0

دوره آموزشی طنزآرایی(کاریکاتور)

 
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

دوره جدیدآموزش کاریکاتور(2)
یک شنبه 10 اسفند 1393  1:53 PM

طنزنویسی به زبان ساده:

بخش اول :

کلیشه ای ترین سوالی که می شود در مصاحبه با یک طنزپرداز پرسید، این است که «طنز چیست؟» یا «طنز یعنی چه؟» راستش را بخواهید به درد نخورترین سوال هم شاید همین باشد. واقعیت این است که دانستن پاسخ این سوال هیچوقت هیچکس را طنز نویس نکرده است. یعنی شما نمی توانید با دانستن تعریف طنز، طنزنویس شوید یا دست کم از خواندن طنز بیشتر بخندید. بعید می دانم دسته بندی کردن انواع طنز هیچ طنز پردازی را شوخ طبع تر، خلاق تر و با ذوق تر کرده باشد و هیچ مخاطبی را شائق تر و سرخوش تر. این فقط یک قرار داد است: عده ای با هم قرار گذاشته اند که مثلا اگر کسی حرف خنده داری زد که دستمایه اش فقط فحش و فضیحت کشیدن به کسی دیگر بود، اسمش را بگذارند «هجو».

«چو شاعر برنجد بگوید هجا»؛ یعنی اگر کسی سربه سر شاعر بگذارد، شاعر با چند بیت پر از حرفهای بی ادبی در وصف او و با مسخره کردن و ریشخند کردنش، دودمانش را با قلم به باد می دهد. حالا فکر می کنید دانستن این که نام این سبک نوشتن چیست به نوشتن خود اشعار کمکی هم می کند؟ این واژه ها و نامگذاری ها بیشتر، به درد منتقدها می خورد. وگرنه خلق و خلاقیت، چندان در پوسته کلیشه ها و تعاریف، محصور نمی ماند. خلاصه این که اول، خلقی صورت گرفته و آثار و ادبیاتی به وجود آمده و بعد عده ای آمده اند و اَشکالِ آثار ِ موجود را دسته بندی کرده اند و برمبنای چیزی که وجود داشته، تعریف ارائه داده اند.
طنز پردازهای سرشناسی را در کشور می شناسم که ممکن است تعریف هرکدام آنها از طنز، با دیگری متفاوت باشد. خیلی از آنها تخصص های بی ربطی هم با کار طنز نویسی دارند؛ لیسانس تغذیه، دامپزشک، کارمند اداره دولتی و … همه این عرایض را می گویم تا در این چند خط به این توافق برسیم که نیازی نداریم برای طنز نوشتن، اول آن را تعریف کنیم. سوای این که تعریف کارشناسان مختلف از خودِ واژه «طنز» متفاوت است، کلمات متعددی وجود دارند که هرکدام، دسته ای از کارهای «خنده دار» را(فعلا با تسامح، به واژه «خنده دار» قناعت می کنیم) شامل می شوند. در کتابی که آرتور پلارد درباره طنز نوشته، دوازده واژه متفاوت برای نامگذاری انواع سبکها و نوشته های خنده دار استفاده کرده. مثلا: کنایه ()، طنز()، بذله گویی()،نقیضه() و … دانستن این تعاریف نه این که به درد نخورد، ولی بیشتر، ما را به کسانی تبدیل می کند که می توانیم خوب درباره آثار «خنده دار» و گونه های مختلف آن صحبت کنیم؛ فقط صحبت کنیم! وگرنه کسی اینطوری طنز نویس بار نمی آید. البته وقتی که توانستیم سوژه های مختلف را به شکلی خنده دار، قلمی کنیم و بنویسیم و یادگرفتیم که چطور شوخی کنیم، آن وقت دانستن این تعاریف کمی به کمکمان می آید. آن هم از این لحاظ که به ما قدرت انتخاب می دهد تا از بین قالبها و شکلها و نحله های مختلف نگارشی خنده دار، متناسب ترین را در نسبت با سوژه ای که در نظر داریم، انتخاب کنیم.
عجالتا می خواهیم با هم توافقی بکنیم؛ از این به بعد و در این سلسله از مباحث، ما هر جا از «طنز» صحبت کردیم، مقصودمان معانی آکادمیک و حدود و ثغوری که کارشناسان مختلف برای این واژه خاص تعیین کرده اند نیست. منبعد، در این نوشته ها «طنز» را در همان معنایی به کار می گیریم که مسامحتا به آن «اثر خنده دار» گفتیم. در واقع هدف اصلی ما این است که راهها و تکنیک هایی را یاد بگیریم که به کمک آنها نوشته مان را خنده دار تر کنیم.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

تشکرات از این پست
siryahya zare58
دسترسی سریع به انجمن ها