پاسخ به:هنر در اسلام
شنبه 2 فروردین 1393 1:53 PM
هدف هنر و هنرمندان
هنر باید جهت و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؟
یکی از اشکالات هنر، انحطاط است. هنر، انحطاط پیدا کرده و پایین رفته است. اشکال دیگر، مهار گسیختگی است؛ یعنی از حدود خارج شده است. اشکال بعدی، گم کردن و نایافتن جهت است. هنر، ولو سالم هم باشد، باید جهت آن مشخص باشد؛ ما با این هنر چه کار می خواهیم بکنیم.
تر «هنر برای هنر» از دروغ های معروفی بود که کسانی هم که این را به ما یاد دادند، خودشان هیچ معتقد نبودند. بعضی از کسانی که قبل از انقلاب شعار «هنر برای هنر» می دادند. تا صحبت می شد می گفتند این چیزها را داخل نکنید؛ اما بعد فهمیدیم هیچ اعتقادی ندارند.
این ها چون آن روز می دیدند هنر – که البته آنچه در دستگاه دوستان ما بود، عمدتاً شعر بود – در خدمت اهداف و آرمان هایی دارد به کار می رود، می خواستند مانع بشوند؛ والاّ وقتی نوبت خودشان رسید، همه ی هنرهایی که داشتند و نداشتند، در خدمت آرمان های دستگاه های استکباری قرار دادند؛ از زندان ها آزاد شدند و رفتند در دفتر فرح و دیگران شغل هنری گرفتند! «هنر برای هنر» را برای دیگران می خواستند؛ مثل اروپایی ها که امروز خیلی از چیزها را برا کشورهای جهان سوم می خواهند؛ اما وقتی نوبت به خودشان می رسد، لازم نیست.
به کار بردن سلاح اتمی و سلاح شیمیایی، ساختن سلاح های کشتار جمعی، بداخلاقی کردن با ملت ها، غارت اموال ملت ها و تعرض به حیثیت و هویت آن ها؛ در صورتی که خودشان بکنند، ایرادی ندارد؛ اما اگر نسبت به آن ها انجام بگیرد، ایراد دارد! آن ها هم همین طوری بودند. بنابراین من هیچ عقیده ای به این تز ندارم. هنر باید جهت و مفاد و غایت داشته باشد و هنرمند بداند کارش برای چیست؛ معلوم باشد چه می خواهد بُروز و ظهور کند و شکوفا شود سپس به اجرا درآید و در خارج تحقق پیدا کند. (1)