فساد منافقين در بيان قرآن
حالا آياتي كه امروز ميخواهم شرح بدهم، همان آيات قبلي است كه آن روز متن آنها و ترجمهي آنها را خواندم، كه اول آيه اين بود:
واذا قيل لهم لا تفسدوا في الارض قالوا انما نحن مصلحون (11 – بقره) و چون به آنان گفته شود در زمين فساد نكنيد گويند، ما همين اصلاح كنندهايم.
الا انهم هم المفسدون و لكن لا يشعرون ( 12 – بقره ) آگاه باشيد كه آنان همانند مفسدانند وليكن نميفهمند.
پس اصل اينكه قرآن ميگويد: واذا قيل لهم لا تفسدوا في الارض، وقتي به آنها گفته شود در زمين فساد نكنيد، خود اين تعبير حاكي از اين است كه قرآن آنها را مفسد ميداند، چون اگر آنها را مفسد نميدانست نميگفت وقتي به او بگوئيد چرا فساد ميكند؟ معلوم ميشود فساد ميكنند و قرآن آنها را مفسد ميداند پس قبل از آني كه جملهي: الا انهم هم المفسدن گفته بشود، خود جملهي اول يعني: اذا قيل لهم لا تفسدوا في الارض نشان دهندهي اينست كه آنها در زمين فساد ميكنند و بينش قرآن اين است كه اينها فساد است و اكنون ببينيم فساد و جريان نفاق چيست؟ هفتهي گذشته به اجمال يك جملهاي گفتم كه: اقدام كردن عليه فئهي مسلمه و جمع مسلمان اين فساد است كه ميشود اين فساد را در سطح وسيع و طيف بزرگي مشاهده كرد و اين فساد ميتواند مثلاً از خرابكاريهاي كوچك و شايعه پراكني كه فساد است شروع بشود. كما اينكه در قرآن همين مورد ذكر شده است:
واذا جائهم امر من الا من اوالخوف اذا عوابه (83 - نساء)، يعني شايعه ايجاد كردن و پراكندن براساس خبري يا تحقير مؤمنين به قصد تضعيف روحيه آنها، يا ايجاد ترديد در عقايد مؤمنين يعني با صاحبان عقايد ضعيف روبرو شدن و در ايمانهاي ضعيف آنها اختلال ايجاد كردن و با پرسشها و بيانهاي نادرست، آنها را نسبت به ايمان خودشان در ترديد انداختن، ميتواند رابطه با دشمن باشد يعني با جبههي دشمن و جبههي كفر ايجاد ارتباط كردن و با آنها مبادلهي موجودي كردن، به آنها خبر دادن، به آنها راهنمايي دادن از آنها پول گرفتن و از آنها دستور و الهام گرفتن يا كمك گرفتن، ميتواند حتي قصد جان پيغمبر كردن و تصميم به ترور پيغمبر و ترور شخصيتهاي برجسته باشد، كه همهي اين موارد و موارد ديگر از مثالهايي براي فساد و افساد منافقين در قرآن هست.
|