معرفی استان اردبیل
شنبه 19 بهمن 1392 8:17 PM
موقعيت جغرافيايى و تقسيمات سياسى استان
استان اردبيل در شمال غربي فلات ايران، با بيش از 18 هزار و 50 كيلومترمربع، يك درصد مساحت كل كشور را تشكيل ميدهد. اين استان از شمال به رود ارس، دشت مغان و بالهارود در جمهوري آذربايجان، از شرق به رشتهكوههاي طالش و بغرو در استان گيلان، از جنوب به رشتهكوهها، درهها و جلگههاي به هم پيوستهٔ استان زنجان و از غرب به استان آذربايجان شرقي محدود است.
از نظر مختصات جغرافيايي، مدارهاي 37 درجه و 45 دقيقه و 39 درجه و 42 دقيقه شمالي و منتهياليه شمالي و جنوبي و نصفالنهارهاي، 48 درجه و 55 دقيقه و 47 درجه و 3 دقيقه منتهياليه غربي و شرقي، استان را ميپوشانند.
چهار شهرستان اين استان در طول 282/5 كيلومتر با جمهوري آذربايجان هم مرزاند. در 159 كيلومتر از اين مرز، رودهاي ارس و بالهارود جريان دارند. در طول اين مرز, استان اردبيل با جمهوري آذربايجان از دو نقطه اصلاندوزو بيلهسوار ارتباط دارد.
آذربايجان شرقي 324 كيلومتر مرز مشترك با شهرستانهاي پارسآباد، مشگينشهر، اردبيل و خلخال دارد. استان اردبيل نيز در جنوب با استان زنجان همجوار است و در طول 62/5 كيلومتر، همسايه جنوبي شهرستان خلخال است. با وجود وحدت قومي و فرهنگي، موانع طبيعي بين اين دو استان و همچنين قطبي پرجاذبه چون تهران در آن سوي محور تبريز – زنجان (كه جذبكنندهٔ هرگونه حركت اقتصادي – اجتماعي در اين محور است) باعث شده است روابط همجواري در طول اين 62/5 كيلومتر وضعيت مطلوب نداشته باشد، از همين رو، شهرستان خلخال از شهرستانهاي منزوي و دور افتاده استان اردبيل به شمار ميآيد. استان گيلان نيز با 175 كيلومتر مرز مشترك با شهرستانهاي اردبيل و خلخال، همسايه شرقي استان اردبيل است و رشتهكوه سختگذر طالش مانند ديواري اين دو استان را جدا ميكند. دورافتادگي مناطق همجوار استان گيلان از مراكز تجاري و اقتصادي استان و جاذبههاي اقتصادي كنارهٔ خزر سبب شده است مردم اين مناطق، بيشترين روابط اقتصادي – اجتماعي خود را با استان گيلان برقرار سازند. گردنههاي دشوار گذر حيران و اسالم تنها گذرگاههاي طبيعي بين اين دو استان هستند كه همواره ريزش برفهاي سنگين در فصل سرما سبب بسته شدن اين گذرگاهها ميشود.
محور اردبيل – آستارا (گردنه حيران) اولين خط ارتباطي استان با مركز كشور است كه اين استان را از راه رشت و قزوين به تهران وصل ميكند.
استان اردبيل به پيشنهاد دولت و تصويب مجلس شوراي اسلامي در سال 1372 از محدوده سياسي – اداري استان آذربايجان شرقي جدا شد و به عنوان استاني مستقل (مشتمل بر شش شهرستان اردبيل، بيلهسوار، پارسآباد، خلخال، گرمي و مشگينشهر) در تقسيمات كشوري جاي گرفت.
اين استان بر اساس تازهترين تقسيمات كشوري، داراي شش شهرستان، 16 بخش، شش دهستان و 2193 آبادي است. شهرهاي اردبيل، نمين، نير، سرعين، بيلهسوار، پارسآباد، اصلاندوز، خلخال، گيوي، مشگينشهر، كوثر و گرمي شهرهاي آن را تشكيل ميدهند.
جغرافياى طبيعى و اقليم استان
چهره عمومى شهرستان اردبيل متأثر از ارتفاعات كوهستانهاى سبلان، طالش و بزغوش است كه اين عوامل طبيعى سبب محصور شدن آن شدهاند. بيشتر زمينهاى اين بخش از استان 2000 تا 3000 متر از سطح دريا ارتفاع دارند. شمال غربى آن بين 3000 تا 4000 متر بلندى دارد و رشته كوه سبلان با 4811 متر ارتفاع، در اين قسمت واقع است. وجود كوهستان سبلان در غرب اين شهرستان، در اعتدال هواى آن نقش عمدهاى دارد و آبهاى جارى شده از اين كوهستان سبب آبادى منطقه شده است. آثار فرعى آتشفشان سبلان به صورت چشمههاى معدنى آب گرم سرعين و سردابه ظاهر شده است كه سبب جذب انبوه مسافران مى شود و يكى از زيباترين مناطق جهانگردى استان است.
براساس تقسيمبندى كوسن، شهرستان اردبيل داراى چهار اقليم مديترانهاى گرم، مديترانهاى معتدل، كوهستانى سرد و معتدل است. اين شهرستان به عنوان يكى از مناطق سردسير ايران و استان بين پنج تا هشت ماه از سال سرد است. بارندگى نيز در تمام فصول وجود دارد، ولى شدت آن در بهار و پاييز بيشتر است.
براساس گزارش ايستگاه هواشناسى اردبيل كه در ارتفاع 1372 مترى واقع شده، بارندگى اين شهر در سال 1372 برابر 327/7 ميليمتر گزارش شده است. اين شهرستان داراى زمستانهاى بسيار سرد و تابستانهاى معتدل است. متوسط درجه حرارت آن در حدود هفت درجه سانتيگراد است. وجود كوهستانهاى سبلان، طالش و بزغوش، تأثير بخارهاى درياى خزر و بادهاى سرد شمالى و وجود جنگلهاى شمال و شرق آن در ميزان بارندگى و نوسان دماى شهرستان اردبيل بسيار مؤثر است.
شهرستان بيلهسوار با ارتفاع متوسط 120 متر و 1721/3 كيلومترمربع گسترهاى پهناور از دشت مغان را تشكيل ميدهد.
آب و هواى بيلهسوار در تابستانها گرم و در ديگر فصلها به ويژه در زمستانها معتدل و مطبوع است. بيلهسوار به علت نزديكى به درياى خزر و ارتفاع كم، در رديف مناطق نيمه مرطوب به حساب ميآيد. از اينرو، همه منطقه را مراتع سرسبز و خرم قشلاقى پوشانيده است. در تابستان به علت شدت گرما و كمبود علوفه، دامداران و عشاير ايل سئون به سوى ييلاقهاى كوهستان سبلان و ارسباران كوچ ميكنند.
ميانگين باران سالانه اين بخش 500 ميليمتر است كه از شرق به غرب كاهش مييابد. اين شهرستان در سرزمين جلگهاى و هموار بنا شده و بلندترين نقطه آن «قله جهان خانلو» است كه 700 متر بلندى دارد.
شهرستان پارسآباد در جلگهاى صاف و هموار قرار دارد و تنها ارتفاع چشمگير آن «تپه نادر» در غرب آن است كه در سال 1148 هجرى قمرى محل تاجگذارى نادرشاه افشار در دشت مغان بود.
اين شهرستان داراى آب و هواى معتدل تا گرم است. تابستانهاى آن بسيار گرم و زمستانهاى آن معتدل و مطبوع است. بارندگى در پارسآباد تحت تأثير جريانهاى درياى خزر و توده هواى سيبرى و سرد شمالى است. ميانگين بارندگى آن 462 ميليمتر است كه به سبب كمى ارتفاع، زمستانهاى آن ملايم و درجه حرارت آن تا صفر درجه پايين ميآيد.
شهرستان خلخال منطقهاى كوهستانى است كه رشتهكوههاى طالش در بخش شرقي، كوههاى بزغوش در غرب و قراول داغ در جنوب آن قرار گرفته است. كوهستان جنگلى و بلند طالش در شرق خلخال از شمال به جنوب كشيده شده و مانند سدى بين درياى خزر و استان گيلان و آذربايجان شرقى است، كه بارانهاى خزرى در دامنه شرقى آن ميبارند و سبب طراوت كوهستان و به وجود آمدن جنگلها ميشوند.
در جبهه غربى كوههاى طالش (منطقه خلخال) كه نسبت به جبهه شرقى آن، با كمبود باران و تغيير آب و هوا روبرو است، جنگل وجود ندارد. بلندترين قلههاى كوهستان طالش «ناو» و «الماس» است.
وجود كوههاى ديوار مانند، راههاى ارتباطى خلخال را بسيار دشوار رو كرده است. مهمترين گردنه خلخال، گردنه ناو است كه در مسير جاده ارتباطى خلخال به هشتپر و اسالم واقع شده است و از داخل جنگلهاى طالش، به جاده رشت – آستارا متصل ميشود.
براساس تقسيمبندي كوسن، شهرستان خلخال داراى سه اقليم مديترانهاى خشك و گرم، مديترانهاى گرم و مديترانهاى معتدل است. به علت كوهستانى بودن منطقه, ميزان بارندگى آن از سالى به سال ديگر متفاوت است.
براساس دادههاى ايستگاه فيروزآباد خلخال كه در ارتفاع 1090 مترى قرار دارد، ميزان بارندگى آن در سال 1372 در حدود 435 ميليمتر بود. شهرستان خلخال داراى تابستانهاى معتدل و زمستانهاى سرد است. ارتفاعات شرقى و كوهستان طالش سرد و پربرف و كنار رود قزلاوزن گرم و مرطوب است. طول مدت سرماى اين شهرستان بيش از پنج ماه است و برف سنگين زمستانى سبب بسته شدن جاده اسالم به خلخال در محور كوهستان طالش ميشود.
شهرستان گرمى در ميان دو رشته كوه كم ارتفاع واقع شده است و ارتباط دشت مغان را با ساير شهرهاى همجوار مانند اردبيل و مشگينشهر برقرار ميسازد. در شمال و غرب گرمى ارتفاعات خروسلو مربوط به دوره ميوسن، از غرب به شرق كشيده شده و در شرق آن، ارتفاعات موران به بلندى 100 متر قرار دارد.
آب و هواى گرمى در تابستانها نامساعد و در زمستانها ملايم و مطبوع است. ميزان بارندگى متوسط سالانه آن 300 ميليمتر گزارش شده است. دماى هوا در گرمترين ماه (مرداد) 38/5 درجه و در سردترين ماه (بهمن) 4/1 درجه سانتيگراد است.
شهرستان مشگينشهر در دامنه كوهستان سبلان واقع شده و داراى ويژگيهايى بارز است كه برفهاى دائمى و چشمههاى معدنى ناشى از وجود توده آتشفشانى سبلان از آن جمله است. اين شهرستان به صورت دشتى گسترده است كه با شيب تند به زمينهاى پست شمالى منتهى ميشود. مرتفعترين و پرشيبترين قسمت اين شهرستان بخش جنوبى آن، يعنى دامنههاى شمالى و شمال غربى تودههاى آتشفشانى سبلان است كه به طور متوسط 2000 متر از سطح دريا ارتفاع دارد. قسمت شمالى و غربى آن 100 تا 1000 متر ارتفاع دارد و بقيه زمينها مسطح است و با شيبى ملايم در جهت شمال و شمال شرقى به دشت مغان منتهى ميشود.
براساس تقسيمبندى كوسن، اين شهرستان داراى چهار اقليم مديترانهاى گرم و خشك، مديترانهاى معتدل، استپى سرد و كوهستانى سرد است. طول ماههاى خشك و نيمهخشك و يخبندان آن پنج تا هشت ماه است و ميزان بارندگى سالانه آن به طور متوسط 300 ميليمتر است. قسمت عمده پوشش گياهى آن را استپي، درمنه، ممرز، بلوط و تنگرس تشكيل ميدهد.
سه جريان آب و هوايى با ويژگيهاى متفاوت، اقليم و آب و هواى استان را تحت تأثير خود قرار ميدهد. «جريان مديترانهاي» با ماهيت معتدل و بحرى كه بيشتر بخارهاى خود را در كوهستانهاى تركيه و زاگرس و آذربايجان غربى از دست ميدهد، از غرب، استان اردبيل را متأثر ميكند. اين جريان، منشاء مهم و اصلى بارشهاى جوى ايران است و ورود آن به منطقه، با تعديل درجه حرارت و رطوبت هوا همراه است.
«جريان هوايى سيبرى آسياى مركزي» كه ماهيتى برّى و سرد دارد، از شمال و شمال شرق وارد ميشود و پس از عبور از درياى خزر و جذب بخار آن، استان اردبيل را تحت تأثير قرار ميدهد. اين جريان نيز بيشترين بخار خود را در دامنههاى شرقى طالش و بغرو برجاى ميگذارد. ورود اين جريان هوايى در نواحى شمالى و مركزى و جنوبى استان با سرما و افزايش ميزان رطوبت هوا همراه است و در مناطق ديگر به ويژه در مناطق مرتفع، سرما و يخبندانى خشك را سبب ميشود.
جريان هوايى سيبرى در تابستان باعث كاهش شديد گرما و خنك شدن هوا ميشود. سومين جريان هوايي، «جريان اطلس شمالى يا اسكانديناوي» است كه داراى ماهيتى سرد است. با وجود اين كه جريان نامبرده نيز انبوهى از بخار خود را در سراسر اروپا و روسيه برجاى ميگذارد، ولى ورود اين جريان از شمال و شمال غرب با سرماى شديد و بارش برف سنگين در استان همراه است.
چهارمين عامل مؤثر در اقليم (آب و هوا) استان، وجود درياى خزر در شرق آن است كه غير از برخوردار كردن منطقه از بخارهاى خود، در مناطق نزديك و ساحلى نيز عامل تعديل درجه حرارت است.
با وجود تنوع اقليمى در استان، «سرد» بودن (بر اثر ارتفاع، جريانهاى هوايى سرد و عرض جغرافيايي) ويژگى مشترك اقليم گوناگون آنجا است. حتى در قسمت شمالى استان كه به دليل پست بودن منطقه داراى اقليم معتدل است، به طور متوسط در 50 روز سال يخبندان است.
پديده يخبندان در ايستگاههاى مرتفع استان (مناطقى كه ارتفاع آنها در حدود 2000 متر است) تا 170 روز در نُه ماه از سال افزايش مييابد. با توجه به اين واقعيت كه در حدود 20 درصد از استان داراى ارتفاعى بيش از 2000 متر است و با توجه به تفاوت جريانهاى برودتى و حرارتى در دامنه كوهستانها، ميتوان نتيجه گرفت كه در بسيارى از گسترههاى استان، در بيش از نيمى از روزهاى سال يخبندان است يخبندانى كه در سراسر ماههاى سال حتى در تابستان نيز قابل رؤيت است.
با وجود شدت سرما و برودت كمتر از 30 درجه سانتيگراد (براساس دادههاى ايستگاههاى هواشناسى مرتفع)، درجه حرارت بالاى 40 درجه سانتيگراد نيز در گرمترين ساعتهاى روز در ماههاى تابستان، در دادههاى برخى ايستگاهها، مانند پارسآباد قابل رؤيت است. دامنهٔ نوسان درجه حرارت در سردترين و گرمترين ماه سال يك منطقه، در حدود 40 درجه سانتيگراد است. ميانگين دماى روزانه نيز در بين ايستگاههاى استان، 6/5 تا 15 درجه سانتيگراد است. براساس دادههاى اين ايستگاه، نواحى پست دره رود ارس و دشت مغان گرمترين و ارتفاعات دامنههاى سبلان، سردترين مناطق استان هستند.
ميزان بارش جوى در استان به طور متوسط بين 250 تا 600 ميليمتر در نوسان است. دو فصل بهار و زمستان، فصلهاى بارندگى منطقهاند و بيشترين بارندگيها در بهار ديده ميشود. فصل پاييز از نظر بارندگى پس از بهار و تابستان در مرتبه سوم قرار دارد.
جغرافياى تاريخى استان
گو اين که براساس آخرين تقسيمات کشورى ، اردبيل به استانى مستقل و جديد تبديل شده است ، اما تاريخ آن با تاريخ سرزمين آذربايجان در آميخته است ، چندان که ، بدون توجه به موقعيت تاريخى آذربايجان نمىتوان سخن از موقعيت تاريخى اردبيل به ميان آورد. که موقعيت جغرافياى تاريخى آذربايجان ، در استان آذربايجان شرقى بررسى شده است.
وضعيت اجتماعى و اقتصادى استان
براساس سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375، استان اردبيل داراي 0111681 نفر جمعيت است كه تعداد 448568 نفر آن در مناطق شهري و 916596 نفر در مناطق روستايي سكونت دارند و 2647 نفر ديگر غيرساكن (عشاير كوچرو و رمهگردان) هستند. به استناد همين سرشماري، بيشترين تعداد جمعيت استان با 477563 نفر در شهرستان اردبيل و كمترين آنها با 58459 نفر در شهرستان گرمي است. همين دو شهرستان به ترتيب، بيشترين و كمترين جمعيت شهري را نيز به خود اختصاص دادهاند. به اين ترتيب، 59/5 درصد جمعيت شهرستان اردبيل و 23/6 درصد جمعيت شهرستان گرمي را جمعيت شهرنشين تشكيل ميدهند.
براساس همين سرشماري، در حدود 35 درصد از كل جمعيت استان فعال بودند. اين شاخص در مورد جمعيت نقاط شهري 3316 و نقاط روستايي 36/3 درصد است. بررسي آمار شاغلان در بخشهاي عمده اقتصادي استان اردبيل نشان ميدهد كه از كل شاغلان استان 40 درصد در بخش كشاورزي، 22/8 درصد در بخش صنعت و 37/2 درصد در بخش خدمات سرگرم كار هستند، به عبارت ديگر معاش غالب مردم اين استان از فعاليتهاي كشاورزي و خدمات تأمين ميگردد و صنعت عليرغم احداث و بهرهبرداري كارخانههاي بزرگ، هنوز جايگاه اصلي خود را بازنيافته است.
محصولات عمده كشاورزي استان عبارتاند از: گندم، سيبزميني، جو، ذرت دانهاي، بذر چغندر قند و حبوبات، به علاوه پنج ميليون واحد دامي استان منشأ توليد و عرضه گوشت و محصولات لبني است. صنايع دستي استان نيز با توجه به ساخت روستايي و عشايري استان از جايگاهي ويژه برخوردار است و زمينه جانبي فعاليت اقتصادي زندگي عشاير و روستاييان را تشكيل ميدهد. از جمله اين صنايع ميتوان به فرش، گليم، جاجيم، ورني و بافتههاي عشايري اشاره كرد.
پرورش زنبور و توليد عسل مرغوب يكي ديگر از فعاليتهاي اقتصادي است كه در استان اردبيل رونق بسيار دارد و عسل به عنوان سوغات اين شهرستان شهرت ملي يافته است. پرورش نوعي ماهي قزلآلا به نام رنگينكمان در درياچه طبيعي نئور اردبيل صورت ميگيرد كه از نظر مزه و كيفيت غذايي از بهترين و خوشمزهترين ماهيهاي جهان است،آمار نشان ميدهد در سال 1371، مقدار 6408 تن گوشت ماهي در استان اردبيل توليد شده بود.
كارخانه چرم مغان از طريق صادرات پوست به كشورهاي آلمان و ايتاليا بيش از ده ميليون دلار درآمد ارزي وارد كشور ميكند و از سويي با توجه به جمعيت انبوه بخش كشاورزي كه در بيشتر روزهاي سال فعاليتي ندارند، لزوم توسعه صنعتي، به ويژه صنايع تبديلي و تكميلي، يكي از ضرورتهاي توسعه استان به حساب ميآيد.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست