پاسخ به:مبحث چهل و دوم صالحین: نوروز باستانی
شنبه 24 اسفند 1392 2:08 PM
نوروز باستانی
شاید برای شما هم جالب باشد که غید نوروز اولین بار توسط چه کسی و در چه دوره ای در کشور عزیزمان مرسوم شد. این سوالی است که دانستن پاسخ آن یک امر ضروری برای علاقه مندان به تاریخ این مرز و بوم محسوب می شود.
آفتاب که از کوه بالا می آمد، البته فقط کاخ شاه را روشن می کرد هفت دقیقه طول میکشید تا بقیه محوطه هم روشن شود در این هفت دقیقه مهمان ها در سکوت به کاخشاه ایران زمین خیره میشدند که تک و تنها می درخشید بعد که آفتاب بالا می آمد صدای شیپور بلند می شد مهمانها به سمت کاخ می آمدند و “داریوش کبیر” بر تختش می نشست و این شروع مراسم نوروزی سال ۵۳۱ قبل از میلاد بود.
“داریوش”، سومین و بزرگترین شاه هخامنشی پس از متحد کردن ایران و گسترش مرزهای آن دستور ساخت مجموعه کاخ های تخت جمشید را داد؛ ساخت کامل مجموعه تخت جمشید ۵۱ سال طول کشید و در زمان شاهان بعدی هم ادامه یافت اما کاخ “داریوش” زودتر از بقیه ساخته شد کاخی که بر دیواره پلکانش، نقشهایی از ۲۳ قوم مختلف و هدایایی که آنها برای مراسم نوروزی میآورند، نقش شده است. این قدیمی ترین سندی است که از نحوه اجرای مراسم نوروز به دست ما رسیده است.
جشنی که صفت “باستانی” واقعا برازندهاش است و در این همه سال همواره جمعی از یک ملت است در “تاریخ سیستان” داستان مردی آماده که در عید همان سال هایی که مردم ایران به دست عمال خلیفه اموی غارت میشدند، دور میگشته و برای مردم از قتل و غارت ها می گفته و اشک مردم را در می آورد و بعد چنگ برمی گرفته و می گفته “اباتیمار: اندکی شادی باید” و مژده آمدن نوروز را می داده.
در سنت ایران باستان، وقوع همه اتفاقات تاریخ مصادف با نوروز بوده، آغاز آفرینش، غلبه کاوه آهنگر بر ضحاک ماردوش، تولد سیاوش فرخنده، به تخت نشستن کیخسرو و نجات ایران از دشمنی با افراسیاب و به دنیا آمدن زرتشت همه در روز نوروز اتفاق افتاده اند.
بعد از اسلام این مناسبت با استقبال ائمه(ع) مواجه شد و تقویت هم شد چنان که در خبر است که مولای ما علی (ع) به ایرانیان مداین که برای حضرتش شیرینی سمنو برده بودند و از رسوم نوروزی گفته بودند، فرمود: کاش هر روز جشن نوروز بود همزمانی واقعه غدیر خم ۱۱ هجری قمر ی با نوروز سال ۱۰هجری شمسی هم به اعتبار این عید افزود و جشن نوروز چنان جایگاهی پیدا کرد که جزو مراسمهای رسمی درباره اموی و عباسی هم شد (در کتب تواریخ آمده که عمر بن عبدالعزیز که خلیفهای زاهد بود جزو دستوراتی هم برای مراسم نوروز داد) چنین شد که دانشمندان بزرگی نظیر “خیام رسالاتی” درباره اهمیت یا آداب و احکام نوروز نوشتند و شاعران بزرگ برایش شعرها سرودند.
اما خاطره نوروز فقط همین تصویرهای تاریخی و باستانی نیست.
نوروز، خاطرهپیروزی بر استبداد “محمدعلی شاه” است و “ستارخان” و “باقرخان” در عیدش وارد تهران شدند(۱۲۸۹).
نوروز خاطره سالی است که مدرس در جلسه دو فروردین ۱۳۰۳ سیلی خورد اما با همان یک سیلی جلوی “رضا خان” را گرفت و نگذاشت طرح جمهوریاش را پیش ببرد.
نوروز، قطار در ایران حرکت کرد اولین سالی که کوپن ارزاق توزیع شد(۱۳۲۱) یا آن سالی که مردم یزد چهلم شهدای تبریز را گرفتند(۱۳۵۷) و خاطره سالی که دیگر هیچ شاهی نبود و سرود “فردا که بهار آید” عینیت پیدا کرده بود (۱۳۵۸) نوروز خاطره همه اتفاقات بزرگ این سرزمین است.
واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشهاش كجاست ...