پاسخ به:روششناسی تفسیر اجتماعی قرآن 1
یک شنبه 27 بهمن 1392 8:15 AM
تفسیر اجتماعی بازتابی از رابطه قرآن و جامعه شناسی
اگر تفسیر را فهم و درک مفاد استعمالی و مراد جدّی خداوند از آیات قرآن کریم با شرایط لازم آن بدانیم (ر.ک. به: رضایی اصفهانی، محمد علی، منطق تفسیر؛ بابایی، روش تفسیر قرآن)، به طور قطع تفسیر اجتماعی با رویکرد و نگرش جامعهشناختی، از جمله گرایشهای تفسیری است که مفسر سعی دارد بر اساس یافتههای این دسته از علوم و با کمک آنها به ضمیمة شرایط لازم، به کشف معانی و مفاد استعمالی قرآنکریم راه یابد؛ نوعی بهرهگیری از یافتههای قابل اعتماد علمی که بر اساس عقل و عرف میتوان به کمک آن پرده از برخی اجمال و ابهامات آیات الهی کنار زد و بخشی از حقایق آن را روشنتر نمود.
بر این اساس ـ صرفنظر از مباحث جنجالی در مفهوم تفسیر علمی، و تسرّی جریان تفسیر علمی به حوزة علومانسانی (از این جهت که این علوم موضوع مطالعه و روش پژوهش ویژه دارند) ـ مفهوم تفسیر اجتماعی با رویکرد جامعهشناختی را میتوان دارای دو جنبة اساسی دانست:
الف) بهرهمندی از دانش جامعه شناسی و دستآوردهای متقن آن در ابعاد مختلف نظری و کاربردی برای فهم بهتر و دقیقتر محتوای آیات قرآنی و برداشت نو از آن؛ به گونهای که بتوان به شیوة عقلانی و منطقی از آن دفاع کرد و دستآوردهای عقل و شرع آن را تأیید نماید.
ب) بهرهمندی از قرآن کریم برای استخراج اصول و قواعد تفکر اجتماعی و استنباط نظام جامع اجتماعی از آن؛ به گونهای که این یافتهها دیگر بخشهای قرآنی در زمینه مباحث اجتماعی را تبیین کند و مفسر و تحلیلگر اجتماعی را قادر سازد تا ضمن تحلیل و بررسی مسائل پیرامونی جامعه کنونی با قرآن کریم، به اصلاح و بازسازی مبانی جامعه شناختی دست بزند و در حوزه روششناختی، وحی را منبع دیگر شناخت در تحلیل و کشف مسائل اجتماعی به حساب آورد.
برای تأیید برداشت این دو جنبه، ضمن توجه دادن دوباره خواننده محترم به آنچه در خصوص حاکمیت روح اجتماعی بر تمام دستورات و توصیههای قرآن کریم در صفحات پیشین آمد، دقت در جدول زیر، به عنوان یک مقایسه کوتاه بین موضوعات محوری در جامعهشناسی و آیات مختلف قرآنی، راهگشاست.
موضوع و محور جامعهشناختی | معادلها و آیات قرآنی | |
1 | جامعه، جامعهگرایی و مفاهیم مربوط | استفاده قرآن از واژه قوم (383 بار) ناس (240 بار) امت (64 بار) قریه (56 بار) اناس (5 بار) ... . |
2 | اعتقادات دینی جامعه |
رابطة ایمان و افزایش برکات وَلَوْ أَنَّ أَهْلَالْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ؛ (اعراف/96) «و اگر (بر فرض) اهل آبادىها ایمان مىآوردند و خودنگهدارى مىکردند، حتماً برکاتى از آسمان و زمین بر آنان مىگشودیم». |
3 | قانونمندی جامعه و تاریخ |
سنّتهای الهی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُواکَیْفَکَانَ عَاقِبَةُالْمُکَذِّبِینَ؛ (آلعمران/ 137) «به یقین، پیش از شما، سنّتها [و روشهایى وجود داشته که] سپرى شده است. پس در زمین گردش کنید و بنگرید فرجامِ تکذیب کنندگان چگونه بوده است؟!» |
4 | نقش فرد در جامعه |
پیرو سازی رهبران إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعاً؛ (قصص/4) «در واقع، فرعون در زمین (مصر) برترىجویى کرد و اهل آن را گروههایى قرارداد». |
5 | پایگاه اجتماعی |
خداوند موقعیتها را فراهم میکند نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَعِیشَتَهُمْ فِیالْحَیَاةِ الدُّنْیَا...؛ (زخرف/32) «ما وسایل زندگى آنان را در زندگى دنیا بین آنان تقسیم کردیم و ...». |
6 | توجه به تفاوتها در جنس و نژاد |
خداوند موقعیتها را فراهم میکند ریشة تفاوتها از نظر قرآن یَاأَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثَى...؛ (حجرات/ 13) «اىمردم! در واقع، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم...». |
7 | جامعه آرمانی (مدینة فاضله) |
پاکان و صالحان سازندگان جامعة آرمانی وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ....؛ (نور/55) «خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و [کارهاى] شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد». |
نتیجه بحث و تأمل در جدول گویای نوعی همآنی در مفاهیم اساسی جامعهشناسی و تفسیر اجتماعی قرآن کریم است. برای نمونه به محور اوّل جدول که ناظر به مفهوم جامعه و جامعهگرایی است، توجه کنید.هرچند در قرآن کریم مفهوم جامعه را نداریم؛ لیکن معادلهای مختلفی برای آن میتوان یافت، تأملی در کالبد شکافی این مفهوم و ارتباط آن با موضوعات قرآنکریم در این خصوص راهگشاست.
جامعه در مفهوم لغوی اسم فاعل مؤنث به معنای گردکردن و گردآوردن است و معنای عرفی آن گروه یا گروههای انسانی است؛ به این شرط که در آن، جهتِ جمع و وحدتی لحاظ شده باشد. بر این اساس گروه مردم یک روستا، استان، دین، جغرافیا، یا یک شغل را میتوان یک جامعه نامید.جامعه معنایی اصطلاحی نیز دارد که به دلیل نبود تعریف مورد اتفاق، به بررسی ملاکهایی برای تعیین کردن آن نیاز دارد که به دلیل اهمیت، به اختصار، مرور میشود.
1. ملاک جامعه بودن را جدایی مکانی بدانیم که به سه گونه تصورپذیر است:الف) شرط تحقق یک جامعه آن است که گروهی از انسانها در یک محدودة سرزمینی زندگی کنند. ب) شرط تحقق یک جامعه آن است که گروهی از انسانها گرد هم آیند و در فعالیتهایی که برای اداره زندگی آنها ضروری است، مشارکت کنند و از عواید و منافع آنها برخوردار گردند؛ به این معنا که تحت یک نظام تقسیم کار با هم مرتبط باشند و عایدات آن را نیز بین خود تقسیم کنند. ج) منظور از جامعة واحد، گروهی از مردم هستند که در یک نظام جداگانه سازمان یافتهاند و امور آن را، مستقل از نظارت بیرونی، اداره میکنند، یعنی یک حاکمیت واحد و مستقل سیاسی دارند.
2. ملاک جامعه را اصول فکری و عقایدی دانست که از آن انتظامات، قوانین، شریعت و امور سیاسی ـ اقتصادی منشعب میشود. بر این اساس گاهی جوامع را به جوامع اسلامی، کمونیستی، سرمایهداری یا دینی، بدون مرز بندی جغرافیایی، تقسیم میکنند. 3. ملاک جامعه بودن را جدایی زمانی بدانیم، به این معنا که، هرگاه در ساختار اجتماعی یک گروه خاص از انسانها که در یک سرزمین معینی زندگی میکنند و جامعهای واحد و جداگانه را تشکیل میدهند، تغییر مهمی پدیدار شود؛ به گونهای جامعه که بعد از آن تغییر، نسبت به گذشتهاش متمایز شود. در واقع ما دو جامعه با دو خصوصیت داریم که عمده نهادهای اجتماعی آن تغییر اساسی کرده است، مانند: جامعه صدر اسلام با قبل از آن، یا جامعه بعد از انقلاب ایران و قبل از انقلاب.
با توجه به ملاکهای یاد شده، به نظر میرسد تعریف جامعه به دو سطح رویین و زیرین ناظر است. سطح زیرین محتوای مفهومی جامعه، ناظر به عقاید، افکار و اصول فکری و اندیشههاست و سطح رویین آن مربوط به بعد مکانی، جغرافیایی و قالبهای نه چندان پیچیده است که بر اساس آنها فعالیتهای اجتماعی، صورتی عینی و روزمره به خود میگیرد و آغاز و انجام مییابد.
با پذیرش این برداشت از مفهوم جامعه که جمعی سازگار بین ملاکهای زمانی، مکانی، و اندیشهای است، به نظر میرسد با مراجعه به مفاهیم مشابه این مفهوم در قرآن کریم، هر دو سطح مورد نظر قرآن کریم باشد. آنجا که سخن از حضور یک پیامبر در بین یک گروه از مردم است فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ؛ (بقره/ 213) و وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ؛ (رعد/ 7) و آنجا که سخن از اعتقاد و باورهای یک گروه است إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِیَعاً؛ (مریم/ 20) و آنجا که قرآن بر محوریت زمانی تأکید دارد إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجاً؛ (نصر/ 1 و 2) همه گویای ناظر بودن آیات به بعد مکانی، زمانی و اندیشهای جامعه است (عبدالجبار محمد، المجتمع، 6) که پیگیری ابعاد آن فرصت و مجال دیگری را میطلبد.
منابع
1. آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، ترجمه: باقر پرهام، نشر علمی ـ فرهنگی، تهران، 1384 ش.
2. امزیان، محمد محمد، روش تحقیق در علوم اجتماعی از اثباتگرایی تا هنجارگرایی، ترجمه: عبدالقادر سواری، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم 1380 ش.
3. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 17، «جامعه در قرآن»، نشر اسراء، قم، 1388 ش.
4. رضایی اصفهانی، محمد علی، منطق تفسیر 1 و 2، نشر جامعةالمصطفی العالمیه، قم 1387 ش.
5. زمانی، محمد حسن، مستشرقان و قرآن، قم، موسسه بوستان کتاب، 1385، چ اول.
6. سمالوطی، بنیل، بناء المجتمع الاسلامی و نظمه «دراسته فی علوم الاجتماع الاسلامی»، دار الشروق، جدّة، 1428 هـ . ق.
7. صدر، محمد باقر، سنتهای تاریخ در قرآن، ترجمه: سید جمال موسوی، انتشارات اسلامی، قم، 1388 ش.
8. طالقانی، سید محمود، پرتویی از قرآن، نشر شرکت سهامی، تهران، 1381 ش.
9. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
10. عبدالجبار، محمد، المجتمع، بحوث فی المذهب الاجتماعی القرآنی، دارالاضواء، بیروت، 1987 م.
11. گروهی از نویسندگان، در آمدی بر جامعه شناسی اسلامی، نشر دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، قم، 1373 ش.
12. مؤدب، سید رضا، روشهای تفسیر قرآن، نشر دانشگاه قم، 1386 ش.
13. مصباح، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قران، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1380 ش.
14. مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ در قرآن، (مجموعه آثار ج 2) نشر صدرا، قم.
15. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، 1376 ش.
مکارم، محمد حسن، مدینه فاضله در متون اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1377 ش.
محمد رضا آقایی/عضو هیئت علمی جامعه المصطفی (ص) العالمیه
منبع: مجله قرآن و علم شماره 5
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست