هنر در اسلام
شنبه 2 فروردین 1393 1:26 PM
از اینرو درسهای فرای زمان و مکان مکتب عاشورا از بنیادیترین اعتقادات جامعه هنری ایرانی محسوب میشود که در طول سال و در هر مجموعه رد پای فرهنگ والای آن را میتوان بازشناخت. اگر در دوران صفوی و حتی پیش از آن همه تلاشهای تصویری در بازنمایی اصل واقعه عصر عاشورا و به اسارت کشیدن خاندان خورشید امامت معطوف بود، رفتهرفته کنش نقاشانه به القای هنریتر این حماسه همیشهجاوید پرداخت تا آن سان که اشکال پیشرو از هنر عاشورایی در جنبش سقاخانه حوالی دهه4ظ شمسی پا گرفت؛ این جنبش هنری گرچه صرفا یک جنبش هنری - مذهبی نبود اما بهره جستن بسیاری از هنرمندان آوانگارد از نماد سقاخانه خود گویای عمق نفوذ عاشورا میان جامعه ایرانی بود؛ ویژه آنکه در آن سالها هنرمندان ایرانی در تلاش بودند تا راه خود را از موج نقاشی مدرن آمریکایی- اروپایی جدا کنند. از همین رهگذر جنبش سقاخانه را با المانهای معروف و جهانیشده ایرانی اسلامی برگزیدند.
این تحول ادامه یافت تا با رشد بینش بصری مردم و ارتقای سواد تجسمی، در روزگار معاصر گاه با یک تاش رنگی سرخفام در بستری از سپیدی بوم هم میتوان یک دنیا حرف در وادی عاشورا زد. هر چند به درستی، هنوز هم نقاشی، عکس و پوستر عاشورایی سهمی پررنگ در خلق محصولات هنری ما دارند، اثر شاخص همان نگارگری جاویدان استاد محمود فرشچیان است که از ظهر عاشورا خلق شده است.
یكی از جنبه های مهم زندگی بشر موضوع مذهب و اعتقادات و باورها است كه سایر جنبه های زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار میدهد با توجه به نفوذ عمیق باورها و اعتقادات شیعی در زندگی ایرانیان بخش قابل توجهی از هنر این سرزمین تحت تاثیر این اعتقادات و در جهت اظهار عشق و ارادت به اهل بیت (ع) ایجاد شده و در قالبهای مختلفی به ویژه هنر شیعی تجلی یافته است از این نمونه می توان به مکتب سقاخانه اشاره كرد و استفاده از عنصار هنر عاشورایی و شیعی در سقاخانه ها اشاره کرد.
آنچه بیش از همه در مکتب سقاخانه ظهور می یابد اشاره به روایات مربوط به كربلا و شهادت امام حسین و یاران ایشان در روز عاشورا است در واقع مکتب سقاخانه اوج و تجلی عناصر هنر شیعی به ویژه قیام امام حسین (ع) در مشاهدات هنرمند شکل یافته و ادامه آن در آثار هنرمندان متعهد معاصر ایران شکل یافته است.
آنچه بیش از همه در مکتب سقاخانه ظهور می یابد اشاره به روایات مربوط به كربلا و شهادت امام حسین و یاران ایشان در روز عاشورا است در واقع مکتب سقاخانه اوج و تجلی عناصر هنر شیعی به ویژه قیام امام حسین (ع) در مشاهدات هنرمند شکل یافته و ادامه آن در آثار هنرمندان متعهد معاصر ایران شکل یافته است.
مکتب سقاخانه ای ها نشان دادند كه با استفاده از مصالح آشنای دم دست، خیلی آسان تر می توان به این مكتب رسید . مكتب سقاخانه با تقلید از فرمهای سنتی گذشته و تلفیق آن با تجربههای هنر مدرن كوشید كه برای نقاشی معاصر ایران زبان بصری تازهای تدارك ببیند. این مكتب نتوانست بین سنت و هویت و مدرنیسم و پستمدرنیسم به مثابه ارتباطی منطقی، كه منجر به تحول بیان در هنر نقاشی شود، عمل كند، و چون آغازش عجولانه و انفعالی و سفارش بود، به همان سرعت كه طلوع كرد، افول كرد و با این حال نتوانست به جریانی مداوم و مستمر و كارساز در هنر معاصر ایران تبدیل شود.
عناصر بصری به کار رفته در سقاخانه برای مردم ایران نماد عاشورا است. آب در آن نماد زندگی، جریان و حیات است و شمع نماد نور و روشنایی و قداست.
رنگ سبز نماد پاكی و شمایل ها نماد مردان خدا و شجاعت. پنجه نماد دستان بریده یا قداست عدد 5 و یا پنج تن آل عبا. اما هیچ كس فكر نمی كرد كه شاید روزی این عناصر بصری، دخیل باشد در جنبشی كه كریم امامی به آن مكتب سقاخانه گفت. البته در اولین جنبش مدرن هنر ایران تنها سقاخانه دخیل نبود بلكه استفاده از دیگر عناصر بصری و فرم های سنتی ایرانی چون كلید، قفل، نگین انگشتری، مهر، اعداد، تصاویر نگارگری ایرانی، كاسه ها، الواح شمایل ها و ضریح های اماكن متبركه نیز رایج بود. مكتب قهوه خانه و پرده های عاشورایی نیز مورد توجه قرار گرفت. و در واقع تداعی کننده هنر عاشورایی میباشد.
جنبش سقاخانه در آغاز به نوعی هنر عاشورایی و شیعی توجه داشت ولی کم کم پایه ای وسیع تر یافت و همه کسانی را که در کار خود از نقش های تزیینی سنتی و از جمله خط فارسی بهره می بردند در بر گرفت. برای مسلمانان شیعه سقاخانه مکانی نمادین است به یادآورنده حماسه قیام امام حسین، سقاخانهها هر یک شکل و هیاتی خاص دارند و با یکدیگر متفاوت اند اما در همه آنها عناصر و اشیایی پی در پی تکرار میشوند.
در سقاخانه همه چیز بهرغم ظاهر ساده و بی پیرایه آن معنایی خاص دارد: پنجرههای مشبک آهنی، شمعهای روشن و خاموش، آب، پارچههای رنگین، پنجه مسی، شمایلهای گوناگون با رنگهای درخشان، گنبدهای بزرگ و کوچک بر روی منبع آب، همه آکنده از معنای سمبلیک اند.. خطوط نوشته شده بر روی دیوارههای سقاخانه و مخازن آب و جاهای دیگر آن بیشتر آیات قرآنی و اشعار و عباراتی در مدح امام حسین و یاران آن امام خصوصاً ابوالفضل العباس است. شبکه فلزی نمادی است از ضرایح پیشوایان بزرگان شیعیان. قبههای روی مخزن آب نیز بقعه حرم امام حسین (ع) را تداعی میکند. بدین گونه سقاخانهها و حتی حسینیهها و تکیهها، در عین سادگی مجموعهای غنی از نهاد و تصویرند.
کتیبههای سقاخانه با نوشتههای رنگین و نقوش تزیینی، پرچمهای رنگین که بر آن شعارهای مذهبی شیعیان نوشته شده، قبههای کوچک بر فراز دسته پرچمها، علمها، که سمبلی است از علم امام حسین (ع)که حضرت عباس در روز عاشورا به دست داشت و در مراسم عزاداری محرم به طور سمبلیک مبدل به علم فلزی بزرگ میشود که روی آن عناصر تزیینی خاصی همچون پر طاووس، مجسمههای کوچک فلزی پرندگان مختلف و پرههای فلزی نسبتا بلند که به هنگام حرکت علم به پیش و پس نوسان میکند، تعبیه شده، ماکتهای نمادین ظروف مشبک فلزی همگن عناصر مختلف این مجموعه مذهبی-مردمی را تشکیل میدهند.( کریم. سقاخانه -بروشور نمایشگاه، موزه هنرهای معاصر، تهران،)
جنبش سقاخانه در آغاز به نوعی هنر عاشورایی و شیعی توجه داشت ولی کم کم پایه ای وسیع تر یافت و همه کسانی را که در کار خود از نقش های تزیینی سنتی و از جمله خط فارسی بهره می بردند در بر گرفت. برای مسلمانان شیعه سقاخانه مکانی نمادین است به یادآورنده حماسه قیام امام حسین، سقاخانهها هر یک شکل و هیاتی خاص دارند و با یکدیگر متفاوت اند اما در همه آنها عناصر و اشیایی پی در پی تکرار میشوند.
عناصر مورد استفاده هنرمندان در هنر عاشورایی مکتب سقاخانه از دیرباز مورد استفاده مردم جامعه شیعی مذهب که همواره ارادتمند امام حسین(ع) و قیام کربلا بوده است بدون اینکه مردم یا هنرمندان با جنبههای بصری و زیباشناختی آن توجه خاصی مبذول نموده باشند. در این میان خط، هم به عنوان عنصری مستقل که در این اماکن پیوسته وجود داشته و هم به صورت حکاکیهایی، بر روی ظروف و نگینهای انگشتری، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور که ساخت و ساز و ترکیببندی مجددی بر روی همه اشیاء و تصاویر مذکور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نیز، آن را تعریف جدیدی نموده و طراحی مجدد، ترکیببندی و ساختوساز نوینی بدان بخشیدند و بدین ترتیب نگاه بصری تازهای به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط کوفی این بار، پس از تحویل و تحولاتی هزار و چهارصد ساله، به سوی زبان و بیان جدیدی حرکت نمود.
نقاشان مکتب سقاخانه بر این اعتقاد بودند که استفاده از عناصر تزیینی گذشته امکان بیان احساس شان را دارد و می توانند آنها را به خدمت نیاز درونی خود بگمارند بی آنکه آنها را صرفا بخاطر خود آنها روی پرده آورده باشند. از آن گذشته همین نقش ها، و عناصر تزیینی که هر کدام پرداخته و پدیده دورانی از دوره های هنری پیشین ایران بودند نقاشی آنها را به گذشته پیوند می دادند.