پاسخ به:متن اشعار اجرا شده توسط حاج محمود کریمی
سه شنبه 20 اسفند 1392 2:03 PM
صدای گریه میاد از پس پرچین دلامون
کیه که بغض گرفته اش وا میشه بین صدامون
هق هقی که یادمونه از همون بچگی یامون
صدای یه مادر انگار می پیچه تو هیئتامون
پشت پرده ی زنونه لابه لای مهمونامون
صاب عزا میاد میشینه بالا دست مادرامون
اون که با دست شکسته میاد و تو کوچه هامون
شال مشکی عزا رو میندازه رو شونه هامون
اون که خاک کف پاهاش میشه سرمه ی چشامون
باچادر می گیره هر شب اشک چشم جوونارو
اون که با دم خداییش دم میده تو روضه هامون
مادری که دم میگیره بین شور و نوحه هامون
نمی از اشکای بی بی میاره گریه برامون
خط گریه از تو چشمام میاد از رو گونه هامون
رد میشه از گونه هامو می رسه روی لبامون
اخرش میریزه اشکا بروی پیرن سیامون
میون سینه زنی ها میره کربلا صدامون
کیه که زبون می گیره میگه مادرت بمیره
پس پرچین دلامون یه نفر زبون میگیره
کیه که نفس بریده میگه مادرت بمیره
هودجی که از بهشته بایه دنیا از فرشته
اومده یه قد خمیده میگه مادرت بمیره
چهار تا بانو پا رکابش غم تو چشمای پر ابش
کیه با رنگ پریده میگه مادرت بمیره
چش هیچ کس نمی بینه یه نفر میاد میشینه
صداشو هرکی شنیده میگه مادرت بمیره
یا صاحب الزمان علیه السلام