پاسخ به:یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی(ره)
دوشنبه 25 فروردین 1393 10:38 AM
چشم گریان
امام(ره) مظهر صلابت و استواری بود، ولی برای آدمهای یک بعدی و کسانی که از اسلام و ایمان به خدا دور هستند، شاید قابل تصور نباشد که یک انسان در عین صلابت و استواری در راه هدف و نیز سرسختی و انعطاف ناپذیری در برخورد با موانع و دشمنان چگونه میتواند در بعدی دیگر، مظهر رقت قلب، عاطفه و محبت باشد.
راز و نیازها و مناجاتها و تهجدهای امام(ره) کاملا مخفی و دور از چشم دیگران بود. با این همه در برخی موارد که نمیشد مخفی کرد آنچه دیدهاند و دیدهایم، بسیار عجیب است: انسانی که در مرگ فرزند عزیز و ارشدش گریه نکرد و فقط وقتی مطلع شد، گفت: «انا لله و انا الیه راجعون».
همین امام(ره) را کسی ندیده است که ذکر مصیبت امام حسین(علیهالسلام) و یا حضرت زهرا(سلامالله علیها) و دیگر ائمه معصومین (علیهالسلام) را بشنوند و گریه نکنند.
یک روز به مناسبت شهادت یکی از ائمه (علیهالسلام) را بشنوند و گریه نکنند.
یک روز به مناسبت شهادت یکی از ائمه (علیهمالسلام)، چند نفر برای خواندن دعای توسل، به اتاق امام(ره) رفتیم. همه رو به قبله نشستند و شروع به دعا کردند بعد از شروع، امام(ره) وارد شدند و در صف نشستند و همراه با همه دعا خواندند. در ضمن دعای توسل، یکی از آقایان ذکر مصیبت مختصری کرد.
دعای توسل، یکی از آقایان ذکر مصیبت مختصری کرد. با آنکه ذاکر، روضه خوان ماهری نبود و با حضور امام(ره) دستپاچه شده بود و صدایش هم مرتعش و بریدهبریده بود، اما همین که شروع به روضه کرد- با آنکه هنوز مطلب حساسی را بیان نکرده بود امام(ره) چنان گریه کردند که شانههایشان به شدت تکان میخورد، بنده وقتی زیرچشمی به سیمای امام(ره) نگاه کردم، دانههای متوالی اشک را که از زیر محاسن معظمله روی زانوهایشان فرو میریخت دیدم. چند لحظهای طول نکشید که یکی از نزدیکان از زاویهای که امام(ره) نبیند، به ذاکر اشاره کرد که روضه را قطع کن. زیرا این گریهی شدید، ممکن بود خدای ناکرده بر قلب مبارک امام(ره) اثر بگذارد.
امام(ره) در مدتی که در نجف اشرف بودند، در تمام شبهای شهادت معصومین (علیهم السلام) در منزلشان ذکر مصیبت داشتند و به مناسبت شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این برنامه سه ذکر مصیبت داشتند و به مناسبت شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این برنامه سه شب ادامه داشت. آن گریه کردن و اشک ریختن بدون استثنا در همه این روضه خوانیها وجود داشت.
افراد معمولی در مقام ذکر مصیبت و اولیاء حق، معمولا بیشتر از آنکه از یاد مصیبت متاثر شوند تحت تاثیر شرایط جنبی مانند صوت غمانگیز و مهارت سخنوری گوینده و گریه و تباکی دیگران قرار میگیرند و حالی پیدا میکنند، اما در مورد امام(ره) دفعات مکرری را دیدم علیرغم آنکه هیچ یک از شرایط جنبی مذکور وجود نداشت، به محض اینکه ذاکر السلام علیک یا. . . را به زبان میآورد اشک ایشان جاری میشد و به شدت میگریست و در واقع گریه امام(ره) بود که در این مجالس بیریا هر دل سنگی را به یاد مصائب اولیاء خدا و ائمه طاهرین ذوب میکرد و باشکوهترین شور و حال معنوی را در بزم عاشقانه خود پدید میآورد.
دیگر از ساقی نشان باقی نبود
زانکه آن میخواره جز ساقی نبود
خود به معنی باده بود و جام بود
گر به صورت رند درد آشام بود