0

قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

 
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی
پنج شنبه 7 فروردین 1393  9:10 PM

دنگ ... دنگ ...
ساعت گیج زمان در شب عمر
میزند پی دی پی زنگ
زهر این فکر که این دم گذراست
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ام پرشده از لذت
یا به زنگار غمی آلوده است
لیک چون باید این دم بگذارد
پس اگر میگریم
گریهام بی ثمر است
و اگر می خندم
خندهام بیهوده است
دنگ ... دنگ ...
لحظه ها می گذرد
آنچه بگذشت،نمی آید باز
قصه ای هست که هرگز دیگر
نتواند شد آغاز
مثل این است که یک پرسش بی پاسخ
برلب سرد زمان ماسیده است
تند بر می خیزم
تا به دیوار همین لحظه که در آن همه چیز
رنگ لذت دارد،آویزم
آنچه می ماند از جهد به جای
خنده لحظه پنهان شده از چشمانم
و انچه بر پیکر او می ماند
نقش انگشتانم
دنگ ... دنگ ...
فرصتی از کف رفت
قصه ای گشت تمام
لحظه باید پی لحظه گذرد
تا که جان گیرد در فکر دوام
این دوامی که درون رگ من ریخته زهر
وارهانیده از اندیشه من رشته حال
وز رهی دور و دراز
داده با پیوندم با فکر زوال
پرده ای می آید
می رود نقش پی نقش اگر
رنگ می لغزد بر رنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ :
دنگ ... دنگ ...
دنگ

قدر لحظات رو باید دانست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها