0

هفته بیست وچهارم:...( " یقظه")...

 
onlygod260
onlygod260
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1392 
تعداد پست ها : 86
محل سکونت : فارس

پاسخ به:هفته بیست وچهارم:...( " یقظه")...
شنبه 26 بهمن 1392  3:33 PM

یقظه و بیدارى

سعادت و کمال انسان در چیست؟ در فرهنگ و تمدّن مادّى و سکولار غرب، خوشبختى و سعادت فرد با شاخص لذّتهاى حیوانى و نفسانى و کامیابى و کمال جامعه با شاخص توسعه و توانمندى اقتصادى تعریف و سنجیده می‌شود. در قرآن کریم تصریحات و اشارات فراوانى وجود دارد که از آنها عظمت فوق‌العاده و بى‌نظیر انسان در جهان آفرینش فهمیده می‌شود. سجده تمامی‌ ملائکه بر آدم، تبریک گفتن خداوند به خویشتن به‌عنوان نیکوترین آفرینندگان به هنگام آفریدن و دمیدن روح انسانى در کالبد بشر، مقام جانشینی خدا و... نمونه‌هایى از اشارات و تصریحات قرآن بر منزلت و مرتبه عظیم انسان است. اما آیا این همه عظمت، ناظر بر جنبه‌هاى ظاهرى و طبیعى بشر است؟ بی‌شک خیر! زیرا بسیارى از حیوانات در این جنبه‌ها بر انسان برترى دارند؛ پس راز این منزلت فوقالعاده و بى‌نظیر را باید در حقیقت و گوهر انسانى او یافت.

قرآن کریم انسان را به اندیشیدن در مورد حقیقت انسانى خود فرا خوانده و با تأکید بسیار از او خواسته است از خود غافل نشود و به خویش بیندیشد. نیندیشیدن در مورد حقیقت وجودى خود، سبب شده است بسیارى از انسانها از خویش غافل و ناآگاه بمانند و تصوّرى که از خود دارند صرفاً به جنبه‌هاى ظاهرى و جسمانى‌شان محدود شود. این در حالى است که بدن، مَرکب انسان براى سیر او در عالم طبیعت است و خود انسان غیر از این مرکب است. در عوالم قبل از دنیا، انسان بود ولى این بدن خاکى و طبیعى وجود نداشت. انسان پیش از دنیا عوالم متعدّدى را طى کرده است: عالم انوار، عالم اظلّه و اشباح و عالم ذر. حقیقت انسانى هنگامی‌ که به هر عالمی‌ وارد می‌شد، پیکر و مرکبى از جنس آن عالم در اختیارش قرار می‌گرفت تا به‌وسیله آن، عالَم مزبور را طى کند و در پایان راه از آن مرکب فرود می‌آمد و از آن پیکر جدا می‌شد. پیکر و مرکب مزبور در آن عالم باقى می‌ماند و او به عالم جدیدى وارد می‌شد و پیکر و مرکبى از جنس عالم جدید در اختیارش قرار می‌گرفت. بر همین اساس، هنگام ورود به عالم طبیعت و دنیا نیز مرکب و پیکرى جسمانى و از جنس عالم طبیعت به او داده شد تا دنیا را با آن طى کند. این امر در عوالم بعدى همچون محشر و قیامت نیز ادامه می‌یابد. بى‌خبر ماندن انسان از حقیقت خود سبب می‌شود از گنجهاى عظیمی‌ که در وجودش نهفته است بى بهره بماند و در عین برخوردارى از عظیم‌ترین سرمایه‌ها، در تهیدستى به‌سر برَد.

خدایا

شرمسارم که بر درو دیوار شهرم همه جا نام توست اما دریغ از اینکه در رفتار و کردارها بتوانم ترا بیابم

تشکرات از این پست
yarabyarabyarab hoseinh1990 omiddeymi1368 lindhfvhidld
دسترسی سریع به انجمن ها