پاسخ به:جواد الائمه
دوشنبه 9 شهریور 1388 9:52 PM
مرثيه امام جواد عليه السلام :
دردا كه گشت با من ، بيگانه يار جانى |
با دست خود مرا كشت ، لب تشنه در جوانى |
من از نفس فتادم ، برخاك رخ نهادم |
او مى زند به مرگم ، لبخند شادمانى |
اى بلبلان بناليد اى لاله ها بريزيد |
شد باغبان دلرا گلزار جان خزانى |
غم بدل نهفتم ، دردم بكس نگفتم |
بردم به گور با خودصد غصه نهانى |
لب تشنه ام ثوابى ، اى ام فضل آبى |
بالله اين نباشد، پاداش مهربانى |
بر ديده ام ستاره ، در سينه ام شراره |
با قلب پاره پاره ، رفتم زدار فانى |
عمر چو عمر يك آه ، كوتاه بود كوتاه |
شد اول حياتم پايان زندگانى |
دردا كه رفتم از حال از بس زدم پروبال |
در لانه اوفتادم از فرط ناتوانى |
گوئيد تشنه جان داد خاموش شد زفرياد |
از اين غريب تنها، پرسند اگر نشانى |
جانم به لب رسيده ميثم بگو كه ديده ؟ |
مرغى به لانه اين سان افتد زنعمه خوانى ؟ |