پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
سه شنبه 20 اسفند 1392 2:32 PM
مزار اين جسم بي جون رو خاک اين سرزمينه
شکافي در دل زينب به عمق يک اربعينه
آبي بر اين تربت زنيد قبري برايم بکنيد
در کنار اين مشت خاکي که مونده از نام اميرم
اين چهل روز و زنده موندم تا در کنار او بميرم
حسين عزيزفاطمه
خودم ديدم روي نيزه که لبهاتو مي فشردي
خودت ديدي که مي مردم با هر سنگي که تو خوردي
من بودم و سر نيزه ها يک زينب و يک کربلا
آسمون اين دشت خشکيده غرق شد در موج حيرت
از روي نيزه دنبال ما بود چشماي خداي غيرت
غروب روزي که رفتي حريم عشق و دريدن
گروهي آتيش آوردن گروهي سر مي بريدن
اون که جدا کرده سرت
شدهمسفر با خواهرت
خنجري را که بر گلوي تو بوسه زد به من نشون داد
هي به من ميگفت که داداشت رو ديدي چه جوري جون داد
یا صاحب الزمان علیه السلام