در منطق اسلام، اعتقاد منشأ عمل است
یک شنبه 17 فروردین 1393 11:16 PM
در منطق اسلام، اعتقاد منشأ عمل است
اما اعتقاد در منطق اسلام بايد منشأ عمل باشد، چون ما در محدودهي اعتقادات اساسي اسلام، اعتقادي كه به عمل ارتباط نداشته باشد نداريم و توحيد، اعتقاد به وجود و وحدانيت خدا، منشأ مجموعهاي از قالبهاي زندگي است و آخرت هم همينطور است. زندگي براي كسي كه اعتقاد دارد مرگ آخرين مرحلهي حيات اوست با هدف و با كيفيت و روحيه خاصي است و براي كسي كهمعتقد است مرگ پايان بخشي از زندگي است با هدف و جهت و روحيه ديگري است. فرق ميكند كه انسان فردائي و ماورائي پس از پايان اين ساعت براي خودش معتقد باشد يا نباشد و فرق ميكند كه شما درسي را كه ميخوانيد معتقد باشيد اين درس پس از يك ساعت، س از يك روز، پس از يك سال، پس از بيست سال به كار شما خواهد آمد، يا معتقد باشيد كه نه، هرگز به كار شما نخواهد آمد. فرق است بين اين كه انسان بداند در اين زندگي هر حركتي كه از او سر ميزند يا هر سخني كه ميگويد، يا هر تلاشي كه ميكند، حتي هر عدم تلاشي ثبت ميشود. اين ثبت خواهد شد اگر هم تلاش نكرديد، يعني ايستاديد، يعني ايستاديد تماشا كرديد تا او بميرد اين هم ثبت ميشود، حتي بالاتر از اين: هر نيتي كه شما بر دل ميگذرانيد ثبت ميشود. و لذا كسي كه به اين اعتقاد دارد، يك جور زندگي ميكند،آن كسي هم كه معتقد است نه آقا هر كاري كه خواستي بكن، حداكثر اگر قانون و حكومتي هست، مواظب باش مردم نفهمند،اين يك جور ديگري زندگي خواهد كرد و يقين به آخرت زندگي را در يك جهت خاصي حركت خواهد داد. پس بزرگترين تضمين كنندهي سلامت عمل و سلامت انديشه و روحيات انسان و مصلحتهاي انساني اعتقاد به آخرت است و اعتقاد به اينكه همهي اين چيزها يك روز فيرق منشور(3 – طور) در يك دفتر گشوده شدهاي عرضه خواهد شد. بلكه حتي طبق آيات قرآني هر يك از اين اعمال تجسم پيدا خواهد كرد. ولذا قائل بودن به آخرت صرف يك اعتقاد محض نيست كه حالا بگوئيم يكي عقيده دارد، يكي هم عقيده ندارد چه فرقي ميكند؟ دو نفر آدم هستند،در جوار همديگر زندگي ميكنند،اين عقيده دارد، ديگري عقيده ندارد،نه اين چنين نيست! |