پاسخ به:اشعار اجرا شده توسط جواد مقدم
چهارشنبه 28 اسفند 1392 6:19 PM
چشماي گريون نمي خواي
يه دل بي سامون نمي خواي
چشماي گريون نمي خواي
يه دل بي سامون نمي خواي
بازم دارم در ميزنم
صاب خونه مهمون نميخواي
چشماي گريون نمي خواي
يه دل بي سامون نمي خواي
چشماي گريون نمي خواي
يه دل بي سامون نمي خواي
بازم دارم در ميزنم
صاب خونه مهمون نميخواي
بي عشق تو من به گرداب مي افتم
عبدم به پاي تو ارباب مي افتم
سينه زني هام نباشه والله
ميدوني من از تب و تاب مي افتم
آقا حسينيه تا بيرق داره
بازار عشق شما رونق داره
اين سينه زن هم اگه آخر روزي
پاي غم تو بميره حق داره
بي عشق تو من به گرداب مي افتم
عبدم به پاي تو ارباب مي افتم
سينه زني هام نباشه والله
ميدوني من از تب و تاب مي افتم
نعم الاميري اميري ثــــارالله
قبله با تو هم جهته
نوکري برامون سمته
قبله با تو هم جهته
نوکري برامون سمته
روزي بکن زيارتي
که همراهش معرفته
خورشيد پيش گنبد تو فانوسه
فرش حريم تو بال طاووسه
خورشيد پيش گنبد تو فانوسه
فرش حريم تو بال طاووسه
آقاي من خوش به حال اوني که
الان داره شيش گوشه ات رو ميبوسه
عالم ببينه گدايي اينطوره
بي بالم اما رهايي اينطوره
شيدا و مست و خراب و ديوونه
احوال يک کربلايي اينطوره
نعم الاميري اميري ثــــارالله
بعد تهيت و سلام
حالا که شدم عبد و غلام
صاحبي جز تو ندارم
والسلام و نامه تمام
بعد تهيت و سلام
حالا که شدم عبد و غلام
صاحبي جز تو ندارم
والسلام و نامه تمام
آقا طبيب و تا بيمار پيدا کرد
دردش دوايي رو انگار پيدا کرد
آقا براي تو گريه کردم که
اشکاي چشمام خريدار پيدا کرد
زاهد رو دوشش ردايي بندازه
عاشق بساط گدايي بندازه
اينطور بگم که نميتونه مرگم
بين من و تو جدايي بندازه
زاهد رو دوشش ردايي بندازه
عاشق بساط گدايي بندازه
اينطور بگم که نميتونه مرگم
بين من و تو جدايي بندازه