0

متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی

 
09303495228
09303495228
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 8721
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
پنج شنبه 14 فروردین 1393  7:54 PM

کيه که دست منو گرفته و آورده توي روضه هات
کهي که کرده منو گداي هر شب چشات
کيه که منو نشونده سر راه
مادر فاطمه همراه بابا
اومدن سراغ اين غلام سياه
داداشت امام حسن
منو کرده مبتلا
اينجا عرشه يا بهشته يا پناه خيمه ها
سر ميزارم پا چوب پرچمات
مي شينم پاي نگات
مي زنم سينه برات
ميرسه از توي صحراي بلا سوز صدات
مرغ دل پر مي زنه توآسمون نينوا
روي نيزه خواهر غرق بلات
با چشاي پر ز خون مي کرد نگات
مي ديدش خشک لبات
دست بسته بود و هي ميزد صدا
آخ داداش جونم فدات
مي ريزه ز هر طرف بارون سنگ
روي فرق بچه هات
آي ابالفضل علي
آي علي اکبر من
قاسم بن مجتبي
آي داداش حسين با غيرت من
خالي جات
اگر منو رها کني
تو رو رها نمي کنم
سر از تنم جدا کني
چون و چرا نمي کنم
بگذريم بزار يه خورده من صفا کنم باهات
توي جمع نوکرات
بزنم همش صدات
آقاجون جونم فدات
آقاجون هيئتيات مجلس عزا گرفتن و همه غرق عزا
قربون بزم صفا
قربون سينه زنا
قربون علم کشاي دسته ها
قربون علامتاي هيئتا
من فداي مهمونات
قربون اونايي که خرج مي کنن برا عزات
قربون اونايي که داد مي زنن تو نوحه هات
قربون اوناي که اشک مي ريزن پا روضه هات
من فداي همشون
قربون قربونيا
قربون صحن و سرات
قربون پرچم سرخ گنبد زرد و طلات
کاش بريزه ميون سينه ي اين سينه زنت درد و بلات
قربون درد و دوات
قربون زخم و شفات
اگر منو رها کني
کسي برام نمي مونه
همه درا بسته به روم غير در همين خونه
 
 
پاسخ با نقل قول پاسخ با نقل قول
 
#65
farhad.sa67
farhad.sa67 آنلاین نیست.
پیر غلام هیئت
farhad.sa67 آواتار ها
تاریخ عضویت
Nov 2009
محل سکونت
تهران
نوشته ها
3,874
درباره من†
عاشق حسین(ع)
مداح
...
صلوات
48
تعداد صلوات: 1,039 در 658 پست
اعتراض ها
0
اعتراض شده 0 بار در 0 پست

پیش فرض

ز نو آمد محرم
به تن کن رخت ماتم
به اذن مادر ارباب عالم
دوباره آسمان غم گرفته
ميل آن دارد ببارد
دلم طاقت ندارد
به سينه مي رود
دم بازدم شد آه آيد
غروب از راه آيد
هلال ماه آيد
به سوي دشت غربت
موکب يک شاه آيد
صداي آه مي آيد
صداي زجه ي يک بانوي محمل نشين گهگاه آيد
چرا اين کاروان سوي مصيبت
با زن و فرزند و پير و خورد با اين خيمه و خرگاه آيد
صداي آه مي آيد
صداي ناله ي مظلوم مادر از پس اين کاروان هرگاه آيد
براي ياري اين کاروان سالار عشق از طور موسي مي رسد
يعقوب از کنعان و عيسي از براي آسمان ونوح از دريا
در آخر يوسف مصري ز بطن چاه مي آيد
صداي آه مي آيد
صداي مادري با گريه ي جان کاه مي آيد
عزيزم از سفر بر گشته از بي راه مي آيد
صداي آه مي آيد
صداي ناله ي زهرا
حسين شاه تشنه لب
به تن پوشم دوباره رخت ماتم
دوباره کوچه ها مثل دل بي تاب فرزندان آدم
به همراه دل محزون خاتم
گرفته رنگ اشک و ناله کم کم
دوباره بانويي با قامت خم
ميان خيمه ها گرم عزا داري دمادم
به رخسارش نشسته اشک غم مانند شبنم
غمم غم مونسم غم همدمم غم
به غير از غم ندارم يار و همدم
غمم نگذاشت من تنها بمونم مريزا بارکلا مرحبا غم
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها