پاسخ به:هنر در اسلام
یک شنبه 3 فروردین 1393 3:11 PM
زیبایی از نگاه پیشوایان
نویسنده : حجة الاسلام و المسلمين محمد محمدي اشتهاردي
قرآن در آيات متعدد، ما را به استفاده سالم و بهينه از هنرها و زيباييها فراخوانده در يك جا ميفرمايد: «قُل مَن حَرَّم زِينَةَ اللّهِ الَّتِي اَخرَجَ لِعبادِهِ وَ الطَيِّباتِ مِنَ الرِّزقِ...؛ بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده، و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟ بگو اينها در زندگي دنيا براي كساني است كه ايمان آوردهاند.»(5)
اين زينت همان جلوههاي مختلف هنر و زيبايي در لباس و غذا و ساير شؤون زندگي است كه مؤمنان از آن بهره صحيح ميبرند، ولي كافران و منحرفان آن را در راه تباهيها به كار مياندازند.
و در آيه ديگر ميفرمايد: «اِنّا جَعَلنا ما عَلَي الاَرض زِينَةً لَها لِنَبلُوَهُم اَيُّهُم اَحسَنُ عَمَلاً؛ ما آنچه را روي زمين است زينت آن قرار داديم، تا انسانها را بيازماييم كه كدامينشان بهتر عمل ميكنند؟»(6)
نتيجه اين كه هنرها و زيباييها نعمت بزرگ الهي براي امتحان بشر در اختيار او قرار داده شده، تا آن كه زيباتر از آنها بهره ميبرد، شناخته شود، و هنر مقدمه و مركب راهوار براي وصول به مقصود و اهداف شود.
و به طور كلي نه تنها استفاده از نعمتهاي الهي جايز و رواست، بلكه واجب و لازم است، و بايد آن را آشكار ساخت. چنان كه پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: «هنگامي كه خداوند نعمتي را به بندهاي ميبخشد، دوست دارد آثار آن نعمت را از او آشكارا بنگرد.»(7)
نيز فرمود: «هر كس خيري به او رسد، ولي آثارش از او ديده نشود، دشمن خدا و مخالف نعمتهاي او و منكر آن نعمتها به شمار ميآيد.»(8)
و حضرت علي (عليه السلام) فرمود: «خداوند زيباييها را دوست دارد، و نيز دوست دارد كه آثار و نشانههاي زيباييها رااز بندهاش آشكارا بنگرد.»(9)
پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) و امامان (عليهم السلام) از قرآن اين گونه استفاده ميكردند، مثلاً امام مجتبي (عليه السلام) زيباترين لباسهاي خود را هنگام رفتن به مسجد ميپوشيد، و از برترين عطرهاي خوشبو استفاده ميكرد، و با آراستگي چشمگير در ميان مردم ميآمد، روزي يكي از زاهدنماها از او پرسيد: «اي پسر رسول خدا(صلي اللّه عليه و آله و سلّم) چرا زيباترين لباس خود را در نماز ميپوشيد؟» آن حضرت در پاسخ فرمود: «اِنَّ اللّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الجَمال، فَاَتَجَمَّلُ لِرَبِّي، وَ يَقُولُ خُذُوا زِينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ؛ خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد،
و به همين جهت من براي راز و نياز با خدا لباس زيبا ميپوشم، چرا كه خداوند (در قرآن آيه 31 اعراف) ميفرمايد: زينت خود را هنگام رفتن به مسجد برگيريد.»(10)
قرآن در مورد ديگر ميفرمايد: «وَثِيا بَكَ فَطَهِّر؛ و لباست را پاكيزه كن.»(11)، در تفسير اين آيه روايت شده: در عصر جاهليت بين مردم معمول بود كه دامن لباسهايشان را بسيار بلند ميكردند، به طوري كه بر روي زمين كشيده ميشد و آلوده ميشد، آيه فوق كه در حقيقت خطاب به مردم است در اين راستا نازل شد، و تبيين كرد كه بلندي دامن لباس نشانه شخصيت نيست، بلكه موجب ناپاكي و نازيبايي ميشود، بلكه پاكيزي و زيبايي لباس نشانه تربيت و فرهنگ بالنده انسان از نظر اسلام است.
نيز قرآن در ضمن شمردن هدفهاي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) مي فرمايد: «وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّم عَلَيهِمُ الخَبائث؛ او پاكيزهها را براي مردم حلال ميشمرد، و ناپاكيها را براي مردم حرام مينمايد.»(12) بنابراين پاكي و آراستگي، و استفاده بهينه از زيباييها از برنامههاي اصلي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) در زندگي شخصي خود، و در آموزههاي مكتبياش بود، و آنان به هر اندازه از آراستگي و زيبايي دوري كنند، به همان اندازه از مكتب انسان ساز اسلام و قرآن دوري كردهاند.
چند نمونه از روش پيشوايان
در گفتار و رفتار پيشوايان به آنچه كه موجب پاكيزگي و آراستگي است دستور داده شده و از آنچه كه باعث زشتي و ناپاكي ميشود نهي شده است، به عنوان مثال؛ به مسواك، و زدودن موهاي زائد بدن، و استفاده از عطريات، و گرفتن ناخن، و كوتاه كردن موي شارب و... دستور داده شده است. از سخنان رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) است: «بئس العبد القاذورة؛ بنده كثيف، بنده بد و زشتي است.»(13) و نيز فرمود: «دوستم جبرئيل به من گفت: يك روز در ميان، خود را با عطر خوشبوكن، و در روز جمعه حتماً از عطر بهره بگير، و آن را ترك نكن.»(14)
حضرت علي (عليه السلام) فرمود: «مسواك دندانها موجب پاكيزگي دهان، و خوشنودي پروردگار است.»(15)
پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: «انّ من السّنّة ان تأخذ من الشّارب حتّي يبلغ الاطار؛ از سنّت اسلام است كه سبيل خود را كوتاه كني به طوري كه به لب بالا برسد و لب بالا آشكار گردد.»(16) در اينجا نظر شما را به چند نمونه از رفتار پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) و امامان (عليهم السلام) جلب ميكنيم:
1ـ امام صادق (عليه السلام) فرمود: «رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آنچه را كه براي مصرف عطر و بوهاي خوش خرج ميكرد، بيشتر از آن بود كه براي غذا مصرف مينمود.»(17)
2ـ روزي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) دندان چند نفر از مسلمانان را ديد كه زرد شده بود، به آنها فرمود: «مالي اراكم قلحاً مالكم لاتستاكون؟؛ چرا دندانهاي شما را زرد و كثيف مينگرم؟ چرا مسواك نميزنيد؟»(18)
3ـ يك روز پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) دو عدد لباس نزد همسرش عايشه آورد و فرمود: «اين دو جامه را بشوي، آيا نميداني كه لباس تسبيح خدا ميگويد، و هرگاه چركين شد تسبيح آن قطع ميگردد.»(19)
4ـ مردي به محضر پيامبر(صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آمد، آن حضرت مقداري موي سفيد در ريش او ديد، فرمود: اين نوري است كه نشان ميدهد جواني خود را در راه اسلام پير نموده است.
آن مرد رفت و موي صورتش را حنا كرد و نزد پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آمد و پيامبر صلي اللّه عليه و آله و سلّم وقتي كه او را آراسته ديد،فرمود: اين رنگ نشانه نور و اسلام است. او رفت و اين بار محاسنش را با رنگ مشكي سياه كرد و نزد پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آمد، پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) به او فرمود: «نورٌ و اسلامٌ و ايمانٌ و محبّةٌ الي نسائكم، و رهبةٌ في قلوب عدوّكم؛ اين رنگ، نشانه نور و اسلام و ايمان بوده و مايه جلب محبت زنانتان و القاي ترس در دلهاي دشمنانتان ميباشد.»(20)
5 ـ از روشهاي پيامبر(صلي اللّه عليه و آله و سلّم) اين كه به فرموده امام باقر (عليه السلام) «آن حضرت به همه بانوان اعم از شوهردار و بيشوهر دستور ميدهد كه موهاي سرخود را خضاب كنند، زنان شوهردار از اين روكه در نزد شوهرانشان آراسته گردند، و زنان بيشوهر براي اين كه دستشان همچون دستهاي مردان نباشد.»(21)
جالب اين كه آن حضرت به علي (عليهالسلام) فرمود: مصرف يك درهم براي رنگ كردن موي سر و صورت، بهتر از مصرف هزار درهم در امور ديگر در راه خدا است،
خضاب چهارده فايده دارد: 1ـ باد را از گوش بر طرف ميكند. 2ـ به چشم درخشندگي ميدهد. 3ـ بيني را نرم مينمايد. 4ـ دهان را خوشبو ميسازد. 5 ـ لثه را محكم ميكند. 6ـ بيماري و كسالت را رفع مينمايد. 7 ـ وسوسه شيطان را كم ميكند. 8 ـ فرشتگان را شاد ميكند. 9ـ مؤمن را شادمان ميسازد. 10 ـ كافر را خشمگين ميكند. 11ـ مايه آراستگي است. 12ـ موجب خوش سيمايي است. 13ـ دو فرشته نكير و منكر را (در عذاب كردن او) شرمنده ميسازد. 14ـ موجب نجات از عذاب قبر ميشود.(22)
6ـ امام صادق (عليه السلام) فرمود: «روزي يكي از مسلمانان به محضر رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله سلّم) آمد، در حالي كه ريشش را با رنگ زرد خضاب كرده بود، پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمود: اين چقدر زيبا است. او رفت و پس از چند روز نزد پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آمد در حالي كه محاسنش را با حنا رنگ نموده بود، پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) لبخندي نمود و فرمود: اين رنگ بهتر از آن رنگ قبل است. او رفت و بعد از مدّتي آمد در حالي كه محاسنش رابا رنگ مشكي، سياه نموده بود، پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) خنديد و فرمود: اين رنگ، از رنگ قبل، و رنگ پيش از آن زيباتر است.»(23)
7ـ ابو ايّوب انصاري ميزبان پيامبر(صلي اللّه عليه و آله و سلّم) در مدينه ميگويد: شبي براي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) غذايي آميخته به سير و پياز بردم، آن حضرت از آن غذا نخورد، به آن حضرت عرض كردم: چرا از غذا نخوردي، تا از نيم خورده شما تبرّك بجوييم؟ در پاسخ فرمود: «غذاي امروز سير داشت، و چون من در اجتماع شركت ميكنم، و مردم از نزديك با من تماس ميگيرند، از خوردن آن خودداري كردم.» از آن پس چنين غذايي را براي پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) آماده نكرديم.(24)
8 ـ حضرت زهرا(سلام اللّه عليها) به قدري به عطر و خوشبويي و پاكيزگي اهمّيت ميداد كه در لحظات سخت آخر عمر، به اسماء بنت عميس فرمود: «عطر و لباس پاكيزه و مخصوص نماز مرا بياور، ميخواهم نماز بخوانم. من آنها را آوردم، آن حضرت از آن عطر بهرهجست و با آن لباس پاكيزه نماز خواند.»(25)
9ـ روزي سفيان ثوري (كه زاهدنماي عصر امام صادق (عليه السلام) بود) در كنار كعبه امام صادق (عليه السلام) را ديد كه بسيار آراسته و داراي لباس زيبا و نسبتاً ارزشمند است، به عنوان اعتراض به آن حضرت گفت: پدران و اجدادت و پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) و علي (عليه السلام) چنين لباسي نميپوشيدند، شما چرا پوشيدهاي؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم) در عصري ميزيست كه نوع مردم فقير بودند(و بر او لازم بود كه همساني با آحاد مردم را رعايت كند) ولي امروز اوضاع اقتصادي مردم خوب شده است، و افراد شايسته به پوشيدن لباسهاي آراسته و زيبا سزاوارتر هستند، آنگاه اين آيه را خواند: « قل من حرّم زينة اللّه...» (كه قبلاً ذكر شد) سپس آن حضرت لباس زيرين خود را به سفيان نشان داد و فرمود: اين لباس زيرين را كه موئين و خشن است. براي رام كردن نفس خود ميپوشم، و اين لباس روئين زيبا را براي مردم و جامعه. آنگاه امام لباس سفيان را گرفت، و فرمود: ولي لباس زيرين تو نرم است، و لباس روئين تو زير و خشن است، لباس روئين را براي خودنمايي در برابر مردم ميپوشي، ولي براي آرامش تن خود لباس نرم را در زير ميپوشي اين است فرق بين من و تو. سفيان از اين پاسخ درمانده شد و چيزي نگفت.(26)
10ـ امام صادق (عليه السلام) به قدري از عطريات بهره ميجست كه هرگاه كسي وارد مسجد ميشد و او را نميديد، از محلّي كه بوي عطر از آن به مشام ميرسيد ميفهميد كه آن حضرت در همان محل نشسته بوده است، زيرا محل سجده او همواره خوشبو بود.(27)
11ـ حسن بن علي بن مهران ميگويد: به محضر امام كاظم (عليه السلام) رفتم ديدم انگشتر فيروزه در دست دارد، با دقّت به آن نگاه ميكردم فرمود: «چرا اينگونه به انگشتر چشم دوختهاي؟» عرض كردم: به من خبر رسيده كه علي (عليه السلام) چنين انگشتري داشت فرمود: آري، اين انگشتر همان است...(28)
12ـ حسن بن جهم ميگويد به حضور امام كاظم (عليه السلام) رفتم ديدم محاسنش را با رنگ مشكي رنگين و آراسته نموده، از علت آن پرسيدم. فرمود: خضاب و آراستگي موجب افزايش حفظ عفّت همسران ميگردد، زناني بودند و هستند كه كارشان بر اثر ژوليدگي شوهرانشان، به فساد و بيعفتي كشيده شد.(29)
نتيجه اين كه پيشوايان الهي اكثر استفاده را از زيباييها نموده، و با كمال آراستگي به ميان مردم ميآمدند، و پاكيزگي و زيبايي را جزء دين و برنامه اصلي زندگي ميدانستند و به آن عمل ميكردند.