نوروز در شعر پارسی
پنج شنبه 7 فروردین 1393 12:05 PM
فرخی ترجیعبند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید |
کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید |
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید |
تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید |
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید |
ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید |
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید |
چناندانی که هرکس را همی زو بوی یار آید |
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید |
وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید |
بدین شـایستگی جشنـی بدین بایستگی روزی |
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی |