جملات و اصطلاحات روزمره زبان انگلیسی در رستوران/ بخش اول
شنبه 3 اسفند 1392 6:12 AM
بخش اول : کلیات Generalities
1- می توانی یک رستوران با کلاس بهم معرفی کنی؟
Can you put me onto a high-class restaurant?
2- دنبال یک رستوران ویژه غذاهای هندی میگردم.
I am looking for a restaurant specializing in Indian foods.
3- این نزدیکی ها دارند یک رستوران چینی راه می اندازند.
There’s a Chinese restaurant opening up nearby.
4- این رستوران کمی برای من گران است.
This restaurant is a bit pricey / expensive for me.
5- سابق این رستوران مورد علاقه من بود، ولی کیفیت غذاهایش اخیراً پایین آمده است.
This used to be my favorite restaurant, but the standard of cooking has fallen off recently.
6- من غذاهای ایرانی را به خارجی ترجیح می دهم. شما چی؟
I prefer Iranian foods to foreign foods. How about you?
7- دارم از گرسنگی می میرم. دیگه وقت شام است.
I am starving/ starved. It’s time for dinner.
8- نظرت چیه برای شام به همبرگر فروشی جدید برویم.
How about going to the new hamburger place for dinner?
9- بیا یک غذای مختصری بخوریم.
Let’s have a snack/ a bite.
10- اگر قبل از ناهار زیاد هله هوله بخوری، اشتهایت کور میشه.
If you eat a lot of junk food before lunch, you spoil you’re appetite.
11- امروز صبح صبحانه مفصلی خوردم و به همین خاطر آنقدرها گرسنه نیستم.
I had a big breakfast this morning, so I am that hungry.
12- شنیدم سوپ مرغ/ خورش مرغ اینجا خیلی خوشمزه است.
I hear the chicken soup/chicken stew here is very delicious.
13- بیا بریم داخل یک خوراک جوجه سفارش بدیم. بریم؟
Let’s go in and order a chicken dish, shall we?
14- باشه،ولی مهمون من.
Ok, but it’s my treat.
15- اما هفته قبل هم تو ناهار را حساب کردی!
But you treated me to lunch last week, too!
16- می خواهی دُنگی حساب کنیم؟(هر کس پول خودش را حساب کنه)
How about going Dutch?