0

قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

 
takround
takround
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1392 
تعداد پست ها : 5906
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی
پنج شنبه 7 فروردین 1393  1:00 AM

دید موسی یک شبانی را براه
کو همی‌گفت ای گزیننده اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت
جامه‌ات شویم شپشهایت کشم
شیر پیشت آورم ای محتشم
دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت
ای فدای تو همه بزهای من
ای بیادت هیهی و هیهای من
گفت موسی با کی است این ای فلان
گفت با آنکس که ما را آفرید
این زمین و چرخ ازو آمد پدید
گفت موسی های بس مدبر شدی
خود مسلمان ناشده کافر شدی
همینجوری انقد گفت که چوپانه ترسید و فکر کرد که چه گناهایی که نکرده.
گند کفر تو جهان را گنده کرد
کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
گر نبندی زین سخن تو حلق را
آتشی آید بسوزد خلق را
دوستی بی‌خرد خود دشمنیست
حق تعالی زین چنین خدمت غنیست
با کی می‌گویی تو این با عم و خال
جسم و حاجت در صفات ذوالجلال
گفت ای موسی دهانم دوختی
وز پشیمانی تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت
سر نهاد اندر بیابانی و رفت
وحی آمد سوی موسی از خدا
بنده‌ی ما را ز ما کردی جدا
تو برای وصل کردن آمدی
یا برای فصل کردن آمدی
ما زبان را ننگریم و قالرا
ما روان را بنگریم و حالرا
چونک موسی این عتاب از حقشنید
در بیابان در پی چوپاندوید
عاقبت دریافت او را وبدید
گفت مژده ده که دستوریرسید

هیچ آدابی و ترتیبیمجو
هرچه می‌خواهد دل تنگت
 بگو

اگه جاییش را نفهمیدید بگین تا توضیح بدم ...

من به این شعر خیلی اعتقاد دارم ...

موفق باشید
شهریار

 

قدر لحظات رو باید دانست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها