0

یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)

 
maarej
maarej
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1832
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)
یک شنبه 31 فروردین 1393  9:39 AM

بزرگ‌ترین پاسخ با کوچک‌ترین انگشت!

یکی از عناصر ضد انقلاب در آمریکا کتاب قطوری را که سراسر هتاکی و تهمت‌های بسیار زشت به امام(ره) بود، با استناد کذب به مرحوم آقای پسندیده، نوشته بود. این تهمت‌نامه با بهترین نگارش و حروف‌چینی و مرغوب‌ترین کاغذ و جلد در شمارگانی وسیع به طور مکرر در آمریکا به چاپ رسیده و در بین ایرانیان و فارسی‌زبانان پخش شده بود. نسخه‌ای از آن را هم با پست برای امام(ره) فرستاده بودند. ما با اطلاع از محتوای زشت کتاب، آن را بایگانی کردیم. چند ماه بعد حضرت امام(ره) نسخه‌ای دیگر از همان کتاب را به ما دادند و فرمودند: «فلان‌کس برای من آورده است، برای من بفرستید.» و به این ترتیب، متوجه شدیم کتاب مذبور از طریق آن شخص به امام(ره) رسیده است و ایشان آن را ملاحظه فرمودند. آقای رسولی خطاب به امام(ره) گفت: «با توجه به اینکه این کتاب از اول تا آخر خلاف‌گویی و تهمت و افترا به جنابعالی است، آن هم از قول آقای پسندیده، هرچند هیچ کس مطالب آن را قبول نمی‌کند، اگر تکذیب نشود، ممکن است در آینده برای تاریخ ایجاد شبهه نماید لذا مناسب است که آقای پسندیده دروغ بودن این مطالب را اعلام کند.» حضرت امام(ره) بی اعتنا به این پیشنهاد فقط انگشت کوچک دستشان را به علامت منفی، اندکی به طرف بالا تکان دادند و به کار خود مشغول شدند.

با مشاهده صلابت و بی‌اعتنایی امام(ره) به این موضوع، یک بار دیگر، مصداق شاخص حدیثی را که مومن را به کوهی پابرجا و استوار تشبیه می‌کند که هرگز طوفان‌های سخت او را تکان نمی‌دهد، در امام(ره) یافتم و در برابر عظمت روح و بلندای قله وجودی امام(ره)، شگفت‌زده، احساس کوچکی کردم و بر ارادت و عشقم به ساحت ملکوتی ایشان افزوده می‌شود با این حال، اندیشیدم که ما باید تکلیف خود را انجام دهیم و به دنبال آن،‌ موضوع را با حاج احمد آقا در میان گذاشتم و پیشنهاد کردم در ادامه چاپ خاطرات افراد مختلف در مجله پاسدار اسلام، این بار به همان صورت با آقای پسندیده، برای مصاحبه و آن را چاپ کنیم و از ایشان درخواست کردم برای حاضر کردن آقای پسندیده، برای مصاحبه،‌ کمک کنند. حاج احمد آقا استقبال کرد و پذیرفت و این جلسه را به اتفاق ایشان به منزل آقای پسندیده رفتیم و اولین مصاحبه انجام شد و در حدود ده جلسه، صحبت‌ها و خاطرات ایشان را ضبط کردم و علاوه بر صوت، تصویر ویدئویی ایشان را نیز ضبط نمودم. مطالب پیاده شده نوارها در حدود پانصد صفحه شد و پس از تلخیص، آن را مجددا برای تصحیح نهایی نزد آقای پسندیده بردم تا سندیت مطالب ایشان علاوه بر صوت و تصویر با دستخط ایشان نیز مستحکم‌تر شود، آقای پسندیده نیز علاوه بر تصحیح مطالب پیاده شده،‌ چند صفحه دیگر با دستخط خودشان نوشتند.

لازم به یادآوری است که مجله پاسدار اسلام را به طور مرتب و در اولین روزهایی که به تهران می‌رسید،‌ خدمت امام(ره) تقدیم می‌کردم و تنها موردی که استثنائا تقدیم آن به امام(ره) به تأخیر افتاد و امام(ره) سراغ  گرفتند، یکی از همین شماره‌هایی بود که خاطرات آقای پسندیده در آن چاپ می‌شد. به علاوه حاج احمد آقا برایم نقل کرد که امام(ره) از قوت و بقای حافظه آقای پسندیده در آن وضعیت سنی که حدود نود سال داشتند و ذکر اسامی فراوان و تاریخ‌های دقیق حوادث، اظهار تعجب کرده بودند و به این ترتیب مطلع شدم که امام(ره) نیز این خاطرات را خوانده بودند و با عدم تعریضشان بر مطالب آن صحه گذاشته بودند.
در سال‌های بعد نیز مجموعه این خاطرات را به «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» دادم و «انتشارات سوره» آن را در یک مجلد با عنوان «خاطرات آیت‌الله پسندیده» به چاپ رساند و نوار ویدئویی آن را نیز به صدا و سیما دادم که در ساخت برنامه‌های مربوط به امام(ره) از آن استفاده شد.
نکته جالب در صحبت‌های آقای پسندیده که امام(ره) نیز از آن اظهار شگفتی کرده بودند، این بود که در هر جلسه بدون اتکا به یادداشت، ‌ده‌ها نام و تاریخ دقیق را که عمدتا مربوط به زمان کودکی و نوجوانی ایشان بود، ذکر می‌کردند که بسیاری از نام‌ها به سبک قدیم با پیشوندها و پسوندهای مرکب همراه با سمت‌ها و روابط آنان با یکدیگر بود.
با تهیه خاطرات آقای پسندیده مستند به صوت، تصویر و کتابت ایشان و انتشار آن، کاری تاریخی انجام گرفت که به طور غیرمستقیم پاسخی تکذیبی بود به دروغ‌ها و تهمت‌هایی که به آقای پسندیده نسبت داده بودند؛ اما انعکاس آن در غرب به خصوص آمریکا که محل انتشار آن اکاذیب بود، ‌از توان ما خارج بود. این موضوع را نیز خدواند به دست دشمن حل کرد و باز هم تفسیری عینی از آیه قرآنی: «ان الله یدافع عن الذین امنوا» یعنی دفاع خداوند از انسان‌‌های مؤمن را شاهد بودیم. به این ترتیب که وقتی در یکی از شماره‌های پاسدار اسلام در خاطرات آقای پسندیده این مطلب مطرح شده بود که جد اعلای امام(ره) از سادات ساکن در کشمیر بوده است، دشمن به گمان این که نقطه ضعفی از زبان برادر امام(ره) به دست آورده است، به قصد افشا، آن مصاحبه و خاطرات آقای پسندیده را به نقل از مجله پاسدار اسلام در یکی از روزنامه‌هایی که با تیراژ میلیونی در آمریکا منتشر می‌شود، چاپ کردند و در نتیجه، خاطرات اصلی آقای پسندیده اجمالا درسطح جهانی منتشر گردید و آن شماره مجله پاسدار اسلام با آن که چند بار تجدید چاپ شد، باز هم نایاب گردید.
مکر الهی به مکر دشمن غالب آمد. دشمن می‌خواست بگوید اگر یک روز طرح هندی‌الاصل بودن امام(ره) در یکی از روزنامه‌های رژیم شاه؛ موجب برانگیختن مردم علیه شاه گردید، ‌امروز برادر امام(ره) به همان مطلب اعتراف کرده است؛ در حالی که با اندکی تأمل موضوع برای همه قابل فهم بود که در آنجا قصد و لحن توهین، باعث قیام مردم شد و همه سادات قبل از این که هندی یا ایرانی و لبنانی و عراقی باشند، اصلا مدنی و مکی هستند و این یکی از افتخارات ایران است که بیشترین فرزندان رسول خدا (ص) به ایران مهاجرت کرده‌اند و انتشار اسلام به طرف مشرق زمین نیز از طریق ایران و مهاجرت ایرانیان و همچنین سادات به این مناطق صورت پذیرفته است و از جمله اجداد امام(ره) که ساکن در خراسان بوده‌اند و از آنجا برای تبلیغ تشیع به کشمیر مهاجرت کرده بودند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها