0

یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)

 
maarej
maarej
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1832
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:یادها و یادداشت‌هایی از زندگی امام خمینی(ره)
یک شنبه 31 فروردین 1393  9:33 AM

تلگراف آیت ا... گلپایگانی به امام(ره)
بعد از فوت "آقای شریعتمداری" و دفن بدون مراسم ایشان " آیت ا... گلپایگانی" تلگرافی برای امام(ره) فرستاد که آیه کریمه "ونزعنا ما فی صدورهم من غل ...." در آن ذکر شده بود و از مجموع متن و ذکر این آیه، نوعی تعریض نسبت به امام(ره) برداشت می‌شد، این در حالی بود که حضرت امام(ره) در همان ایام به خاطر عارضه قلبی در بیمارستان بستری بودند و به دلیل دستور موکد پزشکان در استراحت مطلق بودند و هیچ اطلاعی از فوت آقای گلپایگانی نیز به اطلاع امام(ره) نرسیده بود. اما بعد از کیفیت دفن او و طبعا تلگراف آقای گلپایگانی نیز به اطلاع امام(ره) نرسیده بود اما بعد از چندین نامه " جناب آقای زیارتی" ( سید حمید روحانی) در پاسخ تلگراف آقای گلپایگانی که در یکی از بولتنها آمده بود به دست امام(ره) رسید و بدین ترتیب حضرت امام(ره) از این ماجرا مطلع شدند. ما که از تلگراف آیت ا... گلپایگانی مطلع شده بودیم با توجه به صورت اصل مسئله به شدت از داوری ایشان ناراحت و عصبانی بودیم و نشر ما صد در صد نسبت به آقای گلپایگانی منفی شده بود که نمونه آن همان نامه آقای سید حمید روحانی بود.

 و اما برخورد امام(ره)
 حضرت امام(ره) در آن سالها برای اعلام اول شوال و عید فطر، دستور می‌داند موضوع از آقای گلپایگانی استعلام شود و هر گاه روئیت هلال برای ایشان اثابت می‌شد، بر آن اساس عید فطر اعلام می‌گردید. در این سال امام(ره) از تلگراف آقای گلپایگانی در اثناء ماه رمضان مطلع شدند و ما که بر مبنای قیاس و ذهنیت خود که خط قرمز دور آقای گلپایگانی کشیده بودیم گمان می‌کردیم امسال حضرت امام(ره)طور دیگری عمل خواهند کرد، اما با کمال تعجب و برخلاف انتظار شاهد بودیم که حضرت امام(ره) در پایان ماه همچون سالهای پیش و با همان تعبیر دستور دادند موضوع اثابت هلال از آقای گلپایگانی استعمال شود و مطلب طبق روال گذشته اعلام گردید و بدین گونه پرتوی دیگر از خورشید روح خدا از واری قله‌های مکارم اخلاقی امام(ه) درخشید و با سیره‌الهی خوشی برگ نورانی دیگری بر کتاب حیات بخش زندگی خود افزود... و بار دیگر دریافتیم که اما کجا و ما کجا؟! روح کوچک ما و روح ملکوتی روح خدا کجا؟ مورچه ای که با برخورد با صخره ای کوچک گرفتار پیچ و خمها و فراز و نشیبها می‌شود کجا؟ و عنقای بلند پرواز کجا؟ که عمیق ترین دره‌ها و بلندترین قله‌ها، کویرها و جنگلها و دریاها و اقیانوسها کمترین تاثیری را در پیمودن راهی که در پیش دارد نمی‌گذارد!

 در مقام معاشرت و همدمی با دوستان
در مقام معاشرت و همدمی با دوستان، امام(ره) را چهره‌ای می‌یافتی که محبت و لطافت و انعطاف در آن موج می‌زد و انسان را در خود محو می‌کرد، خورشیدی بود که دریای منجمد را ذوب می‌کرد و دریایی بود که افواج دلها را در امواج معنویت خود، غرق می‌کرد اما در مقام انجام وظیفه و در محیط کارشان، کوهی استوار بود با بنیانی مرصوص و پابرجا که طوفان حوادث و عواصف در برابر صلایت و عظمتش به نسیمی نوازشگر تبدیل می‌شد و قله رفیع معنویتش فقط در برابر ملکوت اعلی سر تسلیم فرود می‌آورد. در این مقام، از تمام پیوندها و روابط حق منقطع می‌شد و دیگر هیچ‌کس و هیچ‌چیز را جز خدا و رضایت او نمی‌شناخت.
در مجموع حضرت امام(ره) در برخورد با افراد، مراتب طولی و عرضی آنان را به طور ثابت و دقیق مراعات می‌کردند و به‌طور کلی در مقام انجام وظیفه و کار، بسیار جدی و قاطع بودند. در جایگاه معاشرت با دوستان تا سرحد شوخی و مزاح و لطافت‌‌ها و ظرافت‌های ادیبانه پیش می‌رفتند و در خانه و در جمع خانوادگی نمونه‌ی بهترین همسر، پدر و پدر‌بزرگ دوست‌داشتنی بودند.
بارها و بارها شاهد احترام بیش از حد حضرت‌ امام(ره) نسبت به«آیت‌الله پسندیده» بودیم. آقای پسندیده به عنوان برادر بزرگ‌تر امام(ره)،‌ و استاد امام(ره) در دوران کودکی و نوجوانی،‌ در حد یک استاد و شبیه یک پدر، مورد احترام امام(ره) قرار می‌گرفت.
در مجلس انس امام(ره) با برادر بزرگترشان، به دور از مسائل سیاسی و رهبری جهان اسلام، احوالپرسی بود و تفحص از مشکلات احتمالی برادر. در این حال، شنیدن مسائل عادی زندگی و چکه کردن شیر آب و خرابی دستشویی منزل ایشان، برای امام(ره) کاملا قابل تحمل بود.
وفا و محبت حضرت امام(ره) به خدمتگزارشان تا حدی بود که اگر کمترین نشانی از مشکلات آن‌ها را می‌یافتند بلافاصله استفسار و تفقد می‌کردند. بسیار اتفاق افتاد که هریک از دوستان دچار کسالت می‌شدند و به مجرد عدم حضور،‌ امام(ره) سراغ او را می‌گرفتند و برای احوالپرسی و عیادت، دیگری را نزد او می‌فرستادند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها