0

خانواده در دل و دیده امیرالمومنین(ع)

 
shadegan0742
shadegan0742
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 58
محل سکونت : فارس

خانواده در دل و دیده امیرالمومنین(ع)
یک شنبه 17 فروردین 1393  12:54 PM

وبلاگ بوی محبت
از زوایا و نقطه نگاه‌های بسیاری می‌توان به خانواده و خانواده اسلامی نگریست اما سعی ما در این مقال این است که با تکیه بر نهج‌البلاغه و از زاویه دید حضرت علی(ع) به یک خانواده اسلامی بنگریم و نوشته را از هرگونه اظهارنظر و نقدی، پیراسته بگذاریم تا گرفتارسلیقه انگاری و تفسیر به رای نشویم.

قبل از ورود به بحث لازم است به دو نکته اساسی اشاره کنیم:
اول: ترسیم یک خانواده بدون نگاه به فرد و جامعه تصویری اشتباه و بی وجه است. در نهج البلاغه هم می‌بینیم که حضرت بارها و بارها با رد نگاه‌های اسکوپیسمی، برای خانواده به تنهایی اصالتی قائل نیست و رمز بقا را در بطن جامعه بودن و با مردم بودن می‌داند و انزوا و فرد گرایی را مرگ و فنا می‌داند. (.خطبه 23؛ نامه 31؛ خطبه 216؛خطبه 88؛ خطبه 127)
مولای متقیان در تمام توصیه‌های خود کرارا بر صله رحم و ارتباط با خویشاوندان تاکید دارند و می‌فرمایند وقتی شما از جمعی جدا می‌شوید یک دست را از آنها جدا ساخته‌اید ولی خود را از صدها دست محروم ساخته‌اید. همچنین ضعیف‌ترین انسان‌ها را کسی می‌داند که توان ارتباط با دیگران و دوست‌یابی را ندارند و ضعیف‌تر از آن کسی که دوستی دارد و آن دوست را از دست می‌دهد. (حکمت 12؛ حکمت 65)
دوم: اگرچه خانواده از بهترین و مقدس‌ترین بنیادهای بشری است و قرآن در آیات بسیاری به این مهم توجه داشته و حتی خداوند خود وعده گشایش و فراخی رزق به زوج‌های جوان داده و ترس از فقر را دلیلی برای عدم تشکیل خانواده نمی‌داند(سوره مبارک نور آیه 32) و بالاتر از آن در کنار اقرار به توحید احترام بی‌چون و چرا به پدر و مادر را خواسته و احترام به همسر و خانواده را از شرایط ایمان دانسته(سوره مبارکه نساء آیه 36) اما آنچه بالاتر از خانواده و روابط خانوادگی مطرح است، سلامت روح و زاد و توشه برای آخرت است و این موردی است که حضرت بارها در نهج البلاغه بدان اشاره داشته و به دوستان و نزدیکان خود می‌فرمودند: جدایی از زن و فرزند قطعی و حتمی است پس توشه‌ای برای آخرت خود مهیا کنید. (خطبه 161) یا در بیان دیگری از حضرت داریم که فریفتگی به زن و فرزند و فراموشی آخرت امر پسندیده ای نیست(خطبه 160) یا در حکمت‌های نهج‌البلاغه می‌بینیم که حضرت دوستان خود را نهی می‌کنند از اینکه بخواهند به تمام خواسته‌های خانواده خود جامه‌ عمل بپوشانند و از توشه برای آخرت خود غفلت ورزند.(حکمت 352) و چون ازکنار قبرستانی می‌گذشتند توقف کردند، رو به رفتگان کرده و فرمودند: «همسرانتان ازدواج کردند و در خانه دیگری هستند، فرزندانتان هم مشغول کار خویش، شما چه خبر؟»
و این رد پا را هم دقیقا می‌توانیم در قرآن کریم هم دنبال کنیم که به هیچ‌وجه خانواده مقدم بر آخرت نیست و در تقابل بین مصالح خانواده و آبادانی آخرت قطعا اولویت با رستگاری اخروی است. به عنوان مثال در سوره مبارکه عنکبوت آیه 6؛ سوره مبارکه لقمان آیه14و15؛ سوره مبارکه احزاب آیه شش نمونه‌هایی از این مدعاست.
با حفظ این دو مقدمه که خانواده اسلامی را باید در یک جامعه اسلامی و افراد و اجزای این جامعه و منهای فراموشی آخرت مورد بررسی قرار داد، به سراغ گوهرهای نهج‌البلاغه می‌رویم تا ببینیم حضرت چه توصیفی از یک خانواده اسلامی دارند.
از نگاه حضرت زندگی و تشکیل خانواده همه‌اش سختی و دردسر است و دردسر بالاتر اینکه گریزی هم از این سختی نیست (حکمت 238)، البته رسیدن به پاره ای از کمالات وخواسته‌ها ممکن نیست؛ مگر با ازدواج و تشکیل خانواده. و اینکه این سختی‌ها خود شیرین و دوست داشتنی هستند. (حکمت 61)
اما آنچه مهم است در تشکیل خانواده بدانیم اینکه با دیدی باز و با نگاهی عقلانی، نه چون عاشقی که با چشمی بیمار و گوشی ناشنوا از پی خواسته دل می‌رود و نهایتا هم به پشیمانی می‌رسد دست به انتخاب بزنیم.(خطبه 109) البته این کلام حضرت هرگز به این معنا نیست که معیار در انتخاب، منهای علاقه و دوست‌داشتن باشد؛ بلکه آنچه مورد نهی حضرت است انتخاب کورکورانه است.
و در گام دوم درک این مطلب که روحیات زنان و مردان روحیاتی متفاوت است. حضرت هم در چندین جای نهج‌البلاغه بر آن موضوع تاکید دارند وشناخت این تفاوت‌ها را در ساختار سازی بهتر خانواده پررنگ می‌دانند.(خطبه 80؛ حکمت 234) در روان شناسی و روان شناختی امروزی هم بسیار بر این مطلب تاکید شده و توصیه مکرر بر این شده که برای زندگی بهتر باید با دنیای متفاوت زنان و مردان آشنا بود؛ حتی با نگاهی اغراق‌آمیزتر آنان را از دو سیاره متفاوت می‌دانند.
و در گام سوم حضرت توصیه‌های شنیدنی بسیاری به زنان و همسران برای تداوم شیرین زندگی دارند که به گوشه‌ای از این توصیه‌ها اشاره می‌کنیم:


پاکدامنی

حضرت زنان پاکدامن را فرشته ای از فرشتگان الهی می‌داند و پاکی آنان را از مجاهدت در راه خدا و شهادت هم بالاتر می‌داند.(حکمت 474) و پایبندی به اصول خانوادگی و عدم اجازه ورود نامحرم به حریم زندگی را از صفات کمالی زن می‌دانند. (حکمت 234)
همچنین امیر مومنان(ع) به مردان می‌گوید در پوشش همسرانتان و روابطشان دقت داشته باشید که این کار بهترین امور برای حفظ پاکی و سلامت زن است. (نامه 31) اما این بدان معنا نیست که مرد غیرت و تعصب وسختگیری بی‌‌موردی داشته باشد(حکمت 360)؛ چون همان‌طور که حضرت(س) می‌فرمایند غیرت بی‌مورد درستکار را بیمار دل و پاکدامن را به بدگمانی می‌اندازد. (نامه 31)



خوش خلقی

گرامی‌ترین و با ارزش‌ترین فضیلتی که در راس تمام امور خانواده قرار دارد، اخلاق نیکو(حکمت 38) و سعی در رفع نیازهای یکدیگر است.
حضرت در بیانی می‌فرمایند: «اگر اندوهی از اعضای خانواده بزداییم و دل آنها را شاد سازیم، خداوند این شادی را لطفی برایمان قرار می‌دهد که هنگام غم روزگار، چون آب زلالی برایمان باریدن می‌گیرد و اندوه و غم‌هایمان را می‌شوید.» (حکمت 257)
امام علی(ع) جهاد زن را نیکو شوهر داری دانسته(حکمت 136) و به مردان توصیه می‌کند هرگز با پرخاشگری با زنانتان سخن مگویید و هیچ‌گاه با چوب و سنگ آنان را میازاریدکه این برخورد حتی در جاهلیت هم جایگاهی نداشت و چنین شخصی مورد مذمت بوده وهست. (نامه 14) سعی زن و شوهر باید عیب پوشی از یکدیگر باشد. (خطبه 140)



عدم انتظارات نامعقول

حضرت در وصیتی به امام حسن (ع) می‌فرمایند: «پسرم! زنان چون گل‌های بهاری هستند نه پهلوانان سختکوش؛ پس هرگز کاری برتراز توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باش(نامه31) و هرگز آنان را با آزار دادن تحریک مکن که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند.»(نامه 14) 
با تمام سفارشاتی که حضرت در مورد احترام به زن و خانواده دارند و تلاش برای مهیا کردن شرایط بهتر برای زن را چون جهاد می‌دانند؛ اما هرگز با نگاه‌های فمینیسمی موافق نیستند و با صراحت در مواردی نگاه‌های زن سالاری را محکوم و اشتباه می‌داند.



تربیت صحیح فرزندان

حضرت کمی فرزند را موجب رفاه و آسایش می‌داند.(حکمت 141) بیان این مطلب در این مقال هرگز تایید یا رد این سخن نیست که فرزند کمتر زندگی بهتر و اینکه آیا این ایده‌ای یهودی هست یا نه، اصلا نوشته از این موضوع غریبه و بیگانه است؛ ولی صرف نظر از شرایط جامعه و خالی از هر نگاه بیرونی کمتر بودن فرزندان بالطبع مسؤولیت کمتر و نگرانی‌های کمتری داشته و خود به خود موجب راحتی و رفاه بیشتری برای پدر و مادر می‌شود.
اما این کلام هرگز بی‌توجهی به فرزندان را تایید نمی‌کند. امام (ع) پدر و مادر را در مقابل فرزندان بی‌مسوولیت ندانسته و خود حضرت می‌فرمایند همان‌گونه که فرزندان در قبال پدر و مادر مسؤولیت‌هایی دارند، پدر و مادر نیز در قبال آنان وظایفی دارند و مهم‌ترین وظیفه آنها شتاب و تلاش در تربیت فرزندان است. حضرت در سخنی به فرزند بزرگوارشان امام حسن(ع) می‌فرمایند: «وظیفه دارم تا تو را با اخلاق و آداب اسلامی آشنا سازم و به بهترین شکل تربیت کنم.»

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها