شعر تركي پدرم استغاثه به امام علي (ع)
سه شنبه 6 اسفند 1392 2:09 PM
(وقتي جسم مريضم بر تختخواب افتاد،هركجا بودي خودت رو برسون يا علي (ع))
(وقتي قلبم به تپش مي افتد و لبانم مي سوزند از عطش،از آب كوثر برايم بياور يا علي (ع))
(وقتي اختيار چشمانم از دستانم رفت و خانواده بر چانه ام دستمال بندند.)
(وقتي شيطان جام آب رو تو دستش به طرف من گرفته،ظالم رو از من دور كن يا علي (ع))
(وقتي روح از بدنم خارج شد و رفت،فاميل و آشنايان وقتي مي آيند تا دفنم كنند)
(وقتي نكير و منكر از من سوال مي كنند،جواب سوال ها رو يك يك به يادم بياور يا علي (ع))
(اگه از ترس زبانم بگيره و نتونم حرف بزنم،اعضاي بدنم به تكلم درمي آيند)
(اون زمان كه بدنم مي لرزه و تكيه گاهي ندارم،انتظار شفاعت رو دارم يا علي (ع))
(به دادم برس اي سرور اولياي خدا،آقاي من تويي به ياد آر نوكرت را)
(بفرماييد رها كنيد غلام قنبرم را،براي جعفرپور(من)كفايت مي كند يا علي (ع))
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست