0

مقالات آموزش پرستاری

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي تاثير الگوي توانمندسازي بر ديسترس ديابت و کنترل ديابت در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2
دوشنبه 26 اسفند 1392  5:31 PM

بررسي تاثير الگوي توانمندسازي بر ديسترس ديابت و کنترل ديابت در بيماران مبتلا به ديابت نوع 2
 
شجاعي زاده داوود,شريفي راد غلامرضا,طل آذر*,مهاجري تهراني محمدرضا,الحاني فاطمه
 
* دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکي تهران، تهران، ايران
 
 

مقدمه: امروزه توانمندسازي بيمار به عنوان يک برنامه موثر در راستاي تغيير رفتار در کنترل ديابت به شمار مي آيد. اين مطالعه به منظور بررسي ارزشيابي الگوي توانمندسازي بر بهبود ديسترس ديابت و کنترل ديابت در بيماران ديابتي نوع 2 شهر اصفهان طراحي و اجرا شد.
روش: اين مطالعه از نوع کارآزمايي باليني بود که 140 بيمار در دو گروه مداخله و مقايسه پس از انجام پيش آزمون با انجام تخصيص تصادفي به روش بلوک هاي چهارتايي تصادفي وارد شدند. در مرحله پيش آزمون، کليه اطلاعات دموگرافيک و مرتبط با سلامت و بيماري از بيماران اخذ گرديد. سپس افراد گروه مداخله، در پنج گروه چهارده نفري تقسيم شده و در الگوي توانمندسازي با استفاده از استراتژي حل مساله گروهي و حمايت همسالان که بر اساس سازه هاي مدل طراحي شده بود شرکت نمودند. افراد گروه مقايسه آموزش رايج مرکز را طبق روال قبل ادامه دادند و به صورت جداگانه بدون تماس با گروه مداخله به تکميل پرسشنامه ها اقدام نمودند. اهداف توانمندسازي در اين مطالعه با مفهوم ديسترس ديابت و کنترل ديابت با شاخص HbA1C مورد بررسي قرار گرفت. در پيگيري بلافاصله و سه ماه بعد ابزار ديسترس ديابت بررسي گرديد. براي تجزيه و تحليل داده از نرم افزار آماري SPSS v.11.5 و آزمون هاي آماري توصيفي و استنباطي استفاده شد.
يافته ها: دو گروه از نظر متغيرهاي دموگرافيک با يکديگر تفاوت معناداري نداشتند (p>0.05). تحليل متغير ديسترس ديابت با استفاده از آزمون تکرار مشاهدات نشان داد که روند تغييرات نمرات ميانگين در سه مرحله آزمون در گروه مداخله (p<0.001 و f=90.30) و در گروه مقايسه از لحاظ آماري معنادار بود (p=0.008 و f=6.08). همچنين آزمون تي نشان داد که در ديسترس ديابت هر دو مرحله بلافاصله پس از آموزش (p<0.001 و t=-5.00) و سه ماه بعد (p<0.001 و t=-7.78)، بين ميانگين هاي گروه مداخله و گروه مقايسه اختلاف معناداري وجود داشت و اثربخشي برنامه توانمندسازي تاييد گرديد. همچنين ضريب همبستگي پيرسون نشان داد که متغير ديسترس ديابت پس آزمون دوم و HbA1C بين اين دو متغير ارتباط مستقيم و معناداري وجود دارد. به اين معنا که با کاهش ديسترس ديابت، ميزان HbA1C هم کاهش مي يافت (p<0.001 و r=0.59).
نتيجه گيري: نتايج مطالعه حاکي از اين است که آموزش مبتني بر الگوي توانمندسازي در گروه مداخله با استراتژي هاي حل مساله گروهي و گروه همسالان داراي اثربخشي در مقايسه با آموزش هاي رايج ديابت در متغير ديسترس ديابت و کنترل ديابت مي باشد.

 
كليد واژه: برنامه آموزشي، الگوي توانمندسازي، ديسترس ديابت، ديابت نوع 2، HbA1C
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها