پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
چهارشنبه 21 اسفند 1392 8:05 AM
عشق من ميميرم آخر از غم تو
عشق من قاتلم داغ ماتم تو
عشق من سر تو شمع محفل من
عشق من سايه روي محمل من
عشق من تا تو رفتي واي از دل من
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
شد به طشت زرين سر تو
نوازش از دختر تو حمايت از خواهر تو
مثل قصه مادر تو مثل تو شدم دلبر من
گذشته آب از سر من
سيه شده پيكر من
زير سايه حنجر تو
در دام غل و زنجير آهنينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
بسته پاي طفلان تو بود
خداي گريان تو بود
جهنم دشمن تو
سوز صوت قرآن تو بود
اي بهانه رفتن من
دمي كه شد بر تن من
جسارت دشمن من
دست من به دامان تو
دنبالت به خدا آواره ترينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
راز حال آشفته من
حديث ناگفته منامانت خفته من
رازقي نشكفته من
بگو كه ليلاي تو كو
پري زيباي تو كو
سه ساله زهراي تو
با دل به خون نشسته من
مي سوزم كه پريشان و شرمگينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
عشق من نفسم توسينه ام اسيره
عشق من بي تو تنها دلم مي گيره
عشق من چي ميشه زينبت بميره
عشق من اومدم با قد خميده
عشق من نگاه كن رنگ من پريده
عشق من نفس خواهرت بريده
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
عشق من منو كشتي با يك نگاهت
عشق من مي نشستم چشم به راهت
عشق من به فداي زلف سياهت حسين
عشق من، خرابه يه شب چه غوغا بود
عشق من سر تو رو دامن ما بود
عشق من سه ساله رفيق نيمه راه بود حسين
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
بسته گشته چون بال و پرم
نبود ياري به برم
ميان دشمن سپرم
بعد چشم ساقي حرم
بين موج ناكامي من
به نيزها حامي من
برادر نامي من
سايه سر او به سرم
سرگشته به نواي ام بنينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
جنگيدم به نفسهاي آتشينم
بعد از تو سالار نيزه نشينم
یا صاحب الزمان علیه السلام