توبهى راستین پنج ركن دارد: 1- ترك گناه. 2- پشیمانى از گناهان سابق. 3- تصمیم بر ترك گناه. 4- جبران گناهانى كه قابل جبران است با اداى حق اللَّه و حق النّاس. 5- استغفار با زبان. توبه نصوح چیست؟ چنانكه قبلاً ذكر شد در قرآن آمده: «تُوبُوا الى اللّه تَوبَة نَصُوحاً»(453) «به درگاه الهى توبه نصوح كنید.» امام صادق علیه السلام در تفسیر واژه «نصوح» چنین فرمودند: «هو الذَّنبُ الّذى لا یَعودُ فیه اَبداً»(454) «آن توبهاى است كه هرگز به آن گناه باز نگردد.» و امام هادى علیه السلام در معنى نصوح فرمود: «ان یكونَ الباطِنُ كالظاهِر و افضِل من ذلك»(455) «توبهى نصوح، آن است كه باطن انسان مانند ظاهر بلكه بهتر از ظاهر باشد.» رسول خدا صلى الله علیه وآله در معنى نصوح فرمودند: «أن یَتُوب التائِب ثمّ لایَرجع فى ذَنبٍ كما لایَعود اللَبن الى الضَّرع»(456) «توبه كننده، هرگز به گناه باز نگردد، چنانكه شیر به پستان باز نمىگردد.» امام على علیه السلام در معنى نصوح مىفرماید: «نَدمٌ بِالقَلب و استِغفار باللّسان و القَصد على ان لا یَعود»(457) «پشیمانى قلبى و عذرخواهى با زبان، و تصمیم جدى و مداوم بر ترك گناه.» 2- شرائط صحت و كمال توبه شخصى براى خودنمایى در محضر على علیه السلام گفت: «أستغفر اللّه» على علیه السلام به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند آیا مىدانى استغفار (تنها به زبان نیست و) از درجه اعلى است؟ سپس فرمود: استغفار و توبه داراى شش ركن است: 1- پشیمانى از گناهان قبل. 2- تصمیم بر ترك گناه. 3- اداى حق مردم. 4- اداى حق الله. 5- ذوب شدن گوشت بدن كه از غذاى حرام روییده شده با حزن و اندوه. 6- بدن سختى طاعت خدا را بچشد همانگونه كه شیرینى گناه را چشیده است.(458) در این هنگام بگو: «أستغفر اللّه».(459) امام سجاد علیه السلام فرمودند: «انّما تَوبَة، اَلعَمل و الرُّجوع عن الاَمر و لیستِ التَّوبة بِالكَلام»(460) «توبه یعنى كار شایسته و بازگشت از انحراف، نه لقلقهى زبان.» یكى دیگر از شرایط توبه، جبران ضایعات گناه است. قرآن در این باره مىفرماید: «اِلاّ الَّذینَ تابُوا مِن بَعدِ ذلِك وَ اَصْلحوا» «مگر كسانى كه بعد از این توبه كنند و به اصلاح و جبران بپردازند.» جمله «و اصلحوا» بیانگر این است كه شرط مهم توبه اصلاح و جبران ضایعات گناه است. یكى دیگر از شرایط كمال توبه اقرار به گناه است، تا آنجا كه امام باقر علیه السلام فرمودند: «و اللّه ما ینجو من الذّنب الاّ من اقربه» «سوگند به خدا از گناه نجات پیدا نمىكند، مگر كسى كه به گناه اعتراف كند.»(461) و حضرت على علیه السلام مىفرماید: «المُقرّ بالذَّنبِ تائِب»(462) «اعتراف كننده به گناه، توبه كننده است.» 3- انواع توبه و مراحل آن امام صادق علیه السلام در ضمن گفتارى فرمودند: «و كل فرقة من العباد لهم توبة....و توبة الخاص، من الاشتغال بغیر الله تعالى و توبة العام من الذنوب»(463) «هر گروهى داراى یك نوع توبه هستند....توبه بندگان خاص و ممتاز، توبه كردن از لحظات غفلت از خدا و متوجه شدن به غیر خداست و توبه تودهى مردم، توبه از گناهان است.» مطلب دیگر اینكه، پشیمانى از گذشته و تصمیم بر ترك گناه، مرحلهى نخستین توبه است، مراحل بعد آن است كه توبهكننده از هر نظر به حالت روحانى قبل از گناه درآید. همچون بیمار و كسى كه تب دارد، كه با خوردن دارو، تب او قطع مىشود، ولى بعد از این مرحله نیاز به داروهاى تقویتى دارد تا با استفاده از آنها، بنیهى جسمى او به مرحلهى قبل از بیمارى برسد و شاید سخن امام باقر علیه السلام بر همین اساس باشد كه فرمود: «التائِبُ من الذَّنب كَمَن لا ذَنبَ له و المُقیم على الذّنب و هو مستغفِرٌ منه كالمُستَهز»(464) «توبه كننده از گناه همانند كسى است كه گناه ندارد و آنكه در گناه بماند و در عین حال استغفار كند همانند مسخره كننده است.» 4- وسعت دامنهى پذیرش توبه چنانكه قبلاً ذكر شد، خداوند مىفرماید: «...لا تَقنطوا مِن رَحمَة اللّه اِنّ اللّهَ یَغفِرالذُّنوبَ جَمیعاً»(465) «از رحمت خدا ناامید نشوید، خداوند همه گناهان را مىآمرزد.» این آیه با صراحت بیان مىدارد كه راه توبه به روى همهكس باز است. تا آنجا كه نقل شده «وحشى» قاتل حضرت حمزه علیه السلام با شنیدن این آیه به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله آمد و اظهار توبه كرد. پیامبر صلى الله علیه وآله توبه او را پذیرفت فقط به او فرمود: از من غایب شو، چرا كه من نمىتوانم به تو نگاه كنم. بعضى سؤال كردند: آیا این آیه دربارهى وحشى است یا شامل همهى مسلمین مىشود؟ پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: همه را شامل مىشود(466) وسعت و دامنهى پذیرش توبه تا آنجا است كه روایت شده: شخصى در محضر حضرت رضا صلى الله علیه وآله گفت: خدا لعنت كند كسى كه با على علیه السلام جنگید. امام رضا علیه السلام به او فرمود: «قل الاّ مَن تاب و اَصلح» (467) «بگو مگر كسى كه توبه كرد و خود را اصلاح نمود.» و این بیانگر لطف الهى نسبت به گنهكاران است اصولاً اسلام راه بازگشت به سوى خدا را به روى هیچ كس نمىبندد، حتى در مورد عذاب سخت شكنجه گران مىفرماید: «اِنّ الَّذینَ فَتَنُوا الْمُؤمِنینَ و المُؤمِناتِ ثُمَّ لَم یَتُوبُوا فَلَهم عَذابُ جَهنَّم»(468) «براى آنانكه زنان و مردان با ایمان را شكنجه دادند، ولى توبه ننمودند عذاب دوزخ است.» جمله «ثم لم یتوبوا» حاكى از پذیرش توبهى شكنجهگران است. 5- محبت خاص خدا به توبهكنندگان در قرآن مىخوانیم: «اِنَّ اللّه یُحِبُّ التَّوّابین»(469) «خداوند قطعاً توبه كنندگان را دوست مىدارد.» امام باقر علیه السلام مىفرماید: «هر گاه مردى در شب تاریك شتر و توشهاش را در سفر گم كند و سپس پیدا كند، چقدر خوشحال مىشود، خداوند بیشتر از او نسبت به توبه كننده فرحناك مىشود.»(470) و در سخن دیگر فرمودند: «الله افرح بتوبة عبده من العقیم الوالد، و من الضال الواجد، و من الظمان الوارد»(471) «خداوند به توبه بندهاش فرحناكتر است از مرد عقیمى كه داراى فرزند شود و از شخصى كه گمشدهاش را پیدا كند، و از تشنهاى كه به آب مىرسد.» رسول اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «هیچ موجودى در پیشگاه خدا، محبوبتر از مرد یا زن توبه كننده نیست.»(472) نیز فرمودند: «التائبُ حَبیب اللّه»(473) «توبه كننده، محبوب خدا است.» 6- سرزنش از تاخیر توبه انسان، هر لحظه مامور به توبه است و فرمان «توبوا»، «توبه كنید» او را به تعجیل در توبه دعوت مىنماید، بنابراین تاخیر در توبه تاخیر در انجام فرمان الهى است و چنین كسى در هر لحظه به عنوان ترك كنندهى فرمان خدا به حساب مىآید. امام جواد علیه السلام مىفرماید: «تَاخیر التُّوبَة اِغتِرار، و طُول التَسویف حَیرَة»(474) «تاخیر توبه نوعى غرور و بىخبرى و طولانى نمودن آن نوعى حیرت و سرگردانى است.» مردى از امیرمؤمنان على علیه السلام درخواست موعظه كرد، آن حضرت به او فرمود: «لا تَكُن ممّن یَرجوا الآخِرة بِغَیر العَمَل و یُرَجِّى التَّوبَة بِطُول الاَمَل»(475) «از كسانى مباش كه بدون عمل، امید سعادت آخرت را دارند، و توبه را با آرزوهاى دراز به تاخیر مىاندازند.» نیز فرمودند: «لا دینَ لِمُسَوّف بِتَوبته»(476) «آنكس كه توبه را به آینده موكول مىكند، دین ندارد.» امام باقر علیه السلام مىفرماید: «ایّاكَ و التَّسویف فَانَّه بَحرٌ یُغرَقُ فیه الهَلْكى»(477) «از تاخیر انداختن (توبه) بپرهیز، زیرا تاخیر انداختن (همچون) دریایى است كه درمانده در آن غرق مىگردد.» باید توجه داشت كه توبه هنگام مرگ، ارزشى ندارد، چنانكه ایمان و توبه فرعون هنگام غرق شدن پذیرفته نشد و در آیه 18 سوره نساء به این مطلب تصریح شده است. محمد همدانى مىگوید، از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم: چرا خدا، فرعون را غرق كرد، با اینكه ایمان آورد و به توحید اعتراف كرد؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «لانَّه آمَنَ عند رُؤیَة البَأس، و الایمانُ عِند رؤیَةِ البَأسِ غَیر مَقبُول»(478)(479) «زیرا فرعون هنگام دیدن عذاب، ایمان آورد. و ایمان در این هنگام پذیرفته نیست.» و این را نیز نباید از نظر دور داشت كه در روایات متعدد آمده هرگاه مؤمن گناهى مرتكب شود، تا هفت ساعت به او مهلت داده مىشود كه اگر در این هفت ساعت توبه كرد، گناه او در نامه عمل ثبت نمىگردد، در بعضى از روایات به جاى هفت ساعت از صبح تا شب ذكر شده است، امام صادق علیه السلام فرمودند: «إنّ العبد اذا أذنب ذنباً اُجِّل من غَدوَةٍ الى اللیل فانْ استغفر الله لم یكتب علیه»(480) «بنده وقتى كه گناه كند، از بامداد تا شب مهلت دارد اگر در این مدت از درگاه خدا طلب آمرزش كرد، آن گناه بر او نوشته نشود.» 7- نتایج درخشان توبه توبه و قبولى آن از نعمتها و مواهب كم نظیر الهى است و داراى آثار و نتایج بسیار درخشانى است. توبه حقیقى آنچنان انسان گنهكار را دگرگون مىكند، كه گویى اصلاً گناه نكرده است. چنانكه امام باقر علیه السلام مىفرماید: «التائب من الذنب كمن لا ذنب له»(481) «توبه كننده از گناه مانند آن است كه گناهى نكرده است.» توبهى حقیقى موجب پردهپوشى و نابودى آثار گناه مىگردد، امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامى كه بنده توبهى حقیقى كرد، خداوند او را دوست مىدارد، و در دنیا و آخرت گناهان او را مىپوشاند، هرچه از گناهان كه دو فرشته موكل بر او برایش نوشتهاند از یادشان ببرد و به اعضاى بدن وحى مىكند كه گناهان او را پنهان كنید. و به نقاط زمین (كه او در آن گناه كرده) فرمان مىدهد گناهان او را پنهان كنید. «فیلقى اللّه حین اَلقاه و لیس شَیى یَشهد علیه بشىء من الذّنوب» (482) «پس توبه كننده با خدا ملاقات كند به گونهاى كه هیچ چیز نیست كه در پیشگاه خدا گواهى بدهد كه او چیزى از گناه را انجام داده است.» در آیهى 8 سوره تحریم كه به توبه نصوح امر شده، به پنج ثمره و نتیجهى توبه حقیقى اشاره شده كه عبارتند از: 1- بخشودگى گناهان. 2- ورود در بهشت پر نعمت الهى. 3- عدم رسوایى در قیامت. 4- نور ایمان و عمل، در قیامت به سراغ توبه كنندگان آمده و پیشاپیش آنها حركت نموده و ایشان را به سوى بهشت، هدایت مىكنند.(483) 5- توجه آنها به خدا بیشتر مىگردد، و تقاضاى تكمیل نور و آمرزش كامل گناه خود مىكنند. بطور خلاصه، توبهى حقیقى انسان را محبوب خدا مىكند، آن هم به عنوان محبوبترین بندگان، چنانكه امام كاظم علیه السلام مىفرماید: «و اَحَبّ العِباد الى اللّه تعالى المُفَتَّنون التَّوابون»(484) «و محبوبترین بندگان در پیشگاه خدا، آنهایى هستند كه در فتنه (گناه) واقع شوند و بسیار توبه كنند.» و در روایت دیگرى از امام معصوم نقل شده(485) كه خداوند به توبه كنندگان، سه موهبت عطا كرده كه اگر یكى از آنها را به همهى اهل آسمانها و زمین مىداد همهى آنها نجات مىیافتند: 1- بشارت به آنها كه خداوند آنانرا دوست دارد،(486) و كسى كه خدا او را دوست بدارد او را عذاب نمىكند. 2- حاملین عرش خدا و ره یافتگان در جوار عرش كبریایى خداوند براى توبهكنندگان، طلب آمرزش مىكنند و مقامات عالى را براى آنها آرزو مىنمایند.(487) 3- گناهان توبهكنندگان به حسنات و پاداشها، تبدیل مىگردد و خداوند به آنها نوید رحمت و امن داده است.(488) در پایان بحث توبه، با امام سجاد علیه السلام همنوا شویم كه در فرازى از مناجات خود از مناجاتهاى پانزده گانهاش به پیشگاه خداوند چنین عرض مىكند: «الهى أنت فَتَحت لِعبادك باباً الى عَفوِك، سمّیتَه التّوبه، فقلت: توبوا الى اللّه توبة نصوحاً، فما عذر مَن أغفل دخول الباب بعد فتحه؟» (489) «اى خداى من! تو آن كسى هستى كه درى به سوى عفوت براى بندگانت گشودهاى و نام آن را توبه نهادهاى و (در قرآن) فرمودهاى: به سوى خدا باز گردید و توجه خالص كنید، اكنون عذر كسانى كه از وارد شدن به این در گشوده غفلت كردهاند، چیست؟»
453) تحریم / 8. 454) كافى، ج2 ص432. 455) بحار، ج6 ص22. 456) مجمع البیان، ج10 ص318. 457) تحف العقول / ص149. 458) از علامه مجلسى قدس سره نقل شده كه چهار ركن اول شرایط صحت توبه است، و دو ركن بعد دو شرط كمال توبه مىباشد. 459) نهج البلاغه، حكمت417. 460) كشف الغمه، ج2 ص313. 461) وسائل الشیعه، ج11 ص347. 462) مستدرك الوسائل، ج2 ص345. 463) مصباح الشریعه، ص97. 464) كافى، ج2 ص435، در قرآن 8 بار ذات پاك خدا با عنوان «تَوّاب رَحیم» توصیف شده این عنوان بیانگر آن است كه: اگر بندهاى توبه خود را شكست، باز ناامید نشود و مجدداً توبه كند، چرا كه خداوند بسیار توبه پذیر است. 465) زمر / 53. 466) سفینة البحار (وحشى). تفسیر فخر رازى، ج27 ص4. 467) وسائل الشیعه، ج11 ص266. 468) بروج / 10. 469) بقره / 222. 470) كافى، ج2 ص435. 471) میزان الحكمه، ج1 ص541. 472) سفینة البحار، ج1 ص127، عیون اخبار الرضا، ج2 ص29. 473) جامع السعادات، ج3 ص51. 474) بحار، ج6 ص30. 475) نهج البلاغه، حكمت150. 476) غرر الحكم، میزان الحكمة، ج4 ص589. 477) بحار، ج78 ص164. 478) بحار، ج6 ص23. 479) از آیات 50 و 51 سوره یونس استفاده مىشود كه به هنگام نزول عذاب درهاى توبه بسته است، چرا كه توبه در چنین حالى شبیه توبه اجبارى و اضطرارى است و چنین توبهاى بىارزش است. 480) كافى، ج2 ص437. 481) كافى، ج2 ص435. 482) كافى، ج2 ص431. 483) نمونه، ج24 ص292. 484) كافى، ج2 ص432. 485) كافى، ج2 ص432. 486) بقره، 222. 487) مؤمن / 7 - 9. 488) فرقان / 68 - 70. 489) بحار، ج94 ص142.