الگوی تربیت مهدوی در نظام آموزشی کشور
یک شنبه 27 بهمن 1392 9:57 AM
چکیده
پرداختن به تربیت الهی نوآموزان و فراگیران جامعۀ اسلامی اعم از کودکان، نوجوانان و جوانان و تلاش برای تحقق حیات طیبه و قرب الهی، همواره از دغدغههای نظام تعلیم و تربیت کشورمان بوده است. در این راستا از گذشته تا کنون گامهایی هرچند نمادین و نهچندان بنیادین در ابعاد گوناگون تربیت اسلامی، دینی و قرآنی برداشته شده است.
روشن است که محور مشترک و تأکید قاطع ابعاد گوناگون تربیت الهی مبتنی آموزههای دینی و فقه شیعی، همانا کوشش برای تربیت انسانهایی موحد، پویا، امیدوار به آینده و منتظر مصلح جهانی است که ضمن دوری از اندیشههای پوچگرایانه، در تکاپوی دستیابی به حیات طیبه و ساختن جامعۀ زمینهساز و منتظر گام برمیدارند.
در سالهای اخیر با همت برنامهریزان تربیتی و مسئولان فرهنگی کشورمان، بهویژه با تولید «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، اقدامات برنامهای کلان و ریلگذاری اساسی در حوزۀ تربیت مهدوی فراگیران صورت گرفته است. اما لازم است برای تحقق اهداف برنامهها و راه اندازی الگوی تربیت مهدوی، گامهای اجرایی و عملیاتی مهمی برداشته شود که در این راستا، الگوی معرفی شده در پژوهش حاضر، با هدف شناسایی، تبیین و نهادینه ساختن راهبردهای عملیاتی تربیت مهدوی در حوزههای سهگانه مغزافزار، نرمافزار و سختافزار نظام تعلیم و تربیت کشورمان ارائه شده است.
واژگان کلیدی: مهدویت و انتظار، تربیت مهدوی، الگوی عملیاتی، سند تحول بنیادین.
مقدمه
اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی موعود و مصلح زمان به عنوان غایت و نهایت زندگی بشر، در مکتب تشیّع اهمیت ویژهای دارد و به لحاظ ریشه داشتن در مبانی اعتقادی و عملی شیعیان، دارای نقشی مهم در همۀ ابعاد زندگی آنهاست و به جرأت بیشترین تجربههای معنوی، عرفانی و اخلاقی در تاریخ شیعه، مرهون فرهنگ مهدوی و فرهنگ حسینی است (صمدی، 1385). البته موضوع مهدویت و انتظار در طول تاریخ از غبار زمان، تحریف بدخواهان و توطئۀ دشمنان مصون نمانده و گاه با افکار و ایدههای انحرافی و خرافی به بیراهه کشیده شده و هر کدام آفات و مضراتی را وارد این بحث کردهاند، به طوری که عدهای برای رسیدن به اهداف نفسانی و پلید خود، در پی تحریف و تخریب آن برآمدهاند و قدرتهای استکباری نیز برای تسلط بر منابع مسلمانان به این امر دامن زدهاند (خادمی شیرازی، 1365).
در این راستا بر منتظران واقعی و علمای جامعۀ اسلامی است که نسبت به تبیین چهرۀ حقیقی حضرت حجت(عج) و تبیین آموزۀ مهدویت وجهۀ همت بگمارند که البته نقش و رسالت نهادهای فرهنگی بهویژه نهاد تعلیم و تربیت در حکومت اسلامی نسبت به زدودن غبار تحریف و توطئه و نیز آگاهیبخشی و ترویج فرهنگ انتظار و مهدویت در میان فراگیران و جوانان جامعۀ اسلامی، کلیدی است.
بنابراین در این نوشتار، به روش توصیفی _ تحلیلی ضمن تبیین ضرورت و آسیبشناسی وضعیت موجود نظام آموزشی در پرداختن به تربیت مهدوی، الگوی پیشنهادی عملیاتی توأم با مکانیسمهای اجرایی و راهبردهای عملی در جهت راهاندازی و توسعۀ تربیت مهدوی برای نظام آموزشی کشورمان متناسب با افق و دورنمای برنامههای فرادستی، بهویژه « سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کشور» معرفی کردهایم.
اهمیت و ضرورت نگرش ایجابی به حوزۀ تربیت مهدوی
تعلیم و تربیت اسلامی تحت تأثیر ارزشها و آرمانهای برآمده از آموزههای دینی و جهانبینی اسلامی، غایاتی مانند رشد و هدایت، طهارت و حیات طیبه، ایمان و تقوا، قرب الهی، رضوان احدیت، عبادت و عبودیت را پیگیری میکند؛ بهطوری که کارویژۀ تربیت دینی در جامعۀ اسلامی همانا شکلدهی به باورها و ایمان و اعتقادات فراگیران، متناسب با ارزشها و تعالیم دینی است.
در این راستا، یکی از آرمانهایی که با اهداف مزبور هماهنگ است، ایمان به فلسفۀ غیبت و انتظار فرج در اصلاح امور زمان که از بُعد جامعهشناختی، برای تأمین سلامت روانی افراد، کنترل ناهنجاریهای اجتماعی و اصلاح جامعه کارساز بوده، بهطوری که احساس «عدالت اجتماعی» به عنوان نتیجۀ باور به مهدویت، انگیزۀ مناسبی برای جلوگیری از ارتکاب جرم و ناهنجاری است. همچنین از منظر روانشناختی، انتظار، امیدواری و وعدۀ پیروزی حتمی، موجب سلامت و قوت روحی و روانی در شخص منتظر گردیده و نهایتاً هنجارها و مدلهای رفتاری غالب، زمینۀ همنوایی، همبستگی و نظم اجتماعی در جامعه را موجب میگردد (حسینزاده و همکاران، 1388: 139) که این خود برگرفته از رویکرد «تربیت مهدوی» است و باید از جهتگیریهای غالب و کلان تربیت دینی در جامعه باشد.
همچنین باور به مهدویت و انتظار فرج، آموزهای دینی است. بنابراین مهمترین اهمیّتهای کارکردی تربیت مهدوی در حوزۀ تربیت دینی برای نوجوانان و جوانان به عنوان سرمایههای اجتماعی جامعه _ که بهترین دوران زندگی و سرمایه عمر خود را در اختیار نهاد آموزش و پرورش قرار میدهند _ متناسب با سطوح سنی و ویژگیهای رشدی آنها، ایجاد نشاط و امیدبخشی، فاصله گرفتن از روزمرگی، نجات از ناامیدی و امیدوار به آینده بودن، الگوی عمل داشتن، مراقبت دائمی، انتظار عالی، پاسداری از آیین الهی و... است.
افزون بر کاکرد تربیت دینی در تعمیق و ترویج باورها و اعتقادات منجیگرایانه و تأکید بر نقش آموزۀ انتظار و مهدویت در زندگی فردی و اجتماعی، یکی از مؤلفههای مهم در زمینهسازی ظهور حضرت حجت(عج) و شکلدهی جامعۀ زمینهساز، توجه به نقش انسان و مقولۀ نیروسازی و تربیت منتظران واقعی در راستای تحقق انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) است؛ زیرا اراده و محتوای باطنی انسان، علّتالعلل همۀ تغییر و تحولات اجتماعی است.
بنابراین تربیت مهدوی مبتنی بر فلسفۀ تعلیم و تربیت اسلامی، نقشی محوری و مهم در زمینهسازی برای ظهور ایفا میکند و لازم است که دولت زمینهساز نسبت به سیاستگذاری در تعلیم و تربیت و تدوین نظام آموزش و پرورش بر اساس آموزۀ مهدویت و انتظار، اهتمام ورزد (موسوی، 1388: 89). بنابراین ضروری است در راستای تدبیر اقدامات تربیتی و راهبردهای مهندسی فرهنگی برای زمینهسازی ظهور، متولیان فرهنگ و اندیشۀ اجتماع، فعالیتهای فرهنگی را هماهنگ با آرمان ظهور و در راستای تسهیل و تعجیل ظهور امام(عج) تنظیم نموده و قوانین و برنامههایی را در این جهتگیری تدوین کنند و راهکارهای عملی کردن آن را نیز اندیشیده و پیشنهاد دهند (حائریپور، 1389: 187).
رویکرد تربیت مهدوی مبتنی بر فلسفۀ انتظار، دلالتهای متعددی برای برنامههای آموزشی، تربیتی و درسی، بهویژه برنامۀ درسی تربیت دینی دارد. به طوری که برنامهها باید بتواند ضمن انتقال دانش، تقویت نگرش و توسعۀ رفتارهای عملی و آمادگیهای فردی و اجتماعی افراد، زمینۀ تحقق اهداف تربیت مهدوی و آرمانهای فلسفۀ انتظار را افزایش دهد (مرزوقی، 1387؛ پهلوان، 1382). بنابراین میتوان گفت مهدویت و انتظار، با توجه به ابعاد شخصیت آدمی و حوزههای سهگانۀ اثرگذاری اقدامات تربیتی و یادگیری، دلالتهای تربیتی گوناگونی دارد که عبارتند از: الف) دلالتهای تربیت مهدوی در حوزۀ بینشها که شامل کمک در شناخت معیارهای حق و باطل، خردورزی، نجات از دام شکگرایی و تزلزل در حوزۀ اندیشه و تعمیق بینش و بصیرت مهدوی است.
ب) دلالتهای تربیت مهدوی در حوزۀ گرایشها که شامل تخلّق به فضایل انسانی، امید به آیندۀ روشن، صبر و استقامت، وابستگی نداشتن و تسلیم نشدن به اوضاع موجود، شجاعت و شهامت در تغییر اوضاع و شرایط، جوشش عواطف معنوی سازنده، هویتبخشی و رهایی از پوچی و بیهدفی است. ج) دلالتهای تربیت مهدوی در حوزۀ رفتارها که شامل پویایی و سازندگی، تعهد و مسئولیت، مدیریت تحول، مجاهدت در برپایی حق، عدالت گرایی، وحدت و همگرایی است (موسوی، 1388: 96).
آسیب شناسی ظرفیتها و چالشهای رویکرد تربیت مهدوی در نظام آموزشی
الف) فرصتها و ظرفیتهای بالقوۀ نظام آموزشی در حوزۀ تربیت مهدوی
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، ضمن مطالعات گسترده دربارۀ اهداف و غایات نظام آموزش و پرورش، نسبت به مد نظر قرار گرفتن و توجه به چهار هدف زمینهساز برای وصول به هدف غایی تعلیم و تربیت _ که همان رسیدن به کمال و قرب الهی است _ تأکید شده که این چهار هدف زمینهساز عبارتند از: یکم. تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با مبدأ آفرینش؛ دوم. تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با خویشتن؛ سوم. تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با جامعۀ خود؛ چهارم. تعلیم و تربیت فرد در ارتباط با عالم طبیعت (همو، 1384: 13).
همچنین در فصل اول «قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش» مصوب1366، با عنوان «اهداف اساسی وزارت آموزش و پرورش» چنین آمده است: مادۀ 1. تقویت و تحکیم مبانی اعتقادی و معنوی دانشآموزان از طریق تبیین و تعلیم اصول و معارف احکام دین مبین اسلام و مذهب جعفری اثنیعشری بر اساس عقل، قرآن و سنت معصومین(ع)؛ مادۀ 2.
رشد فضایل اخلاقی و تزکیۀ دانشآموزان بر پایۀ تعالیم عالیۀ اسلام، تبیین ارزشهای اسلامی و پرورش دانشآموزان بر اساس آنها، تقویت و تحکیم روحیۀ اتکا به خدا و اعتماد به نفس، ایجاد روحیۀ تعبد دینی و التزام عملی به احکام اسلامی، ارتقای بینش سیاسی بر اساس اصل ولایت فقیه در زمینههای مختلف جهت مشارکت آگاهانه در سرنوشت سیاسی کشور، ... رشد دادن و تقویت روحیۀ عدالتپذیری و عدالتگستری و ظلمستیزی و مبارزه با تبعیضات ناروا و حمایت از مظلومین و مستضعفین، ... . (همو، 1380)
در این راستا اهداف تربیتی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی، بهویژه تربیت مهدوی که برگرفته از آموزههای قرآنی، اسلامی و اعتقادات اصیل و منجیگرایانۀ شیعه بوده و همۀ ابعاد وجودی متربی (بُعد معنوی، جسمانی، عقلانی، اخلاقی، عاطفی، اجتماعی) را در بر میگیرد، عبارتند از:
الف) اهداف تربیت مهدوی در وظایف انسان نسبت به خداوند: خداشناسی، پرهیزگاری، عبادت و بندگی؛
ب) اهداف تربیت مهدوی در وظایف انسان نسبت به خود: اندیشهورزی و کسب علم و معرفت، کسب ایمان و فضایل اخلاقی، تعدیل و هدایت غرایز، توجه همزمان به بعد جسمانی و روحانی و... ؛ ج) اهداف تربیت مهدوی در وظایف انسان نسبت به دیگران: ارتباطات اجتماعی، ارتباطات اقتصادی، ارتباطات سیاسی، ارتباطات فرهنگی و... ؛ د) اهداف تربیت مهدوی در وظایف انسان نسبت به طبیعت: شناخت طبیعت و استفادۀ شایسته از آن. لذا آشکار است که اهداف مطرح تربیت مهدوی مورد اشاره، با اهداف زمینهسازِ تحقق هدف غایی مصوب و تعریف شده برای نظام آموزش و پرورش همخوانی دارد (صالحی، 1386).
همچنین در راستای آسیبشناسی رویکرد کنونی نظام تربیتی کشور به موضوع تربیت مهدوی فراگیران و بررسی ظرفیتهای بالقوه و چالشهای اساسی در اینباره میتوان استدلال کرد که اگرچه خوشبختانه در سالهای اخیر و به دنبال بازنگری و تدوین فلسفۀ تربیتی برای نظام تعلیم و تربیت کشور، با توجه به لزوم انطباق همۀ شئون زندگی آدمی با نظام معیار و ضرورت انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانۀ آن توسط افراد جامعه، گامهای مطلوبی برداشته شده، تربیت دینی و اخلاقی نسبت به سایر ساحتهای تربیت، محوریت داشته و از اولویت برخوردار است.
در این راستا نیز آموزۀ مهدویت در قالب جهانبینی توحیدی و الهی، یکی از آموزههای فقه شیعی است که میتواند ضمن تأثیرپذیری از مکتب تربیتی اسلام، شکل دهندۀ نوعی فلسفۀ تربیتی انتظار مبتنی بر فلسفه تربیتی اسلامی باشد (موسوی، 1388: 97).
خوشبختانه در راستای شکلگیری نوعی رویکرد تربیت مهدوی، در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چنین آمده است: یکی از ویژگیهای اصلی حیات طیبه، تکیه بر ارزشهای غایی زندگی _ قرب الی الله _ و نظام معیار متناسب با آن، یعنی مبانی و ارزشهای مقبول دین اسلام است؛ زیرا با توجه به لزوم پذیرش ربوبیت خداوند متعال، به عنوان یگانه رب حقیقی جهان و انسان، این نظام معیار، جهت اساسی نحوۀ تحقق حیات طیبه را در همۀ مراتب و ابعاد آن مشخص مینماید.
بنابراین انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانۀ نظام معیار ربوبی و انطباق همۀ ابعاد زندگی با این نظام، وجه تمایز اساسی حیات طیبه از زندگی غیردینی (= سکولار) رایج محسوب میشود که نقطۀ اوج و حقیقت آن در جامعۀ جهانی مهدوی محقق میگردد. (وزارت آموزش و پرورش، 1390: فصل اول، بخش کلیات و ترسیم حیات طیبه)
در جای دیگر نیز میخوانیم: 1. آموزههای قرآن کریم، نقش معنوی، اسوهای، هدایتی و تربیتی پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) و ائمه معصومین(ع) بهویژه امام زمان(عج) و ولایتمداری در تمام ساحتها برای تحقق جامعۀ عدل جهانی (جامعۀ مهدوی) (گزارۀ 1)؛ 2. آموزههای بنیادین مهدویت و انتظار که رمز هویت اسلام ناب و عامل حیات و بقای آن در عصر غیبت است، به عنوان مهمترین رسالت منتظران در عصر غیبت میباشد (گزارۀ 2)؛ 3. وطندوستی و افتخار به ارزشهای اصیل و ماندگار اسلامی _ ایرانی و اهتمام به برپایی جامعۀ مهدوی (گزارۀ 20). (همان: فصل دوم، بخش بیانیۀ ارزشها، گزارههای ارزشی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی)
چنانکه اشاره شد، در متن سند تحول بنیادین، برای نخستینبار در تاریخچۀ نظام آموزش و پرورش ایران صراحتاً به برخی اصول، مبانی و اهداف در زمینۀ تربیت مهدوی فراگیران و انتقال آموزههای مهدویت، ترویج فرهنگ انتظار ظهور، معیار حیات طیبه و ایجاد جامعۀ زمینهساز ظهور پرداخته شده و ظرفیتها و جهتگیریهای ویژهای تعبیه گردیده است.