نقد پژوهش اعجاز یک بعدی قرآن 2
سه شنبه 27 اسفند 1392 9:43 AM
بخش دوم و پایانی
نقد و بررسی
الف: نقاط قوّت مقاله
مقاله «ریچارد سی مارتین» در دائرة المعارف لایدن از عالمانهترین مقالات آن مجموعه است که شامل بحثهای معنی شناسی اعجاز قرآن ، قرآن و متون اسلامی در آغاز نزول ، فضای فکری گفتمان درباره قرآن در اوائل اسلام و قرون وسطی، نظریات سنّتی درباره اعجاز قرآن و ... می باشد و در آن ضمن بررسی تاریخ بحث اعجاز و زمینه های طرح بحث اعجاز بین متکلمان و مفسران، به نقل آرای مسلمانان در خصوص اعجاز قرآن و بیان وجوه اعجاز و تحلیل آنها در مواردی پرداخته است.
ب: نقاط ضعف مقاله
1ـ آثار پیشینیان درباره اعجاز
ریچارد سی میکوشد در آغاز مقاله مطالبی را در مورد زمینههای طرح بحث اعجاز و تاریخچه آن، بیان کند. بخشی از مقاله از« معانی القرآن» فرا ء (م: 207 ) و «مجاز القرآن» ابو عبیده معمر بن مثنی (م: 209) و «تاویل مشکل القرآن» تالیف ابن قتیبه (م: 376) یاد می کند و معتقد است روشنترین کتاب در خصوص اعجاز از علی بن سهل ربان طبری در پایان قرن سوم است که با عنوان «الدین و الدوله» تدوین کرده و در آن بر مبنای آیات و معجزات نبوی از جمله قرآن بحث میکند (مقاله اعجاز ریچارد، ترجمه ص 7 و 8)، ولی از اشخاص دیگر نام نمیبرد؛ در حالی که لازم بود از تاریخچه بحث اعجاز، به شکل کاملتر، از آثار پیشینیان تا دوره معاصر، یاد گردد؛ به ویژه کتابهایی که در خصوص بحث اعجاز نوشته شده است و شامل آثار تمام عالمان مسلمان ـ شیعه و اهل سنت ـ میباشد.
آثار دانشمندان اسلامی درباره اعجاز قرآن، بیشتر در مقدمه تفاسیر یا در ذیل آیات 88 سوره «اسراء» و 33 سوره «بقره» آمده است، مانند: راغب اصفهانی، فخر رازی، طبرسی، زمخشری، بلاغی، علامه طباطبایی و.... جمعی هم بر تدوین اثر مستقلی در اعجاز قرآن اقدام نموده اند و یا در مجموعه آثار خود، بخش مستقلی را بدان اختصاص داده اند که به برخی از آنها به ترتیب زمان تدوین آثار پرداخته می شود.
1ـ نظم القرآن: ابو عثمان عمرو بن بحر جاحظ (م: 255)
2ـ اعجاز القرآن البیانی: ابو عبدالله محمد بن یزید واسطی (م: 306 )
3ـ تاویل مشکل القرآن: ابن قتیبیه (م: 376 ) بخش اعجاز قرآن
4ـ النکت فی اعجاز القرآن: علی بن عیسی بن علی رمانی (م: 384)
5ـ بیان اعجاز القرآن: ابو سلیمان محمد بن ابراهیم خطّابی (م: 388)
6ـ اعجاز القرآن: قاضی ابوبکر محمد بن طیّب باقلانی (م: 403)
7ـ اعجاز القرآن و الکلام فی وجوهه: محمد بن نعمان ، شیخ مفید (م:403)
8ـ الشفاء: شیخ الرئیس ابو علی سینا (م: 428)، بخش معجزات
9ـ الصرفه فی اعجاز القرآن: سید مرتضی (م: 436)
10ـ الاقتصاد فی اصول الاعتقاد: محمد بن حسن الطوسی (م: 460)
11ـ اعجاز القرآن: حسین احمد نیشابوری (م: 465)
12ـ سرالفصاحه: ابو محمد عبدالله بن محمد خفاجی (م: 466)
13ـ اعجاز القرآن الکبیر: ابو بکر عبدالقاهر عبد الرحمن جرجانی (م:471) مولفِ دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه
14ـ الارشاد فی اصول الاعتقاد: ابوالمعالی (م: 478) بخش معجزات
15ـ احیاء علوم الدین: غزالی (م:505) بخش معجزات
16ـ الشفاء بتعریف حقوق المصطفی: قاضی عیاض (م: 544)
17ـ نهایه الاقدام فی علم الکلام: ابوالفضل محمد بن عبد الکریم (م: 548)
18ـ التنبیه علی اعجاز القرآن: محمد بن ابی القاسم خوارزمی (م: 562)
19ـ اعجاز القرآن: قاضی ابوالحسن علی بن زید بیهقی (م: 565)
20ـ نهایه الایجاز فی درایه الاعجاز: فخز رازی (م: 602)
21ـ احکام القرآن: ابن عربی محمد بن عبد الله (م: 628)
22ـ مفتاح العلوم فی البلاغه: ابو یعقوب بن ابی بکر ، سکاکی (م: 629)
23ـ المثل السائر: ضیاء الدین ابن اثیر (م: 637)
24ـ بدیع القرآن: زکی الدین ، ابن ابی الاصبع (م: 645)
25ـ البیان فی اعجاز: عبدالواحد زملکانی (م: 651)
26ـ ثبوت النبوة و المعجزات: تقی الدین ابو العباس (م: 728)
27ـ الفوائد المشوق الی علم القرآن و علم البیان: شمس الدین ابن قیّم (م:751)
28ـ البرهان فی علوم القرآن: بدرالدین زرکشی (م: 794) بخش اعجاز
29ـ بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز: فیروز آبادی (م: 817)
30ـ تبصیر الرحمن و تیسیر المنان ببعض ما اشیر الی اعجاز القرآن: علی بن احمد بن ابراهیم اسماعیل (م: 835)
31ـ شرح المصباح: ابو العباس احمد بن عثمان الازدی (م: 837)
32ـ معترک الاقرآن فی اعجاز القرآن: جلال الدین السیوطی (م: 911)
33ـ الایجاز فی علم الایجاز: ضیاء الدین بن غیاث الدین (م: 1035)
34ـ رساله التوحید: محمد عبده (م:1323)
35ـ الشهاب المبین فی اعجاز القرآن: ابو القاسم بن محمد تقی (م:1333)
36ـ الوحی محمدی: رشید رضا (م: 1354)
37ـ اعجاز القرآن و البلاغه النبویة: مصطفی صادق الرافعی
38ـ التصویر الفنی فی القرآن: سید قطب
39ـ المعجزة الخالده: سید هبة الله الشهرستانی
40ـ البیان فی تفسیر القرآن: آیه الله ابو القاسم خوئی (بخش اعجاز)
41ـ المعجزة الکبری فی القرآن: محمد ابو زهره
42ـ الاعجاز العددی فی القرآن: عبد الرزاق، نوفل
43ـ الاعجاز البیانی: عایشه عبدالرحمن، بنت الشاطی
44ـ الاعجاز فی الدراسات السابقین: عبدالکریم خطیب
45ـ التمهید فی علوم القرآن: محمد هادی معرفت (بخش اعجاز)
46ـ پژوهشی در اعجاز قرآن کریم: محمد علی رضایی اصفهانی (اعجاز قرآن، ص 19 تا 21).
2ـ سیر آیات تحدی و تداوم آن
ریچارد سی در خصوص سیر آیات تحدی، در دو مرحله از آنها یاد می کند و هر بار چینشی متفاوت و دارای سیر تدریجی دارد. در آغاز مقاله (دائرة المعارف لایدن، مقاله اعجاز ریچارد، ص 2) میگوید:چندین آیه در قرآن در مواردی ذکر شده است که پیامبر (ص) از سوی خداوند مامور می گردد با دشمنانش در میان عرب تحدی کند که سورهای نظیر سورههای قرآنی ارائه دهند که شامل آیات 24ـ23 بقره ، 38 یونس ، 13 هود، 88 اسراء ، و 34 و 33 طور می باشد. در ادامه که به بحث معارضه برخی از معارضان می پردازد، از چینش دیگری در آیات تحدی یاد می کند که چنین است : 34 و 33 طور ، 13 هود ، 38 یونس ، 88 اسراء و 23 و 24 بقره (همان ص 5 و 6).
چینش دوم آیات تحدی ریچارد، گرچه با چینش اول متفاوت و به واقع نزدیکتر است، با سیر تدریجی مکی و مدنی بودن آیات منطبق نیست. به نظر می رسد آخرین آیه در تحدی همان آیه 88 سوره اسراء می باشد که خداوند در آن خبر از ناتوانی حتی انسان و جن در همانند آوری میدهد. با دقت در آنها می توان سیر آیات تحدی را در دو مرحله (نخست در مکه و ادامه آن در مدینه) و با چینش ذیل دانست :
الف) تحدی در مکه :
1ـ «أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ فَلْیَأْتُواْ بحَِدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کاَنُواْ صَدِقِینَ» (طور/ 33 ـ 34) آنها می گویند ، قرآن را به خدا افترا بسته ، ولی آنها ایمان ندارند ؛ اگر راست میگویند. سخن همانند آن بیاورند . 2ـ «أَمْ یَقُولُونَ افْترََئهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترََیَتٍ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ» (هود/ 13) بلکه آنها می گویند این (قرآن) را به دروغ به خدا نسبت می دهند ؛ بگو اگر راست می گویید شما هم ده سوره همانند این ، سوره های دروغین بیاورید و تمام کسانی را که میتوانید غیر از خدا ( برای این کار ) دعوت کنید. 3ـ «أَمْ یَقُولُونَ افْترََئهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ» (یونس/ 38) آنها میگویند: او قرآن را دروغ به خدا نسبت داده ؛ بگو اگر راست می گویید یک سوره همانند آن بیاورید و هر کس را می توانید غیر از خدا (به یاری) بطلبید.
تحدی قرآن در مکه و پیش از هجرت به مدینه، نسبت به مشرکان، به ترتیب آیات یادشده بود، یعنی به ترتیب به مثل قرآن، به مقداری که تا آن موقع نازل شده بود و سپس به ده سوره و بعد به یک سوره، تحدی شد؛ زیرا نخستین آیه تحدی ، در سوره طور ( آیه 34 ) هست که بیان داشت: مشرکان قرآن را سخنی انسانی و از ناحیه پیامبر (ص) می دانند که او به دروغ ، به خدا نسبت می دهد ، خداوند در پاسخ می فرماید: اگر سخن یک انسان است، شما هم به مانند آن را بیاورید .
در مرحله دوم، تحدی به ده سوره مربوط میشود که شامل ( آیه 13 )سوره هود است و بیان می کند که اگر در قرآن تردید دارید، ده سوره مانند آن را بیاورید.در مرحله سوم تحدی به یک سوره شده که شامل آیه 38 یونس می باشد و می فرماید: یک سوره همانند آن بیاورید. در تمامی آیات تحدی در مکه ، از قرآن با تعبیری مانند « تقوله ، افتراء » ( سخنی ساخته شده در نظر مشرکین ) یاد می شود ؛ همچنان که در آیات یاد شده با تعبیر « ... إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ» اشاره می کند که اگر شما راست می گویید ، به مانند آن را بیاورید که گویای عناد و لجاجت مشرکان است .
ب: تحدی در مدینه
1ـ «وَ إِن کُنتُمْ فىِ رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلىَ عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ شُهَدَاءَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَ لَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتىِ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَفِرِینَ» (بقره/ 23 ـ 24) اگر درباره آنچه بر بنده خود ( پیامبر ) نازل کردیم ، شک و تردید دارید [دست کم] یک سوره مانند آن بیاورید و گواهان خود را، غیر از خدا، بر این کار دعوت کنید؛ اگر راست می گویید: اگر این کار را نکردید که هرگز نخواهید کرد، از آتشی که هیزمش بدنهای مردم (گنهکار) و سنگهایی است که برای کافران مهیا شده است، بترسید.
2ـ «قُل لَّئنِِ اجْتَمَعَتِ الْانسُ وَ الْجِنُّ عَلىَ أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْءَانِ لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کاَنَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا» (اسراء/ 88) بگو! اگر انسانها و پریان گرد هم آیند که مانند این قرآن را بیاورند، مثل آن را نخواهند آورد، هرچند برخی پشتیبان برخی دیگر باشند.
با گذشت بیش از 13 سال از نزول قرآن و هجرت پیامبر به یثرب، سیر تحدی قرآن همچنان در دو مرحله ادامه یافت : نخست تحدی به یک سوره ، که در واقع تداوم آخرین تحدی در مکه بود و بر آن تاکید شده بود. خداوند در سوره بقره می فرماید: «فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ...»؛ یک سوره مانند قرآن بیاورید ؛ در این آیه اشاره می نماید که ای مشرکان ! اگر هنوز هم با گذشت زمان و توسعه اسلام، شک دارید، یک سوره مانند قرآن بیاورید؛ اگر راستگو هستید. در همین آیه می گوید: ولی بدانید همانند آوری قرآن، ممکن نیست و شما از نتیجه مخالفت طولانی خود با پیامبر بهراسید ، زیرا سرانجام کار شما هلاکت است .
در تحدی مدینه، نتیجه ناتوانی مخالفان و اسلام نیاوردن آنها را، آتش جهنم می داند که اقتضای اتمام حجت و روشن شدن حقایق است ؛ در آیات مدنی ، تعبیر« ... لَن تَفْعَلُواْ... » آمده است و بیانگر این واقعیت است که مشرکان مکه ، اگر قبل از هجرت پیامبر (ص) بر ناتوانی خود آگاه نشده اند ، با حضور پیامبر در مدینه و پس از گذشت چند سال از گسترش اسلام و روشن شدن عظمت قرآن ، به عجز خویش پی بردند .
مرحوم طبرسی در ذیل آیه 23سوره بقره ، چنین نگاشته است:«خداوند می فرماید ، وقتی عجز شما و عجز جمیع خلق ، آشکار گردید ، به سوی دروغ پردازی نروید و عبارت « ... لَن تَفْعَلُواْ... » بیان نفی ابد و اشاره بر عدم موفقیت ابدی انسان در همانند آوری به مانند قرآن است» (مجمع البیان ، 1 / 159) مرحله دوم تحدی در مدینه ، تحدی به مثل قرآن و بیان آخرین اتمام حجت بود که خداوند متعال در سوره اسراء می فرماید: «قُل لَّئنِِ اجْتَمَعَتِ الْانسُ وَ الْجِنُّ عَلىَ أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْءَانِ لَا یَأْتُونَ... » که بیانگر آن است که اگر جن و انس به یاری هم آیند، مانند قرآن را نمی توانند بیاورند ؛ زیرا قرآن کلام الهی است؛ نه کلام بشری.
زمخشری در ذیل آیه میگوید: «شرط در آیه نسبت به گذشته و بیان عجز مخالفین از ابتدای نزول می باشد و در مقام بیان محال بودن همانند آوری با قرآن است» (زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، 2/ 692).