پاسخ به:مجموعه اشعار اجرا شده توسط حاج عبدالرضا هلالي
چهارشنبه 27 فروردین 1393 7:47 AM
بمناسبت حلول محرم الحرام
آرزویم دیدن شش گوشه بود
لحظه ای بوسیدن شش گوشه بود
چون لبم شیرین نشد از آن عسل
زانوی غم را گرفتم در بغل
فکر کردم در زمین سینه ام
در میان سرزمین سینه ام
یک حسینیه علم باید کنم
سینه خود را حرم باید کنم
پایه اش را مهر زهرا ریختم
آجرش را از تولّا ریختم
خود علم کردم به قلب خویشتن
هر ستونش را به نام پنج تن
سقف آن را سایه حیدر زدم
سر درش را نام پیغمبر زدم
نقش هر کاشی به نام یک امام
تا بگردد پایه هایش پر قوام
شد سیاهی های این دربار عشق
چادر زهرا و بانوی دمشق
غربت عالم در آن حاکی شده
این سیاهی ها اگر خاکی شده
گوشه ای از ان که سقاخانه شد
این حسینیه عجب شاهانه شد
از در و دیوار می بارد محن
می رسد ذکر حسین از قلب من
باید امشب را حرم داری کنم
یک دهه در آن عزاداری کنم
از شب اول به مسلم ، کوفیان
از شب دوم ورود کاروان
از شب سوم خراب بوی نان
از شب چهارم دو طفل نوجوان
از شب پنجم یتیمی از حسن
از شب ششم تمام عشق من
از شب هفتم علی اصغر ، عطش
از شب هشتم علی اکبر ، عطش
روز تاسوعا یل ام البنین
روز عاشورا فتاد از صدر زین
آنکه ثابت کرد می شد خوب بود
تا هزاران سال هم محبوب بود
آنکه ثابت کرد در راه خدا
می دهد جان و زن و فرزند را
یا صاحب الزمان علیه السلام