نکات نهفته در ذکر «لا حول و لا قوة الّا بالله»
سه شنبه 13 اسفند 1392 8:40 AM
از آنجا كه منشأ همه زیبایی ها خداوند است و فطرت خداگونه انسانها نیز، به دنبال این سرچشمه می باشد؛ لذا بحث پیرامون خداوند (به هر نحو كه باشد) بسیار لذت بخش و فرح آفرین است.
كلمه «حول» در لغت به چند معنا ذکر شده كه آنچه مناسب مقام است معنای «جنبیدن» و «حركت» می باشد. قُوّة نیز به «نیرو، توانائی و قدرت» معنا شده است.[1]
ترجمه آن می شود: هیچ حركت و نیرو و قدرتی نیست مگر به وسیله خدای بلند مرتبه و بزرگ. نكته ادبی در این كلام این است كه هرگاه نفی و (إلّا) استعمال شود معنای حصر را می رساند، یعنی جنبش و نیرو منحصر در خداوند است.
برای این جمله دو نوع ارتباط با زندگی می توان لحاظ كرد كه در ادامه به بررسی اجمالی آنها می پردازیم.
در این بخش در مقام بیان این مطلب هستیم كه، كسی می تواند به حقیقت، این جمله را بكار ببرد كه در پشت آن، اعتقادی عمیق به آن داشته باشد، این جمله و نظائر آن مانند «لا مۆثر فی الوجود الا الله» حاكی از توحید افعالی (كه مرتبه ای توحید است) می باشد.
توحید افعالی این است كه خدا را در كارهایی كه انجام می دهد، نیازمند به كمک و یار و یاور ندانیم.[2] به دیگر سخن:هر كس هر چه دارد از او و در حیطة قدرت و سلطنت و مالكیت حقیقی و تكوینی اوست. و قدرت و مالكیت دیگران در طول قدرت الهی و از فروع آن است، نه اینكه مزاحمتی با آن داشته باشد، چنان كه مالكیت اعتباری «عبد» بر اموالی كه كسب می كند در طول مالكیت اعتباری «مولی» است؛ پس چگونه ممكن است خدای متعال نیازمند به كمک كسانی باشد كه تمام هستی و شئون وجود آنها از او و قائم به او است؟[3]
البته عرفاء معنای دیگری از توحید افعالی اراده می كنند و آن، استقلال در تأثیر است یعنی مخلوقات الهی در كارهای خودشان نیز بی نیاز از خدای متعال نیستند و تأثیر و تأثرهای آنها از همدیگر به اذن خدا و در سایه نیرویی است كه خدای متعال به آنها عطا فرموده، تنها كسی كه مستقلاً و بدون احتیاج به دیگری در همه جا و در همه چیز تأثیر می كند، همان ذات مقدس الهی است و فاعلیت دیگران در طول فاعلیت اوست.[4]
از این روی همة آثار وجودی كه از هر فاعل مۆثری پدید می آید، در مرتبه بالاتری منوط به اذن و ارادة تكوینی الهی و مستند به خدای متعال است و این معنای كلمه «لا حول و لا قوة الّا بالله العلی العظیم» می باشد.[5] از آنجا كه ما در توحید افعالی، خالقیت و ربوبیت را از خداوند و به دست او می بینیم؛ لذا پرستش را نیز مختص به او خواهیم دانست؛ یعنی از توحید افعالی به توحید در عبادت كه لازمه آن است، خواهیم رسید.
نتیجه دیگری كه از دلِ توحید افعالی بیرون می آید، افزایش اعتماد ما به خدا و توكل به او است؛ پس تنها از او یاری می خواهیم و ترس و امیدمان از او و به او است. و حتی هنگامی كه اسباب عادی برای تأمین خواسته ها و نیازمندی هایمان فراهم نباشد، ناامید نمی شویم. زیرا خدا می تواند از راههای غیرعادی هم نیاز ما را تأمین كند.[6]
علاوه بر بركات حاصل از اعتقاد به اینكه حول و قوه از خداوند است و انسان معتقد، سود فراوانی از بهره های معنوی آن می برد؛ باید دانست كه ذكرها همانند دواها هر كدام اثر خاصی را به دنبال دارند و دردی را درمان می كنند.[7]
در مورد فوائد ذكر «لا حول و لا قوة...» روایاتی وجود دارد كه فقط به ترجمه دو نمونه از آن اشاره می كنم.
1. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: كسی كه «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» گوید، گناهان او از بین می رود مثل روزی كه از مادر متولد شده و از هفتاد راه فقر حفظ می شود.[8]
2. پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، دوای نود و نه درد است كه آسانترین آنها هَمّ و غم است.[9]
نتیجه گیری:(لا حول و لا قوه الا بالله...) در زندگی دو چهره دارد، چهره مخفی آن یعنی اعتقاد به توحید افعالی خداوند در تمام شئون زندگی به همان معنایی كه گذشت و چهرة آشكار آن، اینكه ذكری است از اذكار با بركات و آثار خاص خود مثل: دور كننده حزن و غم، گنجی از گنجهای بهشت[10]، زائل كننده[11] گناهان و غیره.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: مۆسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعة المدرسین، بقم المشرفة، 1402، ج 12، ص 37.
2. الشیخ عبد علی بن جمعه العروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین، قم: مۆسسه اسماعیلیان، ج 3، ص 362.
3. مصباح، محمد تقی، آموزش فلسفه، شركت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامی، 1379، ج 2، صص 387 تا 394.
4. سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، مۆسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ، قم، 1376، صص 118 تا 120.