پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
چهارشنبه 21 اسفند 1392 8:06 AM
شب تاره بي قراره دلي كه چاره نداره
نفسم مونده تو سينه چشم من به راه ياره
مثل ابر بارون مي باره
جونمو نگه مي دارم
تا بياد داداش حسينم
سرم رو رو پاش بذارم
افتاده لرزه به دستم
رو همه چشمامو بستم
تا حسين بياد بگيره
بوسه از سر شكسته ام
دل پرخون چشم گريون
دل من بي سر و سامون
خواهرت خوشي نديده
از شب شام غريبون
شب تاره بي قراره
دلي كه چاره نداره
نفسم مونده تو سينه
چشم من به راه ياره
تو بهشت با حال مضطر
همه آل پيمبر
به راه چشم رقيه
كنار علي اصغر
نفسام مونده تو سينه
شرط انتظار همينه
علي از نجف رسيده
مادر اومد از مدينه
با برادر شه بي سر
اومده با چشماي تر
به روي سينه گرفته
سر نازنين خواهر با برادر
شب تاره بي قراره
دلي كه چاره نداره
نفسم مونده تو سينه
چشم من به راه ياره شب تاره
چرا دل آروم بگيره
داداشم يادم نميره
شبي كه ديدم سه ساله
سر تو بقل مي گيره
بار غصه رو كشيدم
رخ مادر رو نديدم
يه شبي كنج خرابه
صورت نيلي رو ديدم
دلم از غم شده پاره
گل تو كفن نداره
چقدر ناله زدم من
سه ساله زدن نداره
شب تاره،بي قراره
دلي كه چاره نداره
نفسم مونده تو سينه
چشم من به راه ياره
شب تاره بي قراره
دلي كه چاره نداره
نفسم مونده تو سينه
چشم من به راه ياره شب تاره
یا صاحب الزمان علیه السلام