پاسخ به:هفته بیست وچهارم:...( " یقظه")...
جمعه 2 اسفند 1392 5:42 PM
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسراء : حضرت آيت الله جوادي آملي در درس اخلاق خود به بیان اهمیت توجه انسان به بیداری معنوی و دوری از خواب و غفلت در این زمینه پرداختند و فرمودند: اوّلين مرحله سير و سلوك، يَقظه و بيداري است. در برخي از روايات آمده است كه بسياري از مردم خواباند. در بعضي از دعاهاي ماه مبارك رمضان هم درخواست بيداري مطرح است كه به خداي سبحان عرض ميكنيم خدايا ما را از خواب غفلت بيدار كن!
ایشان با بیان این نکته که علاماتی وجود دارد که مشخص می کند ما خوابیم یا بیدار، گفتند: خواب و بيداري ديگر حقيقت شرعيه ندارد كه مثلاً شارع بگويد خواب چيست بيداري چيست فقط در مناجاتها و دعاها ما را به بيداري تشويق ميكنند و از خواب بر حذر ميدارند آن جملههاي نوراني مناجات شعبانيه كه به خدا عرض ميكنيم خدايا ما هيچ وقت اهل سير و سلوك نبوديم توفيق مناجات با شما را نداشتيم مگر آن مرحله كه شما ما را از فيض يقظه و بيداري برخوردار كرده باشيد و ما را بيدار كرده باشيد.
حضرت آیت الله جوادی املی با اشاره به حدیثی از امام باقر(ع) مبنی بر سفارش ایشان بر عرضه اعمال بر قرآن و میزان بودن قرآن فرمودند: براي اينكه معلوم بشود خوابيم يا بيدار بايد خود را بر قرآن كريم عرضه كنيم كه واقعاً خوابيدهايم يا بيدار چون خواب و بيداري يك امر عرفي است و همه ما هر روز اين را تجربه ميكنيم. اين به عنوان حقيقت شرعيه نظير صوم و صلات مطرح نيست كه ما آيهاي یا روايتي داشته باشيم كه خواب و بيداري را معنا كند.
استاد بزرگ اخلاق علامات انسان خواب و غفلت زده را برشمرده و فرمودند: يك انسان خوابيده حركاتش منظّم نيست اگر هم حرف بزند حرفهايش موزون نيست نه حرفهاي انسان خوابيده منظّم و موزون و منطقي است نه حركاتش موزون و منظّم و منطقي است نه بين حركات و گفتارهاي او يك ربط منطقي است اين سه نشانه خواب است اگر كسي خوابيده است حرفهايي كه ميزند منطقي و موزون نيست حركاتي هم كه ميكند منطقي و موزون نيست بين حركات و گفتههاي او هم ربط منطقي نيست
نمونه دوم كه قويتر از نمونه اول است اين است كه در بيداري كاملاً رابطه منطقي است يعني كسي ميتواند بگويد من در دوران نوجواني دبستان رفتم، راهنمايي رفتم، دبيرستان رفتم يا حوزه رفتم فلان مراحل علمي را پشت سر گذاشتم و الآن اين هم پاياننامه و مدرك من است. پس بين خوابها هيچ رابطه منطقي نيست بين بيداريها كاملاً رابطه منطقي است پس معلوم ميشود بيداري چيست خوابيدن چيست .
ایشان در ادامه نتیجه گیری کردند: برخيها الآن ممكن است شصت سال يا پنجاه سال عمر داشته باشند از آنها سؤال بكنند كه پاياننامه اين پنجاه سالت چيست چيزي در دستش نيست اين معلوم ميشود پنجاه سال واقعاً خواب بود براي اينكه هيچ رابطهاي بين اين دوران عمرش نيست پايان نامهاي ندارد نه كتابي نوشته نه راهي را رفته نه خدمتي به جامعه كرده اين ديگر برهان فلسفي نميخواهد اين ديگر حكمت و فلسفه نميخواهد اين فقه و اصول نميخواهد اين كاملاً وقتي خودش را محاسبه كند معلوم ميشود پنجاه سال خواب بود .
استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به عظمت مرگ اذعان داشتند: برخی انسانها وقتي هم كه مُردند مدّتهاي مديد نميفهمند مردند ميبينند وضع عوض شد صحنه عوض شد افرادي را ميبينند كه قبلاً نميديدند صحنههايي را ميبينند كه برايشان ناشناس است بعد از مدّتها رنج تازه ميفهمند كه مُردند و نام مبارك پيغمبر(عليه و علي آله آلاف التحيّة و الثناء) اصلاً به يادشان نميآيد اينكه در قبر تلقين ميكنند ميگويند بدان كه پيامبر شما كيست كتاب شما چيست ائمه شما چه كسانياند براي اينكه مَلكه بشود مگر جريان مرگ كار آساني است شما ببينيد انسان در دوران فرتوتي و كهنسالي يك مختصر بيماري ميگيرد گرفتار فراموشي ميشود وقتي كه يك مختصر كسالت باعث ميشود كه برخي از سلولهاي مغز آسيب ببيند و صلاحيّتش را براي ابزار بودن از دست بدهد و انسان همه چيز را فراموش بكند اين وقتي كه حادثه مرگ پيش ميآيد چه خواهد شد.
استاد بزرگ اخلاق در پایان این بخش از سخنان خود گفتند:
هيچ لذّتي براي مؤمن به اندازه لذّت مردن نيست چرا که همه آنچه مورد علاقه اوست از يادش ميرود، اين فراموشي از بهترين نعمتهاست. همچنين در روايات كتاب الجنائز كافي آمده که هيچ لذّتي براي مؤمن بالاتر از لذّت مرگ نيست براي اينكه چهارده معصوم كنار بالين او حاضرند.
ايشان نتيجه گرفتند:
پس ما ميتوانيم اين راه را داشته باشيم كه خيلي خوب بميريم و قبل از آن خيلي خوب زندگي كنيم.