آموزش زبانهای بومی!
شنبه 2 فروردین 1393 2:16 PM
قانون اساسی درباره زبان و خط چه میگوید؟
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امسال، حسن روحانی درباره لزوم اجرای چند اصل مسکوتمانده قانون اساسی اظهاراتی داشت. یکی از این اصول اصل پانزدهم قانون اساسی بود. در اصل پانزدهم قانون اساسی به موضوع زبان پرداخته شده است:
«اصل پانزدهم
زبان و خطِ رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
چندی پیش، علی یونسی، دستیار ویژه رییسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، از پیگیری رسیدگی به تدریس زبان اقوام سخن گفت. همچنین علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش، در نشست شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی که هفتم بهمنماه تشکیل شد، عنوان کرد: «مطابق اصل 15 قانون اساسی، آموزش ادبیات بومی و قومی میبایست صورت پذیرد و آقای رییسجمهوری هم در نطقهای انتخاباتیشان این قول را دادهاند. برای این منظور ما کارگروهی را تشکیل دادهایم تا به این بحث رسیدگی کند و در کنار آن اتاق فکری نیز فعال شده و عدهای به آن دعوت شدهاند تا بر روی آن بهصورت تلفیقی کار کنند.»
این روزها اما موضوع آموزش زبانهای بومی بحثبرانگیز شده است. با وجود تطابق کامل این موضوع با قانون اساسی، عدهای معتقدند آموزش زبانهای محلی در مناطق مختلف کشور به وحدت ملی آسیب میزند و دستهای دیگر معتقدند با این کار اتحاد و همدلی بین اقوام ایرانی بیشتر خواهد شد.
مخالفان اجرای اصل پانزدهم همچنین نگران آسیب دیدن زبان فارسی بر اثر آموزش زبانهای بومیاند. آنها میگویند با این کار جایگاه زبان فارسی تضعیف میشود. این در حالی است که عده دیگری از صاحبنظران معتقدند آموزش زبانهای بومی میتواند منجر به تقویت زبان فارسی شود. همچنین سالهاست زبان عربی طبق اصل شانزدهم قانون اساسی در مدرسهها سراسر کشور تدریس میشود:
«اصل شانزدهم
از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملاً با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس ها و در همه رشتهها تدریس شود.»
زبان انگلیسی زبان دیگری است که سالها در مدرسههای ایران به دانشآموزان آموزش داده شده و میشود. برخی معتقدند، با توجه به اینکه در طول این سالها هیچکس از تضعیف زبان فارسی بر اثر آموزش زبان عربی یا انگلیسی گزارشی نداده، مشخص نیست مبنای نگرانی برخی صاحبنظران از تضعیف زبان فارسی بر اثر آموزش زبانهای محلی چیست.
محمد بقایی ماکان عنوان کرد: هیچکس با زبان مادری مخالف نیست، اما...
این نویسنده و پژوهشگر ، درباره بحث آموزش زبانهای بومی که اخیرا از سوی دولت مطرح شده است، گفت: موضوع زبان مادری که چندی است در کشور بدون مطالعات قبلی ناگهان مطرح شده، به هیچرو هدف روشمندی ندارد؛ به این معنا که پیدا نیست مقصود از زبان مادری در سرزمینی مانند ایران که نزدیک به 70 زبان در آن وجود دارد، چیست؛ زیرا هر انسان مادری دارد و هر مادر زبانی.
زبان در هر کشوری وقتی جنبه ملی و رسمی پیدا میکند، در حقیقت مانند پرچمی است که همه مردم آن سرزمین را گرد خود جمع میآورد؛ اگر امکان تعدد پرچم در یک کشور وجود داشته باشد، در آن صورت هم میتوان به تعدد زبانها به طور رسمی در یک کشور صحه گذاشت.
این پژوهشگر همچنین ابراز عقیده کرد: تکلیف زبان را مردم عادی نباید تعیین کنند؛ زبانشناسان و اهل علم و ادب باید در این مورد تعیین تکلیف کنند. کسانی مانند نظامی، شهریار، ساعدی و شاملو هم ترکزبان بودند، اما آثارشان را به فارسی پدید آوردند. تکلیف زبان را چنین افرادی معلوم میکنند. امروز همه اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و بزرگان ادبیات فارسی ما با این کار مخالفاند.
او در ادامه افزود: رعدی آذرخشی استاد ادبیات تطبیقی بود و ما شاگرد ایشان بودیم. او در یک دوبیتی میگوید: «پارسی را با زبانهای محلی جنگ نیست / هیچ دریایی نورزد دشمنی با جویبار / از زبانهای محلی هم مشو غافل که نیست / هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار». این را یک آذربایجانی گفته که از استوانههای ادب فارسی است.
بقایی ماکان سپس در پاسخ به این پرسش که چه اشکالی دارد زبانهای محلی هم در کنار زبان فارسی تدریس شوند، گفت: هیچ اشکالی ندارد، اما این مشابه این حکایت است که میگویند کسی به مکتب رفت و هر چه ملا به او گفت بگو الف، گفت نمیگویم؛ چون اگر «الف» را بگویم، باید تا «ی» بروم. داستان از این قرار است. الآن یکی - دو درس است، بعد از مدتی به همه درسها تبدیل میشود.
زبان در هر کشوری وقتی جنبه ملی و رسمی پیدا میکند، در حقیقت مانند پرچمی است که همه مردم آن سرزمین را گرد خود جمع میآورد؛ اگر امکان تعدد پرچم در یک کشور وجود داشته باشد، در آن صورت هم میتوان به تعدد زبانها به طور رسمی در یک کشور صحه گذاشت
او در ادامه گفت: من به دولت پیشنهاد میدهم که برای نمونه در یکی از شهرهای ترکزبان، سه مدرسه با زبانهای انگلیسی، فارسی و ترکی تأسیس کند. خواهند دید که همه مردم فرزندانشان را به مدرسه انگلیسیزبان میفرستند؛ چراکه الآن دیگر در دنیا زبان مادری زبان انگلیسی است و حتا آن روستایی هم که نان شب ندارد، میخواهد بچهاش انگلیسی یاد بگیرد؛ چون میخواهد فرزندش با جامعه بزرگتری ارتباط برقرار کند.
این پژوهشگر ادامه داد: باید ظرایف را در نظر گرفت. ما اصلا در ایران غیر فارس نداریم، همهفارساند و فارس یعنی ایرانی.
این فرهنگنامهنویس پیشکسوت ، درباره مباحثی که این روزها از سوی دولت مبنی بر آموزش زبانهای بومی مطرح شده، گفت: این یک مسأله تاریخی است. متأسفانه از دوره رضاشاه به تقلید از ترکیه این تفکر شکل گرفت که اگر ما روی یک زبان تأکید کنیم باعث وحدت ملی میشود. در آن زمان گفته شد در کشور ترکیه همه ترکاند و زبان آنها هم ترکی است. درحالیکه در ترکیه، علاوه بر ترکها، عرب، یونانی و ارمنی زندگی میکردند، اما آنها این حماقت را کردند که بر زبان ترکی تأکید کردند و حتا حروف الفبای خود را تغییر دادند. سالها به اقلیتها فشار آوردند که نتیجهای هم نداشت و میبینیم که امروز سر باز کرده است.
صدری افشار همچنین اظهار کرد: واقعیت این است که آموزش زبان محلی ربطی به وحدت ملی ندارد. تنوع زبانها از لحاظ گسترش فرهنگی، وحدت ملی را تقویت و فرهنگ را غنیتر میکند. در ایران بیش از 17 میلیون نفر ترک داریم و بسیاری از فرهنگنامهنویسهای ما ترک هستند. هر زبانی که بمیرد یک گنجینه فرهنگی را با خود نابود میکند و هر زبانی گنجینه فرهنگی از واژهها، مثلها و بسیاری مفاهیم دارد.
صدری افشار سپس یادآوری کرد: در شرایط کنونی بچهای که میخواهد به مدرسه برود هم باید نوشتن «بابا» را یاد بگیرد و هم بفهمد «بابا» به چه کسی میگویند؛ چون ترک، کرد، بلوچ، عرب و... هر کدام چیز دیگری میگویند. هیچ دلیلی ندارد که اینها نتوانند خواندن و نوشتن را به زبان مادری یاد بگیرند. حداقل باید در دو سال اول تحصیل، آموزش به زبان بومی باشد. بعد از آن هم آموزش زبان فارسی را به بچهها بیاموزیم و در مقاطع بعدی آموزش زبان بومی باید دو - سه ساعت در هفته دنبال شود و بچهها بتوانند ادبیات و زبان مادریشان را دنبال کنند. در دانشگاهها هم باید به این زبانها کرسی بدهند. روزنامهها و رادیو و تلویزیونهای محلی هم باید زبان محلی خود را داشته باشند. اینها هیچ آسیبی به توسعه زبان فارسی نمیرساند، بلکه باعث گسترش این زبان هم میشود. چطور در مدرسهها انگلیسی و عربی را آموزش میدهند، اما زبانهای محلی را نه؟ این چه فکر بیربطی است که ما بگوییم آموزش این زبانها به زبان فارسی آسیب میزند؟
صدری افشار همچنین تأکید کرد: به نظر من زبان فارسی نه تنها با آموزش زبانهای بومی آسیب نمیبیند، بلکه غنیتر هم میشود. به کمک زبانهای بومی، مفاهیم و ضربالمثلهایی که در این زبانها هست، زبان فارسی غنیتر میشود.
این فرهنگنامهنویس پیشکسوت سپس گفت: فرهنگستان ما با کمال تأسف چندین سال به بیراهه رفته و تازه میخواهد راهش را پیدا کند، اما دیر کرده و در حال از دست دادن اعتماد مردم به خود است. در حالیکه فرهنگستان امروز دارد مسیر درست را میرود و تلاش میکند معادلسازی را قانونمند کند، اما هنوز روی این موضوع به توافق کلی نرسیده است. اگر این قانونمندی را انجام بدهد، به نتیجه میرسد، اما در سالهای گذشته فرهنگستانیها به جای این کارها ساختمان ساختند و یا کتابفروشی باز کردند که کارهای بیربطی است. کار فرهنگستان ساختمانسازی و کتابفروشی نیست. حالا کفگیرشان به تهِ دیگ خورده است. الآن هم «فرهنگ جامع زبان فارسی» را درآوردهاند که نه جامع است و نه جواب میدهد، پر از غلط هم هست، با وجود این همه ادعایی که دارند.
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.