0

[ أین تذهبون!؟ ]

 
razizadeh7
razizadeh7
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 2
محل سکونت : قم

[ أین تذهبون!؟ ]
جمعه 19 آذر 1389  7:33 PM

مےگویند روزے امام گفت: «دانشگاه مبدأ تحولات است» اما چقدر این کلام در دانشگاه ها و دانشگاه ِ ما مصداق دارد؟ دانشگاه قم منشأ کدام تحولات بوده است؟ کدام تحول از دانشگاه قم شروع شده است؟

براے پاسخ به این سوالات باید توجه داشت که دانشگاه را دانشجویان مےسازند و دانشگاه با دانشجو معنا مےیابد، اما به راستی مگر دانشجویان دانشگاه قم چه مشکلے دارند که نمےتوانند مبدأ تحول در جامعه خود باشند؟ مگر دانشجویان ما چه کم از دیگران دارند؟

براے پاسخ به این سوال نیز باید گفت کدام دانشجو مےتواند مبدأ تحول باشد؟ دانشجویے که حتے در حل مشکلات دانشگاه خود وامانده،به گوشه اے خزیده و با دلسردے شاهد گذران بهترین سالهاے عمر خود است. دانشجویے که در روز دانشجو، روز بیدارے و ظلم ستیزے، او را با برنامه هاے طنز سرگرم مےکنند!!

دانشجویے که جرأت سوال و اعتراض ندارد و اجازه مےدهد هر بلایے سرش بیاید. آیا این دانشجو مےتواند مبدأ تحول باشد؟

دانشجویے که توان خود را به جاے یادگیرے صرف چاپلوسے و تملق در مقابل ِ استاد مےکند تا نمره بیشترے بگیرد، آیا مےتواند باعث پیشرفت علمے کشور خود شود؟

دانشجویے که فقط برای « بلوتوث بازے » و خود نمایے در همایش ها شرکت مےکند نه براے اینکه چیزے به داشته هاے خود اضافه کند و تمام همّت اش از گرفتن کاغذ پاره ای به نام "مدرک" بالاتر نمی رود؛ مےتواند در جامعه خود تولید علم کند؟

از دانشجویے که منتظر است مسئولین و دیگران مشکلات او را حل کنند چطور مےتوان انتظار داشت که گره اے از گره هاے جامعه خود باز کند؟

دانشجویے که عادت به آماده خورے و تنبلے دارد، چطور مےتواند موتور محرکه جامعه باشد؟ دانشجویی که براے خود نمی تواند کارے کند، آیا مےتواند برای آینده جامعه خود کارے کند؟

و گاهن دانشجویے که خود را سیاسے مےداند و بحث سیاسے می کند، در حالے که از دیگر خواسته ها و مطالبات خود از جمله ازدواج ، اشتغال و مسکن غافل شده است، آیا مےتواند مطالبات جامعه خود را تمام و کمال مطرح کند؟

دانشجویے که دغدغه اش فوتبال باشد و تفریحش به جاے کار و تحقیق ، چت کردن است و وظیفه خود را « درس خواندن » مےداند آیا مےتواند دردے از جامعه خود درمان کند؟ پر واضح است که این جامعه با این دانشجو! به کجا مےرود!

ما دیگر از این اجتماع خسته شدیم. آیا زمان آن نرسیده که یک نفر سر خود را بالا بیاورد و از خود و جامعه خود سوال کند این رد پایے که دنبال مے کنیم آیا رد پاے خودمان نیست؟ آیا ما به دور خودمان نمےچرخیم؟

آیا زمان آن نرسیده که به این سوالات پاسخ دهیم؟ آیا زمان آن نرسیده که خود را بیابیم و تار عنکبوت هاے دل و مغزمان را پاک کنیم و زنگارے که جانمان را فرا گرفته را بزدائیم؟ آیا زمان آن نرسیده که این تنبلے را کنار بگذاریم و به امید آینده، آستین ها را بالا بزنیم؟

به خود بیا ای آینده ساز…

وبلاگ :

کاش می شد خدا را بوسید...

www.razizadeh7.blogfa.com

تشکرات از این پست
badrood
دسترسی سریع به انجمن ها