پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
سه شنبه 20 اسفند 1392 2:10 PM
فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره
میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره
تا خدا تو آسمونا نقش چهره ی تو رو کشید
صورت فرشته ها رو از رو دست تو آفرید
ترانه ی هر روز و هر شب یا حسینه
لالایی شبهای زینب یا حسینه
مثل کبوتر، می زنه پَر دلی که امشب هواییه
تو راز و رمز خلقت تو پر از شکوه خداییه
به پات می ریزه مثل شهاب
ستاره هاشو دونه دونه
تو کهکشونا تا برسی
تا بینهایت چراغونه
یه آسمون پُر از فرشته
رو شه پَر همه نوشته
زینب یک اسمِ تمومه
کوچه به کوچه ی بهشته
فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره
میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره
زمین میگرده دور سرت
تو آغوش گرم مادرت
هزار تا دریا می زنه موج
تو چشم خیسه برادرت
تویی که یاور حسینی
پناه آخر حسینی
تمومه عالم به جای خود
تویی که خواهر حسینی
اولین نگاهت امشب
خونه کرده تو دله حسین
دست حق شمایلت رو
آفریده از گِل حسین
با کوله باری، پُرِ گناه
با قلب تار و روی سیاه
می خوام بمیرم برای تو
تا زنده شم باز، با یه نگاه
معجزه ی شب بهاری
از این دلم خبر نداری
می خوام که سر به پات بذارم
اگه به من منت بذاری
کاشکی که بشم فدای
هر کسی که شد فدای تو
مُرده زنده کرده اسمت
هر کی می میره برای تو
فرشته ای که بی قراره از آسمونا خبر میاره
میگه خدا گفته که باید اسم تو رو زینب بذاره
می درخشه مثل آفتاب
قرص ماهی، رو دست ارباب
اون دلی که مسته عشقه
از ازل بوده مسته ارباب
ستاره، دوباره، ترانه خونه
تا سحر بیداره، غرقه جنونه
گُل عشق، تو دلا، زده جوونه
ترانه ی هر روز و هر شب حسینه یا حسینه
لالایی شب های زینب، حسنه یا حسینه
یا صاحب الزمان علیه السلام