0

کسی که زمینه وتوان ازدواج نداردچگونه غریزه ی خودراکنترل کند؟

 
borkhar
borkhar
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 19319
محل سکونت : اصفهان

کسی که زمینه وتوان ازدواج نداردچگونه غریزه ی خودراکنترل کند؟
سه شنبه 13 اسفند 1392  8:39 AM

مگر اسلام مخالف سرکوبی غرائز و موافق تعدیل غرائز نیست، پس کسی که زمینه و توان ازدواج را ندارد چگونه غریزه‌ی خود را تعدیل کند. 

 همان‌گونه که مرقوم نمودید، اسلام به شدت مخالف ریاضت‌های غیر شرعی و سرکوب غرایز می‌باشد و به جدّ امر به تعدیل دارد و تعدیل نیز (از ریشه عدل) به معنای قرار دادن هر چیزی در جای خودش می‌باشد.

الف – بدیهی است که اگر قرار بود غریزه‌ای در انسان سرکوب گردد، خداوند متعال و حکیم اصلاً آن را در انسان قرار نمی‌داد. پس انواع غرایز و شهوات (میل‌ها)، از جمله خوردن، خوابیدن، پوشیدن، مسکن، جماع (یا همان غریزه‌ی جنسی) استغال، توانگری مادی و ...، لازمه‌ی وجود و زندگی و اسباب رشد به سوی کمال می‌باشند. منتهی فرمود که تمامی غرایز و قوای مادی و معنوی انسان، باید تحت کنترل و اداره‌ی خودش باشد. فرمود من خودم حب این شهوات را برای انسان زینت دادم، اما انسان عاقل باید بداند که هدف خداست و بازگشت به سوی اوست و این وسایل هدف نیستند که همه چیز در راه رسیدن به آنها قربانی گردد. لذا باید از وسایل درست استفاده کند تا سالم به هدف برسد:

«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ‌» (آل‌عمران، 14)

ترجمه: محبت مشتهيات (خواستنی‌ها و نیازهای دنيا) از زنان و فرزندان و اموال انبوه فراوان از طلا و نقره و اسبان نشاندار و چهارپايان و كشت و زرع، براى مردم مزيّن و آراسته شده است، حال آنكه اينها وسيله برخوردارى زندگى دنياست، و خداست كه بازگشت نيكو نزد اوست.

ب – حکم و تأکید اسلام بر «تعدیل» که مطابق حکم عقل، فطرت و علم می‌باشد، بسیار روشن است. لذا کنترل تمامی قوا ضروری می‌باشد و دین برای شناخت چگونگی این کنترل مبتنی بر عقل، وحی، فطرت، الهام و علم آمده است تا هیچ خلاء یا شک و شبهه‌ای باقی نماند.

لذا فرمود: شهوت و غریزه خوردن داری؛ اگر چه هر خوراک لذیذی را تناول کنی، از طعم آن لذت می‌بری و معده نیز پر می‌شود، اما دقت کن که اولاً تو حیوان نیستی، بلکه انسانی، ثانیاً تو یک مجموعه‌ی به هم پیچیده و مرتبط هستی، لذا اگر خوراک ناسالم، لقمه‌ی حرام، مال یتیم و حق‌الناس را بخوری، جسم، روان و روحت به هم می‌ریزد.

فرمود: باید کسب و معاش داشته باشی، غنا و توانگری نیز خودش شهوتی است؛ یا میل به شهرت داری؛ اینها که بد نیست، اما اگر دزدی کنی، ربا بخوری، نزول کنی، ظلم نمایی و ...، این مال و ثروت و شهرت گذرایی که به دست می‌آوری، نه تنها تو را غنی نمی‌کند، بلکه به هلاکت نیز می‌اندازد.

همین‌طور فرمود: شهوت جنسی داری و باید از راه درست ارضا گردد. لذا اگر چه ناهنجاری‌های اخلاقی و رفتاری مانند: خودارضایی، زنا، لواط (هم جنس بازی)، وطی حیوان و ...، سبب ارضای موقت تو می‌گردد، اما مصائب شخصی و اجتماعی بسیاری را بر جسم، اخلاق، روان، روح خودت و دیگران تحمیل کرده و سلامت، نظم و امنیت اجتماعی را نیز بر هم می‌زند.

از این رو برای رفع هر نیاز و ارضای هر نوع غریزه و شهوتی، راه‌کارهای درست و صحیح آن را تبیین نمود، تا ضمن لذت، موجب رفع نیاز و رشد و کمال نیز بشوند. (احکام)

ج – اما باید توجه داشت که حیات و وجود انسان یک مجموعه‌ی در هم پیچیده و مرتبط است، لذا احکام الهی نیز مستقل از یک دیگر و مجزا نمی‌باشند. مثلاً کسی نمی‌تواند بگوید که من هم نماز می‌خوانم و هم ربا می‌خورم، هر کدام جای خودش! خیر؛ بلکه آن ربا، این نماز را ضایع می‌کند.

حال ما با دست خود تمامی حلقات یک زنجیره را از هم جدا می‌کنیم، بعد از اسلام می‌پرسیم که حالا چه کنیم؟!

مثل این است که بگوییم: عقل، شرع و علم ثابت کرده است که انسان باید هوای تمیز و سالم تنفس نماید، اما ما هوای شهر خود را کاملاً آلوده می‌کنیم، حالا چگونه هوای سالم تنفس کنیم؟ اسلام چه می‌گوید؟ حکم عقل چیست؟

ما در امور متفاوت، تمامی راه‌ها را به روی خود می‌بندیم و بعد از اسلام سؤال می‌کنیم که «پس حالا چه کنیم؟»

به حضرت امیرالمؤمنین، امام علی علیه‌السلام گفتند: شما می‌گویید که رزق دست خداست و از هر طریقی آن را به بنده‌ و مرزوق خود می‌رساند؛ حال اگر یکی را در داخل اتاقی که هیچ منفذی ندارد زندانی کنند، روزی او از کجا می‌رسد؟ فرمود: از همان‌جایی که مرگش می‌رسد.

حال این قصه‌ی ماست.

*- فرمود: نوجوانان خود را زود به تزویج یک دیگر درآورید؛ گفتیم: خیر اصلاً به صلاح نیست و سن ازدواج به سی سال رسید.

*- فرمود: دختران نیاز روحی، روانی و جسمی خاصی دارند، لذا زودتر ازدواج کنند؛ گفتیم: این حرف‌ها مال گذشته است، اکنون باید اول دیپلم بگیرد، بعد اگر دانشگاه رفت، تا کارشناسی و ارشد و دکترا صبر کند و اگر دانشگاه نرفت، شاغل شود و بعد به فکر ازدواج بیافتد.

*- فرمود: مهریه را سبک بگیرید؛ گفتیم: این که اصلاً منطقی نیست، مهریه تضمین آینده‌ی دختر است.

*- فرمود: مراسم را سبک برگزار نمایید؛ گفتیم: این چه حرفی است، آبروی آدم می‌رود. باید هزینه‌های تهیه جهیزیه کلان – لباس و آرایش عروس – تالار آن چنانی – گل‌آرایی ماشین عروس – حلقه و انگشتری نگین دار – سرویس جواهرات و ...، همه در نظر گرفته شود.

*- فرمود: دختران جوان و خانم‌های محترمه! خود را مانند اعراب جاهلیت زینت نکنید و در کوچه و خیابان جلب نظر و تحریک نامحرم یا عموم را ننمایید؛ گفتیم: پس مُد روز چه می‌شود؟ ادای روشنفکری و غرب‌زدگی چه می‌شود؟ لذت جلب نظر و هلاک کردن دیگران را چه کنیم؟

*- فرمود: ای مردان و ای زنان، نگاه به نامحرم نکنید، به قصد ریبه (شهوت‌آلود) به هر منظری خیره نشوید و هیزی نکنید؛ گفتیم: ای بابا، این که دیگر کم هزینه‌ترین تفریح است. آنها خودشان را زینت داده و دلربایی می‌کنند، ما نیز نگاه کرده و تحریک می‌شویم. (و بالتبع به خود ارضایی یا زنا می‌افتیم).

خلاصه همه زنجیره‌ی ازدواج (دائم یا موقت) که راه سالم و صحیح ارضای غرایز می‌باشد را تکه تکه می‌کنیم، بعد می‌گوییم: حالا ما شرایط ازدواج را نداریم، پس با غریزه چه کنیم؟ مگر اسلام نگفته است که ... ؟

د – برخی گمان دارند که با بستن راه‌های حلال، می‌توانند حرام را حلال کنند. می‌پرسی: چرا نزول کردی؟ می‌گوید: دیگر هیچ چاره‌ای نداشتم! چرا دوست دختر یا پسر گرفتی و یا به زنا و استمنا آلوده شدی؟ می‌گوید: شرایط ازدواج نداشتم و غریزه فشار آورده بود ...، و گمان می‌کند که با این توجیه، حرام خدا حلال شده و آثار و عواقب سوء معصیت نیز از بین می‌رود!

اما، اگر هوا مه‌آلود بود و انسان نتوانست جاده را تشخیص دهد، به او نمی‌گویند: حال که راه را نمی‌بینی و نمی‌توانی از جاده بروی، اشکالی ندارد، این بار را به دره سقوط کن، تا إن شاء الله فرجی برسد. بلکه می‌گویند: یا برو خودت را و سایل نقلیه‌ات را مجهز کن و یا صبر کن تا هوا صاف شود و جلوی پایت را ببینی.



پس لازم است که ابتدا جوانان انقلابی در سبک زندگی و به ویژه ازدواج راه بیاندازند. اصرار به ازدواج در جوانی و به هنگام داشته باشند، سنّت‌های غلط دیکته و تحمیل شده را بشکنند، خودشان خواهان ازدواج راحت و سبک باشند و این معنا را به خانواده تفهیم نمایند، به جای احکام غرب و شرق و تقلید از اروپا یا ترکیه و هندوستان و سنّت‌های عربی ...، از احکام الهی تبعیت نمایند، تا همه این مشکلات به سرعتی باور نکردنی، مرتفع گردد.
 

خدایا دلم به سان قبله نماست...وقتی عقربه اش به سمت "تو"می ایستد آرام می شود

"ان الله مع الصابرین ...همانا خداوند با صابرین است"

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها