0

هفته بیست و سوم:...( "پرداخت خمس")...

 
sabrezinab
sabrezinab
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : بهمن 1390 
تعداد پست ها : 188
محل سکونت : گلستان

پاسخ به:هفته بیست و سوم:...( "پرداخت خمس")...
یک شنبه 20 بهمن 1392  10:06 PM

 

وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شىْءٍ فَأَنَّ للَّهِ خُمُسهُ وَ لِلرَّسولِ وَ لِذِى الْقُرْبى وَ الْيَتَمَى وَ الْمَسكِينِ وَ ابْنِ السبِيلِ إِن كُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ(41)

ترجمه :41 - و بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است ، اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدائى حق از باطل ، روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى ايمان يعنى روز جنگ بدر) نازل كرديم ، ايمان آورده ايد، و خداوند بر هر چيزى قادر است .

 

آيا اختصاص نيمى از خمس به بنى هاشم تبعيض نيست ؟

بعضى چنين تصور مى كنند، كه اين ماليات اسلامى كه بيست درصد بسيارى از اموال را شامل مى شود و نيمى از آن اختصاص به سادات و فرزندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دارد، يك نوع امتياز نژادى محسوب مى شود و ملاحظات جهات خويشاوندى و تبعيض در آن به چشم مى خورد، و اين موضوع با روح عدالت اجتماعى اسلام و جهانى بودن و همگانى بودن آن ، سازگار نيست .

 

 

 

 

 

كسانى كه چنين فكر مى كنند شرائط و خصوصيات اين حكم اسلامى را كاملا بررسى نكرده اند زيرا جواب اين اشكال به طور كامل در اين شرائط نهفته شده است .

توضيح اينكه ((اولا)) نيمى از خمس كه مربوط به سادات و بنى هاشم است منحصرا بايد به نيازمندان آنان داده شود، آن هم به اندازه احتياجات يك سال ، و نه بيشتر، بنابراين تنها كسانى از آن مى توانند استفاده كنند كه يا از كار افتاده اند، و بيمارند، و يا كودك يتيم و يا كسان ديگرى كه به علتى در بن بست از نظر هزينه زندگى قرار دارند.

بنابراين كسانى كه قادر به كار كردن هستند، (بالفعل و يا بالقوة ) مى توانند درآمدى كه زندگى آنها را بگرداند داشته باشند هرگز نمى توانند از اين قسمت خمس استفاده كنند و جمله اى كه در ميان بعضى از عوام معروف است كه مى گويند سادات مى توانند خمس بگيرند، هر چند ناودان خانه آنها طلا باشد، گفتار عوامانه اى بيش نيست ، و هيچ گونه پايه اى ندارد.

ثانيا: مستمندان و نيازمندان سادات و بنى هاشم حق ندارند چيزى از زكات مصرف كنند، و بجاى آن مى توانند تنها از همين قسمت خمس  استفاده نمايند.

 

 

 

ثالثا: اگر سهم سادات كه نيمى از خمس است ، از نيازمندى سادات موجود بيشتر باشد بايد آن را به بيت المال ريخت و در مصارف ديگر مصرف نمود.

همانطور كه اگر سهم سادات كفايت آنها را ندهد بايد از بيت المال و يا سهم زكات به آنها داد.

با توجه به جهات سه گانه فوق روشن مى شود كه در حقيقت هيچگونه تفاوت از نظر مادى ميان سادات و غير سادات گذارده نشده است .

نيازمندان غير سادات مى توانند مخارج سال خود را از محل زكات بگيرند ولى از خمس محرومند، و نيازمندان سادات تنها مى توانند از محل خمس استفاده كنند، اما حق استفاده از زكات را ندارند.

در حقيقت دو صندوق در اينجا وجود دارد، صندوق خمس و صندوق زكات و هر كدام از اين دو دسته تنها حق دارند از يكى از اين دو صندوق استفاده كنند آن هم به اندازه مساوى يعنى به اندازه نيازمندى يك سال . (دقت كنيد)

ولى كسانى كه دقت در اين شرائط و خصوصيات نكرده اند چنين مى پندارند كه براى سادات سهم بيشترى از بيت المال قرار داده شده است و يا از امتياز ويژه اى برخوردارند.

تنها سئوالى كه پيش مى آيد اين است كه اگر هيچگونه تفاوتى از نظر نتيجه ميان اين دو نبوده باشد اين برنامه چه ثمره اى دارد؟

 

 

پاسخ اين سئوال را نيز با توجه به يك مطلب مى توان دريافت ، و آن اينكه ميان خمس و زكات تفاوت مهمى وجود دارد و آن اين است كه زكات از مالياتهائى است كه در حقيقت جزو اموال عمومى جامعه اسلامى محسوب مى شود لذا مصارف آن عموما در همين قسمت مى باشد، ولى خمس از مالياتهائى است كه مربوط به حكومت اسلامى است ، يعنى مخارج دستگاه حكومت اسلامى و گردانندگان اين دستگاه از آن تاءمين مى شود.

 

بنابراين محروم بودن سادات از دستيابى به اموال عمومى (زكات ) در حقيقت براى دور نگهداشتن خويشاوندان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) از اين قسمت است تا بهانه اى به دست مخالفان نيفتد كه پيامبر خويشان خود را بر اموال عمومى مسلط ساخته است .

ولى از سوى ديگر نيازمندان سادات نيز بايد از طريقى تاءمين شوند، اين موضوع در قوانين اسلام چنين پيش بينى شده كه آنها از بودجه حكومت اسلامى بهره مند گردند، نه از بودجه عمومى ، در حقيقت خمس نه تنها يك امتياز براى سادات نيست بلكه يك نوع كنار زدن آنها، به خاطر مصلحت عموم و به خاطر اينكه هيچ گونه سوءظنى توليد نشود مى باشد.

 

 

تفسیر  نمونه  

 
 
 

 

اللهّمَ صَلّ عَلی مُحَمَد وَ آلِ مُحَمد وَ عَجِل فَرَجَهُم وَاحْشُرنا مَعَهُم وَ الْعَن اَعْدائَهُم اَجْمَعین

تشکرات از این پست
hoseinh1990
دسترسی سریع به انجمن ها