0

آینده پژوهی مهدوی 2

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

آینده پژوهی مهدوی 2
شنبه 24 اسفند 1392  8:27 AM

 

بخش دوم

دو. مهدویت‌پژوهی

مهدویت‌پژوهی، کاوش علمی و نظام‌مند در یکی از آموزه‌های حیاتی و بنیادین اسلام و دستیابی به نگرش جامع و کامل آن درباره هستی و فرجام حیات بشری و شناخت برنامه و راهبرد اساسی دین برای زندگی مطلوب، معقول و انسانی است. مهدویت‌پژوهی، رویکرد نوین پژوهشی و نظریه‌پردازی دینی در عرصه نجات‌گرایی، حق‌خواهی، حقیقت‌گرایی، چشم‌ به راهی پویا، حجّت‌شناسی، انقلاب‌شناسی، اصلاح‌گری، جهان‌گرایی و… است. مهدویت‌پژوهی، شناخت طرح کلان الهی برای آینده بشریت و چگونگی قرار گرفتن در مدار مشیت او برای رسیدن به جامعه آرمانی است.

«آموزه مهدویت» اندیشه‌ای معطوف به آینده است که براساس برنامه الهی، حرکت تاریخ به سوی آن برگشت ناپذیر و وعده داده شده است. از امام باقر علیه السلام سؤال شد: آیا می‌شود امر قطعی الهی تغییر کند؟ فرمود: آری. گفته شد: می‌ترسیم دربارة ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز چنین شود! فرمود: خیر در ظهور قائم هیچ تغییری ایجاد نمی‌شود؛ سپس آیه >ان اللّه لا یخلف المیعاد< را قرائت کرد.[19]

این قطعیت آینده و حتمیت ظهور، سامان بخش اندیشه‌ای شده است که کنکاش دربارة آن (مهدویت‌پژوهی)، ما را به ساحل امیدواری، رهایی و رستگاری رهنمون می‌شود و معرفت‌افزای شیفتگان حقیقت است. شناخت اندیشه مهدویت، تنها بخشی از معارف بی‌کران دربارة منجی موعود است که از سوی پیامبر رحمت و عترت پاک او در اختیار ما گذاشته شده است: «مهدی این امت، از فرزندان او (حسین) است… دنیا به پایان نمی‌رسد تا اینکه مردی از فرزندان حسین، آن را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد کند».[20]

شناخت آینده از این منظر، «اندیشه‌پژوهی» است؛ اما می‌توان فراتر از این هم حرکت کرد و آن را از منظر «آینده‌پژوهی» (فهم روندها، رویدادها و تصویر وضعیت‌ها و اقدام‌ها) تبیین کرد و علم جدیدی تحت عنوان «آینده‌پژوهی مهدوی» شکل داد.

آینده‌پژوهی مهدوی عبارت است از دانش شناخت نظام‌مند آینده با رویکرد دینی و دربارة موضوعات و پدیدارهای مختلف که امکان فهم درست مواجهه آگاهانه و مدبّرانه آن‌ها در حد مطلوب و مؤثر فراهم سازد و موجب حرکت جامعه در سطوح می شود (حرکت به سمت جامعه آرمانی و برنامه‌ریزی مناسب در راستای چشم‌انداز ترسیم شده).در این راستا باید بدانیم که «آموزه مهدویت»، در چند سطح و چشم‌انداز، قابل طرح و تحلیل است:

2-1. سطح زیربنایی (مقدماتی و مبنایی)

در این سطح، گزاره‌هایی چون: باورداشت منجی‌گرایی، جایگاه امام در هستی، شناخت اصولی موعود الهی، بایستگی انتظار، شناخت وظایف فردی و اخلاقی منتظر، باور به ارجمندی انگاره‌هایی چون عدالت، معنویت، عقلانیت و  به عنوان مؤلفه‌های مقدّماتی و بنیادین «آموزة مهدویت» مورد نظر بوده و اساس و زیرساخت آن را تشکیل می‌دهند. اصل این اعتقاد هر چند معطوف به آینده است؛ ولی بیشتر ناظر به وظیفة فعلی افراد و تقویت بنیان‌های فکری و معرفتی آنان است.

2-2. سطح میانی و مؤثّر

این سطح، راهبردی و استراتژیک بوده و خط مشی، برنامه‌ها و رویکردهای عملی باورمندان به منجی موعود و منتظران ظهور او را سامان می‌بخشد. در این سطح گزاره‌هایی چون آمادگی و زمینه‌سازی برای ظهور، تشکیل جامعه مهدوی و شناخت بایسته‌های سیاسی ـ اجتماعی منتظران، علایم آخرالزمان و نشانه‌های ظهور، نقش کلیدی صالحان و حق‌گرایان و انتظار پویا مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌گیرد.

در این سطح مسؤولیت‌های منتظران و کنش جمعی برای رسیدن به جامعه آرمانی و جایگاه اندیشه مهدویت در برنامه‌های راهبردی، الگوبرداری از جامعة آرمانی و … مطرح است و می‌توان در جهت‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های ملی و فراملّی از آن بهره گرفت.

2-3. سطح کلان و فراگیر

این سطح، کانون محوری و نقطه عطف منجی‌گرایی بوده و تحقق جامعه مطلوب و آرمانی را شامل می‌شود. در این سطح موضوعات و انگاره‌های مهم و کلان آموزة مهدویت؛ چون: ظهور، قیام و انقلاب جهانی، پیروزی انقلاب، حاکمیت جهانی، تشکیل حکومت جهانی و … مطرح است. اراده و خواست الهی، جایگاه ویژه امام زمان در اصلاح و مدیریت جهان، حضور صالحان و رجال الهی، زیبایی‌های عصر ظهور و … در این بخش، تحلیل و ارزیابی می‌شود.

2-4. سطح عالی و نهایی

در این سطح بنیادین و غایت‌گرایانه، موضوعات مهمی چون فرجام تاریخ، تحقّق غایت‌مندی هستی و وصول به هدف نهایی عالی آفرینش و نظام امامت و مدیریت تکوینی بر جهان، اراده قاهر الهی در اصلاح جهان و … مطرح است. در این سطح است که «حقّ»، ظهور و تجلّی کاملی می‌یابد و «سرّ الهی» آشکار می‌گردد و عدالت، شریعت، معنویت و… پابرجا می‌شود؛ چنان‌که امین وحی حضرت رسول صلی الله علیه و آله به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «این امر (مهدویت)، از امور الهی و سرّی از اسرار خداوند است که علّت و سبب آن بر مردم پوشیده است. پس، از شک کردن در آن، دوری کن که کفر به حساب می‌آید».[21]

از امیر بیان حضرت علی علیه السلام نیز روایت شده است: «… او قیام‌کننده برای حق، ظاهرکنندة دین و گسترش‌دهندة عدل است. سوگند به کسی که محمد را برای نبوّت برگزید، خداوند مهدی را بر تمام مخلوقاتش برگزیده است». [22] به نظر می‌رسد، آینده‌پژوهی به معنای اخص (تلاش نظام‌مند برای نگاه به آینده دانش، سیاست، اقتصاد، فن‌آوری، اجتماع و …) می‌تواند ناظر به سطح دوّم آموزة مهدویت (سطح میانی و راهبردی آن) باشد و آینده‌پژوهی به معنای اعم (آینده‌پژوهی مفهومی و فلسفی)، بیشتر مربوط به سطح نهایی و عالی آن (سطح چهارم).

آینده‌پژوهی می‌تواند مباحث و موضوعات راهبردی و استراتژیک (سطح دوم) را تحت پوشش قرار دهد و با ارزیابی تغییرات و تحولّات فرا رو، مسؤولیت‌ها و برنامه‌های منتظران را برای رسیدن به جامعة موعود (در سطح سوم) تبیین و روشن سازد همچنین تغییرات و تحولات و تحولات جهانی را در راستای تشکیل حکومت جهانی، مورد سنجه و ارزیابی قرار دهد.

در واقع آینده‌پژوهی به ما کمک می‌کند تا از سطح مقدّماتی و زیربنایی فراتر رفته و وارد سطح مؤثّر و استراتژیک شویم و نقش خود را در زمینه‌سازی انقلاب جهانی مهدوی(براساس رصد کردن تحولات محتمل و ممکن جهانی) بهتر ایفا کنیم و در عین حال تصویری روشن و حقیقی،‌از جامعه مطلوب و مرجّح ارائه دهیم.

برای بررسی و تحلیل این نظریه، نیاز به شکل‌گیری «آینده‌پژوهی مهدوی» به شدّت احساس می‌شود. در واقع می‌توان بعضی از مباحث آموزه مهدویت را، در قالب «آینده‌پژوهی» تبیین کرده؛ همان‌گونه که می‌توان آینده‌پژوهی را در چهارچوب و قالب «مهدویت‌پژوهی» قرار داد و دانش جدیدی ـ با روش‌های خاص یا مشترک ـ به وجود آورد؛ یعنی، آینده‌پژوهی مهدوی را شکل داد.

سه. آینده‌پژوهی مهدوی

«آینده»، پایدارترین آموزه‌ای است که مورد توجّه ادیان الهی ـ به خصوص اسلام ـ است. پاره‌ای از تعالیم و آموزه‌های آن در رابطه با آینده و متوجّه ساختن انسان‌ها به فرجام جهان است. این فرجام باوری هم می‌تواند شامل معاد باوری باشد و هم پایان باوری تاریخی و بر این اساس هم پیش‌گویی غیبی شکل می‌گیرد و هم سنّت‌شناسی تاریخی.

بهره‌گیری از آیات و روایات و تأمّل و اندیشه در حوادث و رویدادها، می‌تواند نگاه ما را به آینده، سامان درستی بخشد و یک نوع آینده‌پژوهی متعالی، مطمئن، بالنده و مترقّی را شکل دهد. این رویکرد علمی ـ پژوهشی با محوریت «آموزة مهدویت» شکل گرفته و می‌تواند تشکیل‌دهنده دانش جدیدی با نام «آینده‌پژوهی مهدوی» باشد. مهم‌ترین رکن این روی‌کرد، «انتظار ظهور منجی موعود» است که تأثیر به سزایی در آینده‌شناسی، فرجام باوری، هدف‌مندی، امیدگرایی و… دارد.

انتظار؛ یعنی، چشم به راهی، حرکت رو به جلو، نظر و تأمل داشتن به آینده، قرار گرفتن در جهت و مسیر درست. انتظار در لغت به معنای «درنگ در امور، نگهبانی،‌ چشم به راه بودن و امید داشتن به آینده است».[23] این کلمه از «نظر» به معنای نگاه کردن گرفته شده و گاهی مراد از آن تدّبر، تأمّل و دقت است.[24]

براساس نوشته تفسیر نمونه، «نظر» در اصل به معنای گردش فکر و یا اندیشه است، برای مشاهده یا ادراک چیزی؛ چنان که گفته می‌شود: «نظرت فلم تنظر»؛ یعنی نگاه کردی، ولی در آن تأمّل نکردی و به فکر و اندیشه نپرداختی که معنای تأمل و جست‌وجوگری در آن افتاده و نیز به معنای معرفت حاصل از جست‌وجوگری آمده است. راغب می‌گوید: نظر و انتظار، هر دو به یک معنا است.[25] گاهی نیز این کلمه به معنای چاره اندیشیدن، منتظر بودن برای دانستن چیزی، نظاره کردن و … آمده است.[26]

انتظار در اصطلاح، به معنای «چشم به راه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است». برخی گفته‌اند: «انتظار کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی (انسان‌ها) برای آنچه انتظار دارند، می‌شود و ضد آن، یأس و ناامیدی است».[27]

انتظار در چشم‌انداز آینده‌پژوهی، از حالت چشم به راهی و امید بستن صرف به آینده، فراتر می‌رود و تبدیل به آینده‌نگری؛ یعنی تأمل و جست‌وجو در حوادث و شناخت و معرفت درست اوضاع و رویدادها می‌شود. مهم‌ترین رکن این انتظار، آینده‌نگری، مسؤولیت‌شناسی، الگوبرداری و زمینه‌سازی برای رسیدن به وضعیت مطلوب است که می‌توان از آن با عنوان «علم الانتظار»، «انتظار پویا» و «انتظار مثبت و سازنده» یاد کرد.

این انتظار، تأثیر به سزایی در سامان بخشی به برنامه‌ها و رفتارهای فردی، جمعی و فرا ملّی دارد و در تعیین راهبردها و استراتژی‌ها براساس آینده موعود و وضعیت‌های ممکن و محتمل و مرجح، نقش ایفا می‌کند. در دوره غیبت کبری و عصر پیشاظهور، شناخت عقاید و افکار، موضع‌گیری‌ها و اعمال، حوادث و تحولات و … اهمیتی ویژه می‌یابد و بصیرت و فهم درست را به وجود آورد. لازمه این کار، انتظار مستمّر و پیوسته و تسلّط بر اوضاع و پدیده‌ها و پویایی و حرکت است.

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «در هر صبح و شام، منتظر فرج باش (وانتَظَرِ الفَرَجَ صباحاً و مَساءً)».[28] از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است: «زمانی که ببینی فقر و نیاز بسیار شود و مردم همدیگر را انکار کنند و … پس در این زمان، منتظر امر الهی (ظهور) باشید». [29] از پیامبر اکرم نیز روایت شده است: «زمانی که مسند و کرسی برای نااهلان گذاشته شد،‌پس منتظر برپا شدن ساعت باشید».[30]

این روایات به تصریح یا تلویح، نظر منتظران را به این نکته جلب می‌کند که برای درک و شناخت امر الهی (ظهور)، نیاز به شناخت تحوّلات و تغییرات است و در واقع شخص منتظر در کنار انتظار ظهور منجی موعود، پیوسته رویدادها و حوادث پیرامون آن را نیز مورد رصد، شناسایی و ارزیابی قرار می‌دهد و براساس آن، تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی می‌کند. برای تحقق زمینه‌ها و شرایط قیام جهانی می‌کوشد و آمادگی هر چه بیشتری برای آن پیدا می‌کند.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها