پاسخ به:اشعار اجرا شده توسط جواد مقدم
پنج شنبه 29 اسفند 1392 7:51 AM
من غلام اهلبیتم توی روضه ها می خونم
دوستم به عشق ارباب دیگه تو دنیا نمونم
می کنم دعا که شاید همه حاجتام رواشه
آرزو دارم تو هیئت روحم از تنم جدا شه
همیشه میگم به ارباب که حسین تویی امیرم
فقط یک آرزو دارم که توی هیئت بمیرم
فقط یک آرزو دارم میخوام تو روضه بمیرم
که شاید به وقت مردن روی ارباب رو ببینم
مثل مرغان هوایی از این دنیا پر بگیرم
دوست دارم فرشته ی مرگ وقتی جونمو می گیره
عکس اربابم حسینو روی سینه ام ببینه
بگه این حسینی بوده حسین قلبشو ربوده
چقدر عاشق حسینه روی سینه اش کبوده
وصیت کردم بدونن خاکم بین الحرمینه
دم آخر وقت مردن اشهدم نام حسینه
دوست دارم که من بمیرم توی دنیا جای من نیست
می میرم میخوام ببینی جنازم توی وطن نیست
وقتی که میاد نوایی من میشم کرب و بلایی
میزنه مرغ دل من همیشه دم از جدایی
وقتی جونمو می گیرن به لبم ذکر حسینه
میگه جام توی وطن نیست توی بین الحرمینه
توی لحظه ی جدایی من میشم کرب و بلایی
از این دنیا پر می گیرم مثل مرغان هوایی
رفقام روی جنازه میکنن گریه و ناله
اشک میریزن دونه دونه مثل یک ابر بهاره
کنار جنازه ی من روضه ی عباس میخونن
کفن کرب و بلا رو میکنن توی تن من
چون میگن هیئتی بوده خودشون اینو میدونن
به یاد دخت سه ساله میارن غنچه لاله
به روی جنازه ی من میکنن گریه و ناله
میاد اونجا مهربونی یه خانم قد کمونی
توی تشییع جنازه میگیره از من نشونی
میگه این عاشق من بود توی هیئت سینه زن بود
نوکر حضرت عباس با حسین بی کفن بود
میگه این تاج سرم بود سینه چاک پسرم بود
خیلی وقته توی قلبش آرزوش فقط حرم بود
نام ارباب به روی لب توی سینه عشق زینب
به عشق حضرت ارباب میومد هیئتا هر شب
میگه با تربت عباس اونو توی خاک سپاری
وقتی که میاید رو خاکش عکس عباس رو بیارید
وقتی که روی جنازم آدما نماز میخونن
اسم ارباب رو میارن حال من رو خوب میدونن
عکس اربابم حسین رو روی سینم مینشونن
بعدشم روی جنازه روضه ی زینب میخونن
به اسم آقام ابوالفضل جنازم رو بر میدارن
میزنن بر سر و سینه سوی قبر من میارن
آدما برای قبرم خاک کربلا میارن
جنازم رو بر میدارن منو توی قبر میذارن
به عشق دیدن ارباب سر میاد کاسه صبرم
میخوام ارباب رو ببینم توی تاریکی قبرم
خاک روی سرم میریزن روی پیکرم می ریزن
دم آخر توی قبرم تربت حرم میریزن
لحدم تنگه و تاریک خیلی گود و خیلی باریک
فقط فریاد رس من هست کارهای خوب اعمال نیک
رو سر من پر سنگه لحدم تاریک و تنگه
زندگی بی عشق ارباب به خدا که خیلی ننگه
آدما وقتی که میرن من میشم تنهای تنها
وقتی که میخوام بلند شم میخوره سرم به سنگها
اونجا که تنهای تنهام زیر خاکا زیر سنگام
یکی میاد توی قبرم میگه من حسین زهرام
در قبر من وا میشه لحظه ای عرفانی میشه
حسین میاد توی قبرم لحدم نورانی میشه
میگه به نکیر و منکر اینه مداح اینه ذاکر
توی هیئتا میومد همیشه برام میخوند شعر
میگه این اسممو برده آب کربلا رو خورده
حتی اون لحظه های آخر اسم عباسمو برده
میگه این بوده با احساس نوکر خوب و با اخلاص
توی روضه ها میومد همیشه به عشق عباس
میگه با غنچه لاله به یاد دخت سه ساله
واسه ی رقیه داشته همیشه گریه و ناله
همیشه زمزمه می کرد اسم من رو به زیر لب
میومد هیئتا هر شب به عشق حضرت زینب
میگه هیئتا میومد همیشه با درد و غمها
بدونید که سینه میزد اون واسه حضرت زهرا
همیشه محزون و خسته توی هیئتا نشسته
گریه می کرد همیشه اون واسه ی پهلو شکسته
میگه این سوال نداره سرمو رو پاش میذاره
چون که از لحظه ی اول اسممو همش میاره
میگه این جاش تو بهشته رو دلش اینو نوشته
چون خدا از روز اول گلشو با من سرشته