تو ای غریب که درد غریب می‌دانی 
جواب ناله‌ی امن یجیب می‌دانی
رفیق بودن ِ تو دردسر نمی‌خواهد 
تو بهتر از همه حال غریب می‌دانی
ز بس که خوب و کریم و رئوف و آقایی 
مرا برای رفاقت حبیب می‌دانی
سخن نگفته به درمان دل شوی مشغول 
چه خوب درد مرا ای طبیب می‌دانی
تویی که در همه دم خسته را پذیرایی 
که هر فرود و فراز و نشیب می‌دانی
گره گشای دل و روح و جسم و جانی تو 
تویی که قسمتم از هر نصیب می‌دانی
بیا به وعده‌ات ای باوفا، وفای کن 
که وقت مرگ ِمرا عنقریب می‌دانی