پاسخ به:هنر در اسلام
یک شنبه 3 فروردین 1393 3:54 PM
آيا سينما ميتواند مظهر تجليات ديني واقع شود؟
حسین معززينيا
□بحثي دربارهي قابليتهاي سينما در پذيرش مفاهيم ديني
پرداختن به تعابيري از قبيل «سينماي ديني» و «سينماي معنوي» و ساختن تركيباتي مثل «سينماي معناگرا» و «سينما در جستوجوي حقيقت» در نزد ما دلايل و سوابقي دارد به كلي متفاوت با جريان عمومي سينما در جهان.
گمان ميكنم ابتدا بايد اين تفاوت مشخص شود و مورد تأكيد قرار گيرد تا بدانيم تلقي ما از اين تعابير چيست و چرا به آنها ميپردازيم و تا چه اندازه ممكن است بتوان بين دغدغههاي خاص ما با مباحث طرحشده در تاريخ نظريهپردازي سينما به نقطهي اشتراكي دست يافت.
روشن است كه خاستگاه سينما در جهان يك خاستگاه ديني نيست. از هر جنبه كه بنگريم، چه سينما را هنر بدانيم، چه صنعت، چه تكنولوژي و چه رسانه، جست و جويمان براي يافتن يك منشأ ديني براي اين پديدهي قرن بيستم حاصلي در بر نخواهد داشت.
و از سوي ديگر چنان چه در پي يافتن دلايل پيدايش سينما باشيم نيز، چه در بررسي تاريخي فلسفي و چه در ارزيابي فني تكنولوژيك، باز هم انگيزه و بستري ديني ملاحظه نخواهيم كرد.
از منظر تاريخي، پيدايش و رشد سينما ادامهي سيري است كه با ظهور وسايل تكنولوژيك در دوران پس از رنسانس آغاز شد. همانطور كه ميدانيم، مقدمهي ماجرا به اين ترتيب است كه از دل تفكر تكنولوژيك، وسايل و ابزار تكنولوژيك پديدار ميشوند و ظهور ماشين و گسترش اتوماسيون باعث ميشود تفكر تكنولوژيك، خودش را در قالب وسايل و اشيايي قابل استفاده براي بشر جديد به ظهور برساند.
از هر جنبه كه بنگريم، چه سينما را هنر بدانيم، چه صنعت، چه تكنولوژي و چه رسانه، جست و جويمان براي يافتن يك منشأ ديني براي اين پديدهي قرن بيستم حاصلي در بر نخواهد داشت.
و از سوي ديگر چنان چه در پي يافتن دلايل پيدايش سينما باشيم نيز، چه در بررسي تاريخي فلسفي و چه در ارزيابي فني تكنولوژيك، باز هم انگيزه و بستري ديني ملاحظه نخواهيم كرد.
در ابتدا مهمترين ويژگي اين محصولات جديد، سهل كردن كار براي انسان پنداشته ميشد، اما به تدريج وسايل ديگري نيز عرضه شدند كه از يك سو به كار برقراري آسانتر «ارتباط» ميان آدمها ميآمدند و از سوي ديگر مفرح بودند و سرگرمكننده، و قرار بود «اوقات فراغت» تودههاي انساني را پر كنند؛ اوقات فراغت كساني را كه خسته از كار دشوار روزانه به خانه برميگشتند تا ساعات فراغت از كارشان را به خوشي سپري كنند.
سينما از سوي ديگر نتيجهي سالها اختراع و اكتشاف علمي است؛ سرگذشتي كه از پيدايش عكاسي در سالهاي ابتداي قرن نوزدهم آغاز ميشود و تا تكميل دستگاههاي اوليهي اديسن و استفاده از دوربين فيلمبرداري توسط برادران لوميير، داستان پر فراز و نشيبي را طي ميكند و به تدريج در كمال ناباوري ناظران اوليه، از قالب يك اختراع شگفتانگيز علمي در ميآيد و تبديل به يكي از درآمدزاترين صنايع قرن جديد ميشود.
اما نكتهي اصلي در بحث ما اين است كه همهي اين عرصهها، يعني پيشينهي تكنولوژيك منجر به پيدايش سينما، قلمرو علم تجربي، و حوزهي اقتصاد و صنعت، در يك نقطه با هم اشتراك دارند و آن هم تعلقشان به دنياي مدرن است.
سينما به هر شكل كه تعريف شود، بيشك از مهمترين و پيچيدهترين دستاوردهاي مدرنيته است. و گمان ميكنم روشن است كه تفكر مدرن، باز به هر شكل كه تعريف شود، بيشك تفكري سكولار و غير ديني است.
امروز براي ما روشن است كه تفكر مدرن اساساً با كنار گذاشتن دوران تعهد ديني موجوديت پيدا ميكند و با التزام به «علم» و تأكيد بر محوريت علم تجربي به ظهور ميرسد. و خود به خود عالمي را محقق ميكند كه «غير ديني» ا
است.(قسمت اول)