پاسخ به:دوره آموزشی طنزآرایی(کاریکاتور)
دوشنبه 18 اسفند 1393 9:12 AM
حالا متن زیر را بخوانید و ببینید می توانید آن را به عنوان بخشی از یک نوشته طنز بپذیرید یا نه؟
“… گذراندن ساعات کار بعد از ظهر، کمتر از ساعات صبح مشکل و غیر قابل تحمل بود. تقریبا بلافاصله پس از ناهار کاری به او رجوع شد که خیلی دقیق و حساس بود و احتیاج به چندین ساعت صرف وقت و کنار گذاشتن کلیه کارهای دیگر داشت. این کار شامل جعل یک سلسله ارقام مربوط به میزان تولید چند نوع کالا بود که تاریخ انتشار آن به دو سال پیش بر می گشت و منظور از آن بی اعتبار ساختن یکی از اعضای برجسته داخلی حزب بود که اینک از لحاظ حزبی وضع چندان روشنی نداشت…”
این قسمتی بود از کتاب «۱۹۸۴» نوشته جورج اورول. فکر نکنید که ما بقی کتاب، لحن و نگاهی متفاوت از این چند خط دارد. کل ماجرا هم در یک خط ، سرگذشت مردی است به نام «وینستن» که در دنیایی زندگی می کند که درآن همه چیز تحت کنترل، نظارت، و زیر نظر دوربینهای مخفی و آشکار است. این کتاب در سال ۱۹۴۹ نوشته شده و خواسته تا تصویری از اوضاع احتمالی جهان در سال ۱۹۸۴ بدهد.
اینها را گفتم تا برسیم به این که :آفت دیگری هم پیش پای ما هست؛ عده ای گمان می کنند که خلق یک فضای فانتزی خود به خود طنز ایجاد می کند. مثلا همان آقای “پلارد” -که صحبتش شد- در کتاب «طنز»ش، آثاری مثل همین «۱۹۸۴» یا کتابهای دیگری چون «قلعه حیوانات» و «سفرهای گالیور» را آثاری طنز می داند. در حالی که «۱۹۸۴» اثری تلخ وجدی است و کتاب «قلعه حیوانات» هم کاملا سیاسی- فلسفی و البته بازهم جدی است. تنها چیزی که این دو کتاب را در کنار «سفرهای گالیور» به چشم آقای پلارد، «طنز» جلوه داده، فانتزی بودن آنهاست. در فضای فانتزی هم، می توان «طنزآفرینی» کرد. نمونه معروف تصویری اش، انیمیشن «تام و جری» است. اما لازم است یادمان بماند که فانتزی، لزوما طنز به همراه خود ندارد. پس مراقب باشید!
مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه