درست روشن نيست که زرتشت پيغمبر يا مردي حکيم و خير خواه بشر بوده است. [1] و آنچه به نام اوست تا چه حد از تحريف و دگرگوني سالم مانده است. در منابع اصلي زرتشتي که زرتشتيان کتب مقدس خود مي دانند، زرتشت معتقد بوده پيوسته دو نيروي متضاد خير و شر يا نور و ظلمت، به نام هاي اومر مزدا يا يزدان منبع روشنايي و دانش وسيع، و ديگري به نام اهريمن منشا جهل و تاريکي و فساد، در کشمکش و نزاع هستند، تا زماني که سوشيانت يا سوشيانس يعني نجات دهنده دنيا که در هزار سوم بعد از زرتشت مي آيد ظهور کند و اين زد و خورد سرانجام به شکست کامل اهريمن پايان پذيرد و ظلم و فساد و شر و بدي بکلي از جهان ريشه کن شود. يکي از صاحب نظران که در اين باره تحقيقاتي نموده است، مي نويسد: موضوع تقابل نور و ظلمت در روز نخست در تعاليم زرتشت يک اصل منطقي بوده و بعدها موبدان زرتشتي آن را به صورت دوگانه پرستي ثنويت و دو خداي خالق خير و شر و نور و ظلمت و احترام به آتش و پرستش آن در آورده اند، با اين که تعاليم اوليه زرتشت با آئين اخلاقي و طريقه يکتا پرستي هماهنگ بوده است. [2]
تقابل نور و ظلمت و کشمکش آنها تا پايان روزگار (نه به عنوان دو خالق خير و شر) در اسلام نيز آمده است، و به صورت تقابل حق و باطل، ابراهيم و نمرود، موسي و فرعون، پيغمبر اسلام و ابوجهل، اميرالمومنين و معاويه و روشن تر بگوئيم: آين الهي و شيطان و مهدي موعود و دجال ديده مي شود. با اين که طبق نوشته محققين تمام کتب زرتشتي دستخوش تغيير و تحريف شده است، مع الوصف پيشگويي هاي زرتشتي راجع به نجات دهنده در کتاب هاي زند و هومن يسن و جاماسب نامه و ساير منابع کنوني زرتشتيان با جزئي اختلاف که از تصرف بعدي ناشي شده است، با اخبار اسلامي و آنچه شيعيان جهان درباره امام زمان عليه السلام نقل کرده اند و بدان ايمان دارند، مطابقت کامل دارد. و هومن يسن تفسير قسمتي از اوستا کتاب منسوب به زرتشت است که توسط صادق هدايت از متن پهلوي به فارسي کنوني برگردانده شده، و به عنوان مسئله رجعت و ظهور در آئين زرتشت چاپ و منتشر شده است.
دو باب آخر جاماسب نامه نيز مشتمل بر پيشگوئي هاي زرتشت از زبان جاماسب حکيم خطاب به گشتاسب پادشاه وقت که به آئين زرتشت گرويده بود، با چند کتاب ديگر راجع به موعود آخر الزمان توسط صادق هدايت از متن پهلوي ترجمه شده و به وسيله حسن قائميان دوست وي به نام ظهور و علائم ظهور منتشر شده است. در جاماسب نامه جاماسب حکيم شاگرد زرتشت از قول وي خبر مي دهد که پيش از ظهور سوشيانس (نجات دهنده دنيا) پيمان شکني و دروغ و بي ديني در جهان رواج مي يابد و مردم از خدا دوري جسته، ظلم و فساد و فرومايگي آشکار مي گردد. همين ها نيز اوضاع جهان را دگرگون ساخته، زمينه را براي ظهور نجات دهنده دنيا مساعد مي گرداند.
در جاماسب نامه که گفتيم به پيوست زند و هومن يسن چاپ شده است، مي خوانيم: وقايعي که مصادف با ظهور مي شود عبارت است از علامات شگفت انگيزي که در آسمان پديد مي آيد و دال بر آمدن خرد شهر ايزد [3] مي باشد، و فرشتگاني از شرق و غرب به فرمان او فرستاده مي شوند و به همه دنيا پيام مي فرستد، اما اشخاص شرور او را انکار مي کنند و کاذب مي شمارند،و نگهبانان پيروزگر آسمان ها و زمين ها در برابر او سر فرود مي آورند. [4] در جاماسب نامه گشتاسب پادشاه وقت مي پرسد: وقتي سوشيانس ظهور کرد چگونه فرمانروائي و دادستاني مي کند و جهان را چطور اداره خواهد کرد و چه آئيني دارد؟ جاماسب در پاسخ وي مي گويد: سوشيانس (نجات دهنده دنيا) دين را به جهان روا (رايج) کند و آز و نياز (فقر و تنگدستي) همه را تباه کند و اهريمن را از دامان (آفريدگان) بازدارد و مردمان گيتي هممنش (همفکر) و همگفتار و همکردار باشند [5] مي بينيم که اين علائم چقدر با اعتقاد ما درباره مهدي موعود شباهت دارد.
[1] مورخان وجود او را از 660 تا 1500 قبل از ميلاد دانسته اند!.
[2] تاريخ جامع اديان - علي اصغر حکمت - ص 319.
[3] نام ديگر سوشيانت - نجات دهنده دنياست.
[4] زند و هومن يسن، ص 25.
[5] زند و هومن يسن، ص 122 ، 121.
http://www.montazar.net/montazar-far/selecttextbook.php?ic=16154&id=58&t