0

تاریخچه عید نوروز

 
khodaeem1
khodaeem1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 89277
محل سکونت : خراسان رضوی

تاریخچه عید نوروز
جمعه 9 اسفند 1392  9:01 PM

تاریخچه عید نوروز عید نوروز تاریخچه عید عید نوروز نوروز باستانی بنیاد جشن نوروز جشن نوروز میر نوروزی آداب نوروزی رسم نوروز رسم عید عید

در‌مورد بنیاد جشن نوروز مطالب بیشماری بیان شده که در این‌جا نمونه‌هایی از آنها را ذکر می‌نماییم.

 

۱٫ در روایات زرتشتی و بیشتر نویسندگان ایرانی و عرب و شاعران از‌جمله فردوسی، بنیاد آن را به جمشید پادشاه پیشدادی نسبت می‌دهند و می‌گویند: جمشید شاه تختی بساخت که دیوان آن‌را بدوش گرفته به هوا بردند و به یک روزه از کوه دماوند به بابل فرود آوردند، مردم با مشاهده این عمل در شگفت شدند و آن روز خاص را نوروز خواندند.
فردوسی می‌گوید:

 

چـو خــورشیــد تـابـان میــان هــوا

نشستــه برو شــــاه فـــرمـــــانـــروا

جهـــان انجمن شــد بر آن تخت او

شــگفتی فــرو مــانــده از بخت او

بــه جمشیــد بر گــوهـر افشـانـدنـد

مرآن روز راروز نوروز خــوانــدنــد

ســر ســال نـو هـرمـز فــــرودیـــن

بر آســـوده از رنـــج روی زمیـــن

بـــزرگان به شـــادی بیـــاراستنـــد

مـی و جـام و رامشگـران خواستنـد

چنیــن جــشن فــرخ از آن روزگار

به ما ماند از آن خسروان یادگار(۱)

 

۲. حکیم عمر خیام در نوروزنامه راجع به جشن نوروز می‌گوید:


از آن بوده است که آفتاب در هر ۳۶۵ شبانه‌روز و ربعی به اول دقیقه حمل بازآید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان به او اقتدا کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند وآن تاریخ را نگاهدارند و بر پادشاهان واجب است که آیین و جشن و رسم ملوک را به‌جای آرند. از بهر مبارکی و خرمی‌کردن در اول سال هر‌کسی در نوروز جشن کند تا نوروز دیگر عمر در شادی گذراندند.

 

۳٫ این فصل «فروردگان» است که جشن‌آوری اجداد و نیاکان بود و چنان می‌پنداشتند که در پنج شب متوالی، ارواح طیبه مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال باز ماندگان به زمین فرود آمده و در خانه و آشیانه خویش مشغول تماشا و سرکشی می‌شوند، اگر خانه تمیز و پاک بود، ارواح مسرور بر می‌گردند، اما در غیر این صورت، آنان غمگین و ناراحت بر‌می‌گردند.

 

۴٫ روایتی دیگر می‌گوید که نیشکر را جمشید(۲)، در این روز پیدا کرد

و مردم از کشف و خاصیت آن متحیر شدند. سپس جمشید دستور داد تا از شهد آن شکر ساختند و به مردم هدیه دادند. آن روز را «نوروز» نامیدند.

 

۵٫ می‌گویند:

اهریمن، بلای خشکسالی و قحطی را بر کره زمین فرو نشانید، اما جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت وعاقبت اورا شکست داد. آن‌گاه خشکسالی و قحطی را از ریشه خشکانید و به زمین باز گشت. با بازگشت وی، درختان و هرنهال و چوب خشکی سبز شد. بسا مردم این روز را «نوروز» خواندند و هر کس به یمن و مبارکی، در تشتی جو کاشت و این رسم سبزی نشانیدن درایام نوروز از آن زمان تا به امروز باقی مانده است.

 

۶٫ بیرونی در آثار الباقیه‌(۳) می‌نویسد:

«از آداب جشن نوروز این بود که در صحن هر‌خانه به هفت ستون، هفت رقم از غلات می‌کاشتند و هر‌یک از آنها که بهتر می‌رویید، دلیل ترقی و خوبی آن نوع غله می‌دانستند».
در المحاسن و الاضداد نوشته شده: «بیست و پنج روز قبل از نوروز در صحن کاخ سلطنتی، دوازده ستون از خشت خام برپا می‌شد که بر هر‌یک از آنها یکی از حبوبات را می‌کاشتند و آنها را نمی‌چیدند مگر با نغمه‌سرایی و خواندن آواز. در ششمین روز نوروز این حبوب را می‌کندند و در مجلس پراکنده می‌نمودند وتا شانزدهم فروردین که مهر روز نام دارد آن را جمع نمی‌کردند(۴).

 

۷٫روایت های اسلامی درباره نوروز


آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

 

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

 

جشن نوروز

 

جشن نوروز دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: ۵ روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، ۵ روز دوم را به اشراف، ۵ روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، ۵ روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، ۵ روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

 

پنجه (خمسه مسترقه)


بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از ۱۲ ماه سال ۳۰ روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال ۱۳۰۴ ، که تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار می شد.

 

میر نوروزی


از جمله آیین های این جشن ۵ روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می کردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می کرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می کند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می کرد و چیزی می گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حکومتش را « بیش از ۵ روز» نمی داند.

 

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل ۷۰ سال پیش آگاهی داریم. بی گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاکم پنج روزه » است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».

 

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها