0

قشنگ ترین شعرهایی که خوندی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

پاسخ به:قشنگ ترین شعرهایی که خوندی
یک شنبه 3 فروردین 1393  8:12 PM

دختر نابينا
من به چشمم ديدم 
دختري نابينا 
دختري مثل گل مريم پاك
با خوشي بيگانه 
آشنا با غم و درد 
دختر بي خبر از لذت خود آرايي
سر بازار گدايي مي كرد 
« بده در راه خدا »
با خودش زمزمه ميكرد 
چه ميگفت ولي 
چه كسي مي داند 
شايد از سختي ايام شكايت ميكرد 
به گمانم آمد 
كه در آن صورت معصوم نوشته شده بود 
دختري تنهايم
مادرم بيمار است 
خرج بيمارستان !
و اگر زود به دادش نرسم ميميرد
مي رود پيش پدر
به خودم ميگويم 
خوش به حالش كور است!
گاه ديدن زجر است 
اگراو بينا بود 
و به چشمش مي ديد 
كه كمي آنسوتر 
داخل خانه اشراف چه جشني برپاست 
وينكه دهها پسرو دختر مست 
دست در گردن هم مي رقصند 
و فقط خرج شبي عشرتشان
بيشتر از عمل مادر اوست 
بي گمان دق مي كرد 
گاهي از اين همه تبعيض دلم ميگيرد 
خون نازي دگر از خون پري سرخ تر است
يك نفر نيست به داد دل مردم برسد 
خيل ايتام علي مي خواهند 
يك نفر كيسه به دوش 
كيسه خرما نه!!
قبضه خمپاره يا كه شمشير دو دم 
يك نفر دادستان 
كه به داد دل مردم برسد 
چقدر خوشبينم
كو علي ، ناياب است
و حقيقت اين است 
پدرم مي گويد 
پسرم غصه نخور 
كه خدايي هم هست 
با چنين ظلم كه بر مردم مظلوم رود 
مطمئن باش كه بازار قيامت داغ است 
چقدر روز جزا ديدني است 
لحظه ها در گذرند 
و قيامت نزديك

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
noorbaranam
دسترسی سریع به انجمن ها