0

هنر در اسلام

 
like77
like77
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 514
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:هنر در اسلام
شنبه 2 فروردین 1393  1:46 PM

 

مسجد، وقتی هنر رنگی الهی  می‌گیرد

مسجد

مسجد قلب تپنده شهر است. شهر با خانه‌ها و مغازه‌ها و بازارها گرد این قلب ساخته می‌شود و از وجود آن حیات می‌یابد؛ شهری پرهیاهو و غوغا که دنیا در آن جریان دارد و آدم‌ها را درون خود تاب می‌دهد و از این سو به آن سو می‌برد.

اگر خواستی دمی از این جریان بیاسایی و در امان باشی خود را به مسجد شهر برسان. کفش‌هایت را دربیاور. خودت را که داخل صحن بیابی، می‌بینی که در قلب هیاهوهای شهر، خبری از هیاهو نیست. سکوتی شنیدنی تو را در برمی‌گیرد. چشم که بگردانی ارکان و اجزایی را می‌بینی که به تو آرامش می‌دهد. نقوش و خطوط و قوس و...

 

کارکرد معنوی و الهی هنر در مسجد

"الا به ذکر الله تطمئن القلوب". اصلا همین کافیست تا در خانه خدا آرام شوی. اما ظاهر مسجد و نوع معماری آن هم به این آرامش کمک می‌کند. معمار ایرانی برای تمام ارکان و اجزایی که ساخته دلیلی داشته و هنر معماری خود را در جهت معنویت قرار داده و تطمئن القلوب.

مهدی مکی‌نژاد، عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر در این باره به برنا می‌گوید:" در معماری مساجد یک صورت ظاهر می‌بینیم و یک باطن مانند انسان که این دو صورت را دارد. این دو ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. مسجد به عنوان قلب شهر اسلامی محسوب می‌شود و پیوند دهنده این دو ساحت ظاهر و باطن است. در بحث ساختاری و شکلی، مسجد مانند یک موجود زنده رشد داشته و ادامه حیاط داده است. مساجد دوره سلجوقی را که کنار مساجد صدر اسلام بگذاریم این مسئله کاملا هویدا خواهد بود. مساجد از نظر شکلی هیچ‌گاه در یک قالب ساختاری ثابت نمانده‌اند و این پویایی در خدمت رسالت مسجد بوده است.

فضای مسجد باید از نظر فیزیکی شما را در تنگنا و فشار قرار ندهد تا احساس نکنید باید به سرعت خارج شوید. سقف کوتاه شما را در تنگنا قرار می‌دهد اما وقتی زیر گنبد قرار می‌گیرید احساس آرامش می‌کنید و می‌خواهید در این فضا بمانید.

 

 

مسجد جایی است برای عبادت. عبادت هم باید با حضور قلب باشد. مسجد در قسمت شکل و فیزیک روندی را طی کرده که دائما مبتنی بر محتوا و قلب معنا بوده است. ظاهر ساختمان از آجر و کاشی تشکیل شده اما معمار مسلمان سعی کرده به همین آجر و کاشی معنا دهد. مثلا روی آجر کلمه الله را نوشته است و در واقع جسمیت را به معنا گره زده است. این دو با هم روندی را طی کردند تا وقتی انسان وارد فضا می‌شود در هاله‌ای قرار گیرد که پیرامونش را بافت‌هایی از معنا پر کرده است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند نگاه کردن به آیات قرآن هم ثواب دارد. وارد مسجد که می‌شوید به هر سمتی که نگاه کنید آیات قرآن را می‌بینید."

 

حفظ کرامت انسانی در معماری مسجد

تمام اتفاقاتی که در معماری اسلامی افتاده برای این است که من را به من واقعی برساند. همه عناصر معماری کمک می‌کنند "من" به جایگاه خلیفة الهی برگردم. درنتیجه ارتباط بین بنا با فردی که وارد آن می‌شود از طریق قلب او انجام می‌شود.

مکی‌نژاد در این‌باره اضافه می‌کند:" فضای مسجد باید از نظر فیزیکی شما را در تنگنا و فشار قرار ندهد تا احساس نکنید باید به سرعت خارج شوید. سقف کوتاه شما را در تنگنا قرار می‌دهد اما وقتی زیر گنبد قرار می‌گیرید احساس آرامش می‌کنید و می‌خواهید در این فضا بمانید.

در مساجد جدید دستگاه‌های صوتی و تصویری و روشنایی و عناصر دیگری را الحاق کردند که من با آن موافق نیستم چراکه مسجد باید آرام و جایی برای تطمئن القلوب باشد تا فرد عبادت کند. این الحاقات بدون فکر درحالی صورت گرفته که طراحی مساجد طوری است که اگر واعظ بالای منبر برود و با صدای عادی صحبت کند همه می‌شنوند و نیازی به دستگاه صوتی نیست. نیازی هم نیست که بیرون از مسجد صدایی برود."

محراب محل حرب با نفس است و قلب مسجد؛ قلب ِ قلب ِ شهر. چون نماز مبارزه با نفس است و محراب یک پله پایین‌تر است.

همه اجزا کمک می‌کنند تا معماری به گنبدخانه ختم شود. گنبدخانه مرکز وحدت است و همه چیز از رواق و هشتی و... می‌آید و به گنبدخانه منتهی می‌شود. گنبد هم چشم و ذهن شما را به یک سمت می‌برد. ارتفاع بلند آن هم مرتبگی و تعالی را به یاد می‌آرود. وقتی زیر گنبد قرار می‌گیرید درمیابید چقدر کوچک هستید و این مقیاسی است برای اینکه بدانید که هستید و چه اندازه‌ای هستید.

مکی‌نژاد در این باره هم توضیح می‌دهد که پیش نماز یک پله خودش را پایین‌تر قرار می‌دهد که بگوید خاکسار است و جلو ایستادن خود را با یک پله پایین رفتن جبران کرده است. بعد هم درباره پیچ و خم‌های نقوش و خطوط روی در و دیوار مسجد می‌گوید:" این نقوش در وجود خود وحدت در کثرت و قبض بسط و گسترش را دارند. یکی از اتفاقاتی که در مساجد رخ داد همگرایی نقوش و خطوط در فضای معماری است. این دو عنصر ظاهرا دو بحث جدا از هم هستند اما در معماری همگرایی اتفاق می‌افتد و همه اینها از جنس معنا می‌شوند. چراکه نقش و خط در بیرون کاربرد دیگری دارد اما زمانی که وارد مسجد می‌شود جنس آن تغییر می‌کند."

 

گنبد هدیه معماری ایرانی به اسلام

گنبد هدیه معماری ایرانی به جهان اسلام است. واضح‌ترین نماد وحدت در عین کثرت. گنبدخانه از نظر فضا و معنا اصلی‌ترین بخش مسجد است. از نظر فضا بیشترین اتفاقات شکلی مسجد نیز در گنبدخانه اتفاق می‌افتد.

مکی‌نژاد می‌گوید: "همه اجزا کمک می‌کنند تا معماری به گنبدخانه ختم شود. گنبدخانه مرکز وحدت است و همه چیز از رواق و هشتی و... می‌آید و به گنبدخانه منتهی می‌شود. گنبد هم چشم و ذهن شما را به یک سمت می‌برد. ارتفاع بلند آن هم مرتبگی و تعالی را به یاد می‌آرود. وقتی زیر گنبد قرار می‌گیرید درمیابید چقدر کوچک هستید و این مقیاسی است برای اینکه بدانید که هستید و جه اندازه‌ای هستید. در فضاسازی مساجد البته بیشتر وجه مثبت لحاظ شده تا منفی. هیچ دینی به اندازه اسلام به کرامت انسانی اهمیت نمی‌دهد."

مکی‌نژاد درباره اهمیت به کرامت انسانی در معماری اسلامی ایرانی توضیح می‌دهد:" مرکز همه چیز خودت هستی. در بسم اللهالرحمن  الرحیم دو صفت جمالی رحمان و رحیم وجود دارد و این نگرش در معماری مساجد ما وجه قالب است. معماری دوره تیموری بسیار سترگ و پر ابهت است و آن معماری در ایران دوان نمی‌آورد! به این  دلیل که این نوع معماری بیش اندازه انسان را می‌شکند. آنقدر هیبت و عظمت دارد که انسان از نظر بصری خرد می‌شود. چون تیمور می‌خواسته عظمت خود را نشان دهد می‌گفته که مساجد و قصر و ..  را بلند بسازید این وجه اگر وجه قالب بود مطمئن باشید با این امکاناتی که الان داریم مسجدهایی بسیار مرتفع ساخته می‌شد. درصورتی که تناسبات انسانی در این فضاها رعایت شده است. مهم این است که انسان را در حد و معیار خود در نظر گرفته و انسان مداری در مساجد رعایت شده که به نظرم غلبه صفت جمالی است."

 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها