پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
سه شنبه 20 اسفند 1392 2:09 PM
گفت :با کرب وبلا کعبه، من از تو برترم
تو بیابانیّ و من بیت خدای اکبرم
کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای
من همه خون خدا می جوشد از بام و درم
کعبه گفتا مرد و زن بر گرد من آرد طواف
من مطاف مسلمین از کهتر و از مهترم
کربلا گفتا چه گویی هر شب آدینه من
میزبان انبیاء از اولین تا آخرم
کعبه گفتا انبیاء بر گرد من گردیده اند
تو کجا و من کجا، تو دیگری من دیگرم
کربلا گفتا که روح انبیا را کعبه ایست
آن منم،زیرا مزار زاده پیغمبرم
کعبه گفتا مرتضی در من به دنیا آمده
این شرافت بس ، که من خود زادگاه حیدرم
کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو
من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم
کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار
وصف اسماعیل باشد خاطرات هاجرم
کربلا گفت این منم در خیمه گاه و قتله گاه
سعی هفتاد و دو ثار الله را یادآورم
کعبه گفتا چاه زمزم را کنار من ببین
سالها و قرن ها جوشد ز دامان کوثرم
کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین
زمزم تو آب ومن خون خدا را ساغرم
کعبه گفتا بوده دحو الارض در دامان من
من همانا بر تمام آفرینش محورم
ناگهان از حق ندا آمد،حرم خاموش باش
تو کجا و کربلا هر چند هستی محترم
هستی تو خلقت تو از طفیل کربلاست
چند می گویی که من از کربلا بالاترم
کربلا دارد به کل آفرینش افتخار
کربلا گوید که من عرش خدا را زیورم
من مزار پاک هفتاد و دو ثار اللّهیم
من هم آغوش ابالفضل و علیّ اکبرم
اشک زهرا ریخته در دامن گلزار من
عطر جنت می دمد از لاله های پرپرم
ذره ای از خاک من،درد خلایق را دواست
خون ثارالله می جوشد ز هر نخل ترم
اینکه می بو سند با هم انبیاء واولیاء
دست عباس است کافتاده به خاک معبرم
گرچه در قلبم فرات و دجله می جوشد مدام
آب آب تشنه گان افکنده بر جان آذرم
در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین
از رباب و حنجر خشک علیّ اصغرم
نخل میثم نخله ای باشد ز نخلستان من
بیت بیت آتشین آن بود برگ و برم
یا صاحب الزمان علیه السلام