0

☻☻☻ هر روز 5 دقیقه خنده ☻☻☻

 
hosinsaeidi
hosinsaeidi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1394 
تعداد پست ها : 23615
محل سکونت : کرمانشاه

پاسخ به:☻☻☻ هر روز 5 دقیقه خنده ☻☻☻
دوشنبه 9 خرداد 1401  1:05 PM

دوست بهلول

شخصی که سابقه دوستی با بهلول داشت روزی مقداری گندم به آسیاب برد. چون آرد نمود، بر الاغ خود سوار کرد و چون نزدیک منزل بهلول رسید، اتفاقاً خرش لنگ شد و به زمین افتاد. آن شخص چون با بهلول سابقه دوستی داشت او را صدا زد و درخواست نمود تا الاغش را به او بدهد و بارش را به منزل برساند.

بهلول قبلاً قسم خورده بود که الاغش را به کسی ندهد، به آن مرد گفت: الاغ من نیست. یک دفعه صدای الاغ بلند شد و بنای عرعر کردن گذاشت.

آن مرد به بهلول گفت: الاغ تو در خانه است و تو می‌گویی نیست؟!

 

بهلول گفت: عجب دوست احمقی هستی. تو پنجاه سال با من رفیقی، حرف مرا باور نداری ولی حرف الاغ را باور می‌نمایی؟!

تشکرات از این پست
farshon nargesza
دسترسی سریع به انجمن ها