پاسخ به:هنر در اسلام
شنبه 2 فروردین 1393 2:17 PM
نماآواي ديني
نماآواي ديني، نه نماهنگ است و نمانوا؛ زيرا كه پيام وحي نه با آهنگ همراه بوده است و نه با نوايِ ناسرشته با جوهره انساني.
گرچه «نماآوا» ريشه در فرهنگ غرب داشته و از تمدّن غربي برخاسته است و اينك نيز با گذر از جغرافياي سياسي و فرهنگها به كشورهاي اسلامي و در اين اواخر به ايران اسلامي رسيده است، ولي به روشني ميتوان همانند فيلم بلند و فيلم كوتاه، در اين نوع «سينماي مينياتوري» نيز مسلك را و در نتيجه مادّيت و يا دينداري را با مشخّصههاي فنّي و محتوايي آن يافت و از آن زاويه افكار و باورها را عرضه كرد.
درست است كه در غرب با استفاده از دو هنر سينما و موسيقي، نماهنگها و نماآواهايي روائي و غير روائي ساخته شده است، ولي همانطوري كه دين در سينما داراي سخنِ فنّي و محتوايي است، و موسيقي را نيز مورد حكم و فرمان قرار داده است، نيز ميتوان از نماآوا بهره گرفت. چه بسا شايد بتوان روزي را يافت كه بر خلاف شبكههاي مبتذل و نامناسب ام تي وي، شبكهاي فرهنگي از نماآواي ديني ساخت و پيامهاي ديني را در كوتاهترين زمان ممكن و با تندترين و كوبندهترين حالت به بينندگانِ جوان آن عرضه نمود.
به راستي اگر غربيان از تركيبسازي دو فنّ صدا و تصوير به ساخت سينماي مينياتوري پرداختهاند؛ و اگر از زاويه تمامي اجزاي آن همانند نورپردازي، رنگ، جمع نامتجانس اجزاء، عدم وحدت زمان و مكان، دوربين سيّال، نقش صدا در نما، به عرضه فرهنگ منحط غربي و ماهيت بربريّت خويش به جوامع با فرهنگ و تمدّن پرداختهاند، چرا موحّدان و پويندگان راه حق و سربازانِ دنياي تصوير سپاه اسلام نتوانند با بهرهگيري از بسياري اصول عقلائيِ غيرِمعارض بادين وشناختناصول و قواعد اختصاصي نماآواي ديني به عرضه دين بپردازند؟ و چرا نتوان با بهرهگيري از نماآواي ديني دفاع شيعه را به نحو احسن انجام داد و زمينه را براي تهاجم شيعي آماده نمود؟
ميتوان با بهرهگيري از نماآواي ديني دفاع شيعه را به نحو احسن انجام داد
باري! اينك كه معدود هنرمنداني متديّن با تشويق سازمانهاي رسانهاي انقلاب، به ساخت، تدوين و عرضه نماآوا و نماهنگهاي روائي سياسي ـ اجتماعي پرداختهاند، تعدادي از عناصر جريان سكولاريسم وطني نيز تلاش دارند، تا از نماآواي غير ديني و نماهنگهاي طنزآلود، فرهنگ غرب را از زاويه سينماي مذكور عرضه نمايند.
حزباللّه بر اين باور است كه با حضور متعهدانه و متخصّصانه در اين نوع سينماي مينياتوري ميتوان به عرضه دين و معارف وحي پرداخت و با تدوين تصويري محتواهاي ديني از آن، براي دفاع و سپس تهاجم شيعي استفاده نمود.
حال كه حزباللّه بر اين باور است كه با حضور متعهدانه و متخصّصانه در اين نوع سينماي مينياتوري ميتوان به عرضه دين و معارف وحي پرداخت، بايد قبل از هر چيز آن را خوب بشناسد و از تكنيكهاي عقلائي آن كه معارض با اصول وحياني نباشد، بهره گرفت و با تدوين تصويري محتواهاي ديني از آن، براي دفاع و سپس تهاجم شيعي استفاده نمود.
قبل از هر چيز، اشاره به نكات مقدّماتي زير ضروري است:
اوّل: نماآوا، رسانهاي است كه با بهرهگيري از تصاوير تجريدي، گزيده، فشرده، ظريف و پر از گدازه و بر اساس تماثيل و استعارات، به بياني نظمآگين، از يك سوژه، روايت و توصيف مينمايد.
نماآوا، رسانهاي است كه با بهرهگيري از تصاوير تجريدي، گزيده، فشرده، ظريف و پر از گدازه و بر اساس تماثيل و استعارات، به بياني نظمآگين، از يك سوژه، روايت و توصيف مينمايد.
بر اساس تعريف فوق، بايد بر اين باور بود كه:
1 ـ نماآوا رسانهاي با كاركردِ خياليِ جهت يافته است، بنابراين با سينماي داستاني و قصّهاي تفاوتي اساسي از حيث محتوا دارد. درست است كه نماآواي برتر از حيث فنّي، نماآوايي است كه از اصول فنّي و رؤيايي بهره دارد، ولي بايد توجّه داشت كه رؤياها و آرزوهاي مطلوب شارع ديني، بايد محور نماآوا قرار گيرد؛ زيرا كه تخيّل، وسيلهاي براي رسيدن به تعقّل و تعقّل زمينهساز يافت شهود و عرفان ديني است.
ماوراء حسّ و ابزارهاي پست احساسي است؛ نماآواي ديني، خلق واقعيّات ناپيداي احساس شده در درون فطرت انسانهاست، به همين خاطر نيز جمعي است و به خاطر جمعي بودن، عرفي است و به خاطر عرفي بودن، كامل است، ولو تصاوير خود ناقص و گزيدهاي عرضه شوند.
سينماي مينياتوري با زيركي، ذهن مخاطبان را به بازي ميگيرد، تا ذهن آنان به نحو «مصدري» ـ و نه «انفعالي» ـ سازنده حقايق و يا نتايج مطلوب و مورد نظر باشد.
بيان تصاوير و صداي نماآواي ديني بيش از تعداد تصاوير و صداي آن است، سينماي مينياتوري با زيركي، ذهن مخاطبان را به بازي ميگيرد، تا ذهن آنان به نحو «مصدري» ـ و نه «انفعالي» ـ سازنده حقايق و يا نتايج مطلوب و مورد نظر باشد. از اين جهت بايد مخاطبان نماآواي ديني را مخاطباني هوشمند، متفكّر و شريكان در ساخت دانست.
گزيدهاي بودن تصاوير نماآوا، شرط مقوّم آن است.
2 ـ گزيدهاي بودن تصاوير نماآوا، شرط مقوّم آن است، چنانكه فشردگي تصاوير جهت تعيين سوژه مورد نظر، از ديگر شرايط ضروري آن است.
نماآواي ديني، بايد با ريسك در عرضه همراه باشد.
بنابراين نماآواي ديني، بايد با ريسك در عرضه همراه باشد. به ديگر سخن، تحدّي تصويري داشته باشد؛ زيرا كه دين برگزيده را بايد با گزينش تصويري عرضه كرد، تا در عين سادگي، بتوان معارف پيچيده وحياني را با همان معاني پرمحتواي نهفته در درون براي تمام اقشار عرضه نمود. آري! نماآواي ديني بازسازي سريع و كوبنده از پيام وحي از زاويه تصاوير آواگر است، پس بايد بر كيفيت تصاوير، محتوا و نوع گزينش نورپردازيها افزود.
نماآواي ديني بازسازي سريع و كوبنده از پيام وحي از زاويه تصاوير آواگر است.
دوّم: اگر نماآوا، يك ابزار سينمايي است؛ و اگر هر ابزار سينمايي، پيامرسان فرهنگي خاصّ است؛ و اگر عرضه فرهنگ خاصّ از راه نماآوا، تنها از راه شكلدهي تمام اجزاء دروني قابل ديدن و يا شنيدن ميسور است؛ و اگر فرهنگ ديني، فرهنگ اجتهادي ـ و نه تقليدي ـ است؛ و اگر تعارض ميان فرهنگها، ضرورتي انكارناپذير نماآواي ديني، غير از نمانواي غربي و معارض با نماهنگهاي شهواني است. و اگر عرضه فرهنگهاي ديني تنها براي سلطه نهايي آن است ـ و نه براي گفتمان بيحاصل و تداومبخش جهل ابوجهلان فرصت جوي روزگار ـ و اگر نماآواي ديني، غير از نمانواي غربي و معارض با نماهنگهاي شهواني است؛ و اگر اقتضاء بيانِ ديني، وزن و قافيه آهنگيني است كه خود اقتضاءمند تصاويري همگون و متناسب با خود است، پس بايد بر اين باور بود كه:
1 ـ نماآواي ديني، نه نماهنگ است و نمانوا؛ زيرا كه پيام وحي نه با آهنگ همراه بوده است و نه با نوايِ ناسرشته با جوهره انساني.
2 ـ نماآواي ديني، در عين كامل بودن اجمالي از يك تفصيل است، نه آن كه ناقص باشد و در فرض «تمام» بودن، از قبض و بسط معرفتي برخوردار باشد.
نماآواي ديني تركيب معنادار، فشرده، گزينش شده بر اساس مباني وحياني هنر فيلمسازي و تركيب آن با مضامين بلند و جاودانه پيام وحي با همان مضامين ساده، با بهرهگيري از صداهاي آشناي! ناشنيده و ساده طبيعي ـ و نه مصنوعي ـ است.
3 ـ نماآواي ديني، نماآوايي است كه در تمام تار و پود آن از تصاوير گرفته تا مضامين و از مضامين تا صدا و آواي دلنشين همه و همه پيامرسان جانسوز از يك معرفت ديني و يا يك واقعيّت مورد توجّه شارع ديني است، پس نماآواي ديني صرفا جمع تصاوير نيست، چنانكه التقاطِ تصاوير با صداي ديني نيست، تركيب تصاوير داراي مضامين آهنگين با صداي دلنشين نيست، بلكه تركيب معنادار، فشرده، گزينش شده بر اساس مباني وحياني هنر فيلمسازي و تركيب آن با مضامين بلند و جاودانه پيام وحي با همان مضامين ساده ـ در عين هفتاد بطني ـ و با بهرهگيري از صداهاي آشناي! ناشنيده و ساده طبيعي ـ و نه مصنوعي ـ است.
نماآوا بايد در محتوا، «دين» واقعي را ـ كه همانا تشيّع اثنيعشري است ـ محور قرار دهد و بايد از تكنيكهاي متناسب با عرضه مفاهيم ديني و تحريك ساز از انگيزههاي ديني بهره گيرد.
4 ـ نماآواي ديني، هرگز بياني روائي از شعر و موسيقي سكولاريستي نيست، تا با به هم درآميختن چندين خانواده از هنر، نمانوايي را بسازد كه جداي از تأثيرگذاري از نوع غربي و مادّي، بتواند از نوع نقاشيهاي سورناليستي و رادائيسمي و گرافيك مدرن! و يا حتّي «پاپ آرت» بهره داشته باشد. درست است كه ريشه «نمانوا» و «نماهنگ»، غربي بوده و زاييده فرهنگ ناهنجار آن است، ولي به راستي ميتوان از اين ابزار سينمايي مينياتوري و با استفاده از عوامل فني و زيبايي شناختي استيتكي، از آن ابزاري ساخت كه بدون محو شدن در نوعي ذوقزدگي غربي، از آن براي بيان و عرضه مفاهيم و بلكه معارف ديني بهره گرفت.
آري! نه تنها نماآوا بايد در محتوا، «دين» واقعي را ـ كه همانا تشيّع اثنيعشري است ـ محور قرار دهد و نه تنها بايد از تكنيكهاي متناسب با عرضه مفاهيم ديني و تحريك ساز از انگيزههاي ديني بهره گيرد، بلكه بايد از روشها، استفاده فراوان و بيظرفيت اسلوموشني، وُلههاي تصويري، نورپردازيهاي مسخره غبارآلود، خيمههاي كدر، برهماندازيهاي تصويري كه هيچ كاركرد مفهومي ندارند و نيز ايزالوها و نمادسازيهاي سطحي، زمان ناسنجي نماها و ريتمهاي نابخردانه تدويني، كنتراستهاي رنگي مزاحم و جلوه فروشيهاي بيمزه و ابتدايي و بالاخره كادرهاي كج و كوله ناشيانه نيز پرهيز كند.